کمتر کسی وجود دارد که اهل کتاب، فیلم یا بازی باشد و نام معروف‌ترین اثر نویسنده معروف جی آر آر تالکین یعنی ارباب حلقه‌ها به گوشش نخورده باشد. تا به حال بازی‌های بسیار زیادی با توجه به دنیای سرزمین میانه که محل اصلی وقوع سری ارباب حلقه‌ها است ساخته شده که عموماً با استقبال خوبی […]

حلقه ای از برای حکم راندن… | نقد و بررسی Middle-Earth: Shadow of War

کمتر کسی وجود دارد که اهل کتاب، فیلم یا بازی باشد و نام معروف‌ترین اثر نویسنده معروف جی آر آر تالکین یعنی ارباب حلقه‌ها به گوشش نخورده باشد. تا به حال بازی‌های بسیار زیادی با توجه به دنیای سرزمین میانه که محل اصلی وقوع سری ارباب حلقه‌ها است ساخته شده که عموماً با استقبال خوبی مواجه شده‌اند. بعد از عرضه عنوان موفق Middle-Earth: Shadow of Mordor در سال ۲۰۱۴، حال دنباله این بازی با نام Middle-Earth: Shadow of War عرضه شده است که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم.پیش از شروع بررسی خود بازی، توضیحاتی در مورد زمینه داستانی سرزمین میانه و همین طور نسخه قبلی این عنوان می‌دهیم. بی‌شک سری ارباب حلقه‌ها اگر بزرگ‌ترین اثر High-Fantasy 100 سال گذشته نباشد، یکی از بزرگ‌ترین هاست. دنیای بزرگ و غنی که تالکین برای این سری به وجود آورده تا سال‌ها پتانسیل خلق آثار ادبی و همچنین بازی‌ها و فیلم‌های جدید را دارد. آنقدر جزئیات مختلف و داستان‌های تعریف نشده در سرزمین میانه وجود دارد که به خوبی می‌توان هر یک را تبدیل به یک اثر ماندگار کرد. ضمن این که سرزمین میانه نیز خود بخشی از محیطی بزرگ‌تر به نام آردا است که به سایر نقاط آن بسیار کمتر پرداخته شده و لااقل به جز کتاب، تا به حال در فیلم یا بازی خاصی حضور نداشته‌اند.

علیرغم آثار زیادی که با اقتباس مستقیم از داستان خود ارباب حلقه‌ها و هابیت ساخته شده‌اند و عیناً وقایع کتاب‌ها را تعریف می‌کنند، عناوینی هم هستند که سعی می‌کنند داستانی جدید را در بستر مناسب بنا شده توسط این سری تعریف کنند. این عنوان تا حدودی به دلیل آزادی عمل بیشتری که در خلق داستان دارند، می‌توانند موفق‌تر از عناوینی که عیناً از روی متن کتاب‌ها ساخته شده‌اند ظاهر شوند. در سال ۲۰۱۴ نیز عنوان Middle-Earth: Shadow of Mordor به خوبی نشان داد که می‌توان با ایجاد داستانی جدید در سرزمین میانه، عنوانی موفق خلق کرد.

(هشدار لو رفتن قسمت‌هایی از داستان نسخه اول و دوم سری)

نسخه اول این بازی در پایگاه نیروهای گوندور روی دروازه‌های سایه موردور شروع می‌شد. مدت‌های طولانی این دیوار در دست انسان‌هاست ولی کم‌کم تحرکاتی از جانب نیروهای تاریک سائرون دیده می‌شود. شخصیت اصلی بازی که تالیون (Talion) نام دارد یکی از نظامیان نسبتاً بالا رتبه انسان‌ها در دروازه‌های سیاه است. شروع بازی با یورش اورک‌ها به این قلعه و کشته شدن خانواده او به دست اورک‌ها همراه است. خود او نیز طی یک نوع مراسم خاص، توسط فرمانده اورک‌ها به نام Black Hand کشته می‌شود ولی قبل از مرگ کامل، در عالم اشباح و شبح یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های سرزمین میانه یعنی کلبریمبور (Celebrimbor) رو به رو می‌شود. کلبریمبور الفی (Elf) است که اقدام به ساخت تعدادی از حلقه‌های قدرت کرده و سائرون با فریب او، راز ساخت این حلقه‌ها را یاد گرفته است. در اصل سائرون با یاد گرفتن راز ساخت حلقه‌های قدرت از کلبریمبور، خودش در خفا حلقه‌یگانه قدرت را برای خود می‌سازد. کلبریمبور با انگیزه‌های شخصی خودش مبنی بر انتقام از سائرون و همین طور به دست گرفتن قدرت، به تالیون وعده می‌دهد که اگر اجازه بدهد او وارد بدن تالیون شود، به او برای انتقام گرفتن از کسانی که باعث کشته شدن خانواده‌اش شده‌اند کمک کند.

بعد از وقایع مختلفی که در این نسخه می‌افتد، نسخه دوم که قصد بررسی آن را داریم، با اتفاقی مهم آغاز می‌شود. ساخت یک حلقه دیگر قدرت به‌وسیله کلبریمبور. او قصد دارد با ساخت حلقه‌ی قدرت دیگری که از فساد سائرون در امان باشد، قدرت عظیمی برای خود به دست آورد. در همین حین شلوب (عنکبوت بزرگی که در سومین فیلم ارباب حلقه‌ها شاهدش بودیم) بخشی از روح او را اسیر می‌کند و از این طریق حلقه جدید را به دست می‌آورد. در عین حال معلوم می‌شود که این عنکبوت خود از سائرون کینه‌های زیادی به دل دارد و از طریق نشان دادن بخشی از آینده به تالیون، او را از یکسری از اتفاقات آگاه می‌کند. در نهایت نیز به دلایلی این حلقه دوباره به تالیون و کلبریمبور می‌رسد و بقیه وقایع داستانی این نسخه برای تشکیل دادن ارتشی از اورک‌ها شکل می‌گیرد که در ادامه قصد ذکر جزئیات بیش‌تری از آن را نداریم.

Middle-Earth: Shadow of War

ساخت حلقه ای جدید توسط کلبریمبور

این نسخه از نظر داستانی بسیار گسترده‌تر از نسخه قبلی است و توجه بسیار بیش‌تری به داستان در آن شده است. سازندگان برای داستان سعی کرده‌اند که تا حد زیادی از خلاقیت خود استفاده کنند و از این رو شاهد تغییرات و ابداعات بسیاری نسبت به داستان اصلی سری در این عنوان هستیم که شاید به مذاق یکسری از طرفداران خیلی دوآتشه سری خوش نیاید ولی برای تعریف کردن داستانی جدید ضروری به نظر می‌رسیدند. شاید بارزترین آن‌ها در همان اوایل بازی، نمایش شلوب که در داستان‌های اصلی تنها به شکل یک عنکبوت غول‌پیکر است در قالب یک زن باشد. از این طریق به نوعی سازندگان فرصت شخصیت پردازی بیش‌تری برای او را پیدا کرده‌اند و از طریق یکسری بخش‌های داستانی که به صورت فرعی در بازی قرار داده شده‌اند، انگیزه او برای انتقام از سائرون را نیز توجه کرده‌اند.

به جز این مورد دخل و تصرفات دیگری نیز در داستان بازی به وجود آمده‌اند. از جمله این که تعدادی از اشباح حلقه (نزگول) در این بازی با نام خطاب می‌شوند در حالی که در کتاب‌های تالکین به جز نام یکی از آن‌ها، اسم واقعی بقیه معلوم نیست. نکته جالب این که نام‌هایی که به این نزگول ها داده می‌شود نیز نام‌های متفرقه نیست و اتفاقاً بعضاً نام شخصیت‌های با نام و نشان سری روی آن‌ها گذاشته شده و یکسری تحریفات در وقایع داستانی کتاب‌ها صورت گرفته است.

به طور کلی مدت زمان بازی و مأموریت‌های فرعی آن همگی قابل قبول هستند ولی شاید با همه این‌ها، داستان بازی امکان پرداخت هر چه بیش‌تری را داشت. هر چه باشد، سازندگان دارند از یک بستر داستانی بسیار غنی و از طرفی آماده شده استفاده می‌کنند و برای معرفی شخصیت‌ها نیز نیاز به مقدمه چینی زیادی ندارند و عموم بازیکنان از پیش با شخصیت‌های این عنوان آشنا هستند. از این رو این امکان وجود داشت که تمرکز بیش‌تری روی خلق محتواهای داستانی جدیدتری صورت بگیرد ولی با همه این‌ها بازی از این بخش نمره قبولی می‌گیرد.

Middle-Earth: Shadow of War

طراحی شکل ظاهری نزگول ها به نسبت فیلم ها با تغییراتی همراه بوده است

اما بپردازیم به مهم‌ترین بخش بازی که گیم پلی آن است. مطمئناً اگر شما هم نسخه قبلی سری را تجربه کرده باشید، قبول دارید که حس و حال گیم پلی بازی تا حدودی ترکیبی از مکانیزم های سری Assassin’s Creed و Batman: Arkham است. از طرفی یک سری از ویژگی‌های مخفی‌کاری، پلتفرمر و پاورکورگونه Assassin’s Creed به شکل فانتزی و تخیلی در آمده و با سرعت بسیار بالاتر وارد این بازی شده‌اند و از طرف دیگر بخشی از مکانیزم های مبارزاتی Batman: Arkham نیز به آن اضافه گشته‌اند. خوشبختانه ترکیب این سیستم‌ها به خوبی جواب داده و با بخش‌هایی که خود این عنوان به گیم پلی دو بازی یاد شده اضافه کرده در کل به یک بالانس بسیار خوب بین مبارزات، مخفی‌کاری و بخش‌های پلتفرمر دست یافته است. ضمن این که اضافه شدن المانی مثل تیرکمان و استفاده از المان‌های محیطی (که در ادامه بیش‌تر به آن اشاره می‌کنیم) در کنار فضای سرزمین میانه، طعم خاص و منحصر به فردی به سری Middle-Earth بخشیده است.

اما مهم‌ترین المانی که این عنوان و نسخه قبلی را از سایر عناوین متمایز می‌کند، سیستمی موسوم به Nemesis است. در این بازی در کنار قابلیت‌های متنوعی که شخصیت به دست می‌آورد، مهم‌ترین قابلیت که نقش اساسی در کل گیم پلی بازی و داستان آن دارد، قابلیت به خدمت گرفتن اورک‌هاست. تالیون از طریق قدرت کلبریمبور می‌تواند اورک‌ها را از زیر سلطه قدرت سائرون خارج کرده و آن‌ها را تبدیل به افراد ارتش خود کند. در این میان در هر یک از مناطق طبیعتاً اورک‌ها یکسری سلسله مراتب داشته و بعضی کاپیتان گروه‌های اورک بوده و بعضی نیز فرماندهان جنگی و در نهایت فرمانده کلی آن منطقه و اورک‌های آن هستند. تالیون برای این که بتواند ارتش خود را بزرگ‌تر کرده و آن را تأثیرگذار کند، طبیعتاً باید به سراغ اورک‌های رده بالا برود و آن‌ها را تحت سلطه خود در آورد و در این جاست که سیستم Nemesis وارد عمل می‌شود. تمامی اورک‌های اصلی بازی فارغ از تفاوت‌های ظاهری، از نظر توانایی‌هایشان هر یک نقاط قوت و ضعف خود را دارند. در عین حال در این نسخه هر یک از آن‌ها به قبیله خاصی (نظیر قبیله کشتار، قبیله وحشت و…) تعلق دارند و از این طریق نیز از یکسری از ویژگی‌های ذاتی آن قبیله نیز بهره می‌برند. همین موضوع باعث منحصر به فرد شدن مبارزه با هر یک از آنان می‌شود.

در کنار این موضوع، روابط بسیار پیچیده و مختلفی بین اورک‌ها و همین طور شما در جریان است. اورک‌ها بارها برای افزایش درجه خود با سایر اورک‌ها درگیر شده، آن‌ها را تعقیب می‌کنند و حتی برای هم دیگر تله گذاری می‌کنند. از طرف دیگر اورک‌های تحت فرمان شما می‌توانند به عنوان نفوذی وارد نیروهای دشمن شده و در لحظه حساس ناگهان با خیانت به دشمنان، آنان را زمین‌گیر کنند.

چنین مواردی باعث خلق داستان‌های جانبی بسیار زیادی در طول بازی می‌شود که باعث می‌شود فضای داستان بازی زنده و کاملاً پویا و داینامیک به نظر برسد. مثلاً ممکن است شما در یک نبرد به یک اورک آسیب زیادی وارد کنید ولی او در نهایت از دست شما بگریزد. بار دیگر که او شما را ببیند به خوبی خاطره تلخ نبرد قبلی را به یاد آورده و علاوه بر این که نقاط ضعفش را برطرف کرده، با خشم بیش‌تری با شما خواهد جنگید. چنین مواردی محدود به این دو مثال نیستند و اتفاقات بسیار گوناگون دیگری در طول بازی ممکن است رخ دهند و باعث تغییرات بسیار زیادی در روابط شما با اورک‌ها شوند. حتی ممکن است اگر یکی از اورک‌های شما زخمی‌شده باشد و شما او را احیا نکنید تا بمیرد، ممکن است به هر شکلی او از مرگ جان سالم به در ببرد و بار دیگر که شما را ببیند، با کینه قبلی از پشت به شما خنجر زده و سعی در کشتن شما خواهد داشت.

نکته مهم دیگر در طراحی اورک‌های این سیستم، ویژگی‌های اخلاقی و گفتاری خاص هر کدام از اورک‌هاست. بعضی از آن‌ها بسیار خشن و بی‌رحم هستند و صرفاً می‌خواهند شما را بکشند. بعضی دیگر اورک‌های مرده‌ای بوده‌اند که دوباره زنده شده‌اند و بدنشان توسط انگل‌ها تسخیر شده و قصد دارند شما را نیز به همین بلا مبتلا کنند. در این میان شاید از همه جالب‌تر اورک‌های شاعر باشند که با شعر شما را تهدید به مرگ می‌کنند! در ضمن همه این‌ها باید توجه کنید که دشمنان شما تنها اورک نیستند و گونه خاصی از ترول ها با نام Olog-Hai نیز در بین فرماندهان دشمن به چشم می‌خورند. این گونه طبیعتاً با توجه به ترول بودنشان، اندازه و قدرت فیزیکی بسیار بیش‌تری نسبت به اورک‌ها دارند ولی در عین حال با توجه به بزرگی‌شان چالاکی کمتری داشته و همین مورد نقطه ضعف آن‌ها در مقابل شما خواهد بود.

Middle-Earth: Shadow of War

طراحی محیط های بازی فوق العاده است | این عکس، تصویر هنری بازی است و مربوط به خود گیم پلی نیست

موضوع مهم دیگری که به بازی اضافه شده و ارتباط تنگاتنگی با سیستم Nemesis دارد، مربوط به محاصره قلعه‌ها می‌شود. ۵ مکان مختلف در بازی وجود دارند که هر یک سیستم درجات اورک‌های مخصوص به خود را دارند و در نهایت یک اورک فرمانده قلعه اصلی آن جاست. در هر یک از این مکان‌ها، شما باید با ملحق کردن اورک‌ها به ارتش خود و در نهایت تشکیل ارتشی بزرگ، یک محاصره همه جانبه را علیه دشمنان رقم بزنید و در نهایت فرمانده اصلی قلعه را شکست دهید تا بتوانید خود اورک جدیدی را از ارتش خود به فرماندهی آن جا منصوب کنید. برای محاصره قلعه، باید تعدادی از کاپیتان‌های ارتش دشمن را به ارتش خود اضافه کرده باشید و هر یک را به عنوان فرمانده بخشی از عملیات منصوب کنید. در عین حال باید با واحد پول بازی، برای هر یک از این فرماندهان ادوات یا نیروهای جنگی مخصوصی تهیه کنید و سپس با تجهیز کامل ارتش، به دشمن حمله کنید. در عین حال باید حواستان باشد که دشمن نیز فرماندهان خود را در قلعه مستقر خواهد کرد و هر یک از آن‌ها مسئول پیاده سازی بخش‌های دفاعی خاصی خواهند بود که باعث می‌شوند کار برای نیروهای شما سخت‌تر شود. برای از بین برد ادوات نظامی دشمن نیز باید پیش از نبرد، فرماندهان اصلی قلعه (Warchief ها) را نابود کرده یا به ارتش خود ملحق کنید. بدین ترتیب و با رعایت همه این موارد باید به قلعه‌های دشمن حمله کرده و در نهایت با پیشروی در آن‌ها، به رئیس اصلی آن منطقه برسید و او را کشته یا تسلیم خود کنید.

این سیستم حتی از این هم گسترده‌تر می‌شود و علاوه بر حمله شما به دشمن، امکان حمله آن‌ها نیز به شما وجود دارد. این حملات هم در خلال داستان بازی صورت می‌گیرند و هم این که یکسری حملات در صورت انجام بازی به صورت آنلاین از طرف سایر بازیکنان انجام خواهد شد. این حملات شما را دقیقاً در طرف مقابل میدان قرار می‌دهد و این بار این شما هستید که باید جلوی نفوذ فرماندهان دشمن را گرفته و ادوات جنگی آن‌ها را قبل از نفوذ در قلعه خود از بین ببرید. در این راه شما باید تا جایی که ممکن است سیستم دفاعی قلعه خود را تقویت کنید تا به عنوان مثال دیوارهای آن مقاومت بیش‌تری در مقابل ضربات دشمن داشته و یا پشت دروازه خود یک اژدها را مستقر کنید تا دشمنانی را که نزدیک دروازه می‌شوند، به آتش بکشد.

طبیعتاً با توجه به وجود فرماندهان مختلف در نبردهای محاصره و نقاط ضعف و قوت هر یک از آن‌ها این سیستم به خوبی با سیستم Nemesis ترکیب شده و باعث ایجاد لحظات و اتفاقات منحصر به فردی در طول بازی می‌شود. بعضی از دشمنان ممکن است در طی نبرد شکست بخورند و فرار کرده و در طول محاصره بعدی با قدرت بیش‌تر و برطرف کردن نقاط ضعف خود دوباره سر و کله‌شان پیدا شود.

Middle-Earth: Shadow of War

این اورک را بار ها در طول یکی از ماموریت های فرعی بازی ملاقات می کنید

به طور کلی سیستم Nemesis بخش عظیمی از بازی را تشکیل می‌دهد و خوشبختانه تا آخر بازی نیز با توجه به رویدادهای مختلفی که به وقوع می‌پیوندد، اصلاً تکراری نمی‌شود. آنقدر اورک‌های مختلف با قدرت‌های مختلف و اخلاق مختلف مشاهده خواهید کرد و اتفاقات غیرمنتظره روی خواهد داد که در طول بازی احساس خسته کنندگی و تکراری بودن نسبت به این سیستم نخواهید داشت.

فارغ از سیستم Nemesis، مأموریت‌های بازی نیز از کیفیت خوبی برخوردارند. مأموریت‌های بازی چند دسته مختلف دارند که هر یک داستانی نسبتاً مستقل ولی در عین حال مرتبط با داستان اصلی را پیگیری می‌کنند. بیش‌تر این مأموریت‌ها هر چند در کلیت کار شبیه هم اند ولی تفاوت‌هایی دارند که باعث می‌شود ریتم بازی حفظ شده و عملاً بازی دچار تکرار نشود. در طول این مأموریت‌ها شاهد رویدادهای گوناگونی خواهیم بود. از مبارزه با چند نزگول گرفته تا نبردی سهمگین با یک بالروگ (Balrog) عظیم‌الجثه و بسیار قدرتمند. همه این مأموریت‌ها تا انتها تنوع خود را حفظ می‌کنند و در کل در این زمینه بازی نمره قبولی را می‌گیرد.

بعد از اتمام اصل مأموریت‌های داستانی، سیری تکراری از مأموریت‌های محاصره شهرها شروع می‌شود که تعدادشان نیز نسبتاً زیاد است. این مأموریت‌ها در ابتدا جذاب هستند ولی در اواخر و با توجه به بالا رفتن درجه سختی، تا حدودی خسته کننده شده و هر چند هیچ کدام آنقدر سخت نمی‌شوند ولی به دلیل روند تکراری‌شان بعد از مدتی شما را دل‌زده خواهند کرد. مسئله این جاست که سیستم‌های پرداخت درون برنامه‌ای بازی دقیقاً این جا وارد عمل شده و به شما اجازه می‌دهد با پرداخت پول واقعی، به راحتی اورک‌های قوی شده و بسیار قوی را به ارتش خود اضافه کنید و بدین ترتیب به راحتی در مقابل حملات دشمن مقاومت کنید. هر چند مقاومت در مقابل این حملات به شکل معمول و با روند اصلی بازی نیز ممکن است ولی امکان دارد که شما مجبور شوید کار تکراری جذب فرماندهان جدید را بارها انجام دهید و در عین حال در صورت شکست در محاصره، مجبورید قلعه را دوباره فتح کنید ولی با استفاده از پرداخت‌های درون برنامه‌ای، این بخش بسیار با سرعت بیش‌تری انجام خواهد گرفت. پایان نهایی بازی نیز بعد از انجام این مأموریت‌ها پخش خواهد شد و از این رو به نوعی با پرداخت درون برنامه‌ای در یک بازی که اصولاً بر اساس بخش تک‌نفره بنا شده و بخش آنلاین بسیار محدودی دارد، شما می‌توانید بخش تک‌نفره را با سرعت بیش‌تری به پایان ببرید.

البته با همه مضراتی که سیستم پرداخت‌های درون برنامه‌ای دارند، در این بازی به دلیل تأثیرگذاری کم و تک‌نفره محور بودن بازی، تأثیر آن‌ها خیلی چشمگیر نیست. هر چند به هر حال وجود چنین سیستمی از پایه و اساس خود جای سؤال دارد ولی وجود آن طوری نیست که بازی را برای کسی که نخواهد از آن استفاده کند خراب کرده و شما را وادار به استفاده از آن بکند ولی به هر حال نبود آن و رایج نشدن رسم استفاده از این سیستم‌ها در بازی‌های ۶۰ دلاری، بسیار بهتر از وجودشان است.

سیستم ارتقای شخصیت نیز در این بازی به نسبت نسخه قبلی گسترده‌تر شده و توانایی‌های بسیار مختلفی وجود دارد که تالیون می‌تواند آن‌ها را به دست بیاورد. نکته جالب در مورد درخت فناوری، این است که هر توانایی، سه حالت تقویت شده نیز دارد که به طور هم‌زمان، یکی از آن‌ها می‌توانند فعال باشند و از این رو از بین قابلیت‌های مختلفی که می‌توانید در طول بازی به دست آورید، باید موردی را که با سبک بازی شما بیش‌تر سازگار است و یا در مأموریت‌های آتی به آن بیش‌تر نیاز پیدا خواهید کرد را انتخاب کنید. خوشبختانه برخلاف بعضی بازی‌ها هیچ کدام از توانایی‌ها بلااستفاده و بیهوده نیستند و هر کدام در جای خود، می‌توانند به خوبی نقش خود را ایفا کنند.

Middle-Earth: Shadow of War

هر چند این عکس از گیم پلی بازی نیست ولی واقعا گیم پلی بازی در هنگام محاصرات مثل این عکس بسیار شلوغ است

سیستم مبارزات بازی همان طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، تا حد زیادی به سری Batman: Arkahm و Assassin’s Creed شباهت دارد. با این حال وجود عواملی نظیر تیرکمان آن را از این دو عنوان متمایز می‌کند. از آن مهم‌تر استفاده از عوامل محیطی است که باعث می‌شود روند مبارزات بازی شکل دیگری به خود بگیرد. ممکن است در یک نبرد بسیار سهمگین و سخت‌گیر افتاده باشید و ناگهان چشمتان به یک بشکه قابل انفجار بخورد. با شلیک به آن به راحتی تمام دشمنان اطرافتان را نابود کرده و روند مبارزه را به نفع خود تغییر خواهید داد. چنین مواردی را به شکل‌های مختلف و با عوامل گوناگون بارها و بارها در بازی مشاهده خواهید کرد. همین موضوع باعث می‌شود که مبارزات بازی حس خاص و منحصر به فرد خود را داشته باشند و دیگر به هیچ وجه نمی‌توان آن‌ها را تقلیدی از دو عنوان مذکور دانست.

یکی از عوامل جالبی که در نسخه‌های قبلی وجود داشت سوار شدن بر موجودات مختلف بود. در این بازی علاوه بر Caragor ها و Graug ها که در نسخه قبلی نیز وجود داشتند، امکان سوار شدن بر Drake ها (که به نوعی اژدهایان کوچک محسوب می‌شوند) نیز به بازی اضافه شده است. همین مورد و امکان پرواز و نابود کردن دشمنان از آسمان و با استفاده از آتش ویرانگر این موجودات، باعث ایجاد لحظات منحصر به فرد و خاصی در نبردهای بازی خواهد شد.

امکان تعویض لباس و سلاح نیز به بازی اضافه شده است و از این رو به نوعی شاهد المان‌های نقش آفرینی نیز در بازی هستیم. البته توجه کنید که این موارد صرفاً قدرت شخصیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در بعضی موارد به او قابلیت‌های ویژه‌ای می‌بخشد ولی اصلاً بدین شکل نیستند که روند اصلی مبارزه را کاملاً دستخوش تغییر کنند؛ یعنی مثلاً این طور نیست که در بازی که اصلاً سپر برای شخصیت اصلی نقشی ندارد بتوانید سپر به دست او بدهید و روند بازی را کاملاً متحول کنید. با این حال وجود این بخش و امکان ارتقای این تجهیزات باعث جذاب‌تر شدن بازی شده است. به هر حال این بازی در سبک نقش آفرینی ساخته نشده که انتظار پیاده سازی کامل عناصر نقش آفرینی را در آن داشته باشیم و وجود همین موارد نیز به اندازه کافی قابل قبول است.

با همه این موارد، گیم پلی بازی به خوبی توانسته نکات مثبت گیم پلی نسخه قبلی را حفظ کرده و در عین حال بسیاری از آن‌ها را ارتقا بخشیده و گسترده‌تر کند. بدین ترتیب شاهد گیم پلی پخته‌تری نسبت به نسخه قبلی هستیم و از نظر کیفی با عنوان قابل قبولی رو به رو هستیم. در عین حال زمان انجام بازی نیز به اندازه کافی طولانی هست و بازی از آن عناوینی نیست که تا مکانیک‌های اصلی‌شان را معرفی می‌کنند، ناگهان به اتمام برسند. از این رو بازی را در زمینه گیم پلی می‌توان کاملاً موفق دانست.

بعد از گیم پلی نوبت به بررسی گرافیک بازی می‌رسد. گرافیک بازی از بعد هنری کاملاً خوب و قابل قبول از کار در آمده است. از آن جایی که زمینه کلی شکل و شمایل اثر با توجه به کتاب‌ها و همین طور فیلم‌های این سری از قبل فراهم است، سازندگان با استفاده از همین مواد اولیه و پرداخت آن، گرافیک هنری بازی را سر و شکل داده‌اند. البته باید توجه کنید که به خود سرزمین موردور کمتر در فیلم و کتاب‌ها پرداخته شده و از این رو سازندگان بازی نیز خود در بخش‌های زیادی وارد عمل شده و تغییرات مختلفی را وارد کار کرده‌اند. همین موضوع باعث شده که در این عنوان هم شاهد مکان‌های سردسیر و برفی باشیم، هم مکان‌های جنگلی و هم حتی زمین‌های داغ و سوزان کنار Mount Doom. در زمینه طراحی اورک‌ها نیز سازندگان به خوبی مسئله تنوع را رعایت کرده‌اند و با اورک‌هایی با شکل و شمایل‌های مختلف برخورد خواهیم کرد. همچنین در طراحی برخی از شخصیت‌های شناخته شده نظیر نزگول ها نیز تغییراتی به وجود آمده تا بازی اصلاً حس کپی برداری از فیلم‌ها را نداشته باشد.

Middle-Earth: Shadow of War

مبارزه با یک Balrog

از نظر گرافیک فنی هم عملکرد سازندگان قابل قبول است ولی با مشاهده تعدادی از عناوین امروزی‌تر، می‌شد گفت که بازی در این زمینه می‌توانست بهتر باشد. محیط‌های بازی از نظر بافت‌ها و نورپردازی عملکرد خوبی دارند و طراحی دشمنان نیز بسیار خوب و قابل قبول است؛ اما مثلاً در زمینه طراحی چهره‌های انسانی، بازی تا حد زیادی شبیه نسخه قبلی خود که یک عنوان نسل هفتمی است عمل کرده و خیلی چهره‌ها طبیعی ساخته نشده‌اند. در طرف دیگر خوشبختانه انیمیشن‌های حرکات شخصیت‌ها به خوبی در بازی پیاده سازی شده‌اند. در زمینه بهینه سازی نیز عملکرد سازندگان به نسبت بسیاری از بازی‌های امروزی که عموماً بیش از اندازه سنگین هستند، قابل قبول است و بازی با یک سیستم نسبتاً قوی با سطح جزییات بسیار بالا و رزولوشن Full HD به خوبی به صورت ثابت با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا می‌شود و نیاز به یک سیستم وحشتناک برای اجرای باکیفیت بازی نیست. تنها بخش سنگین بازی، بافت‌های ۴K آن هستند که برای استفاده از آن به یک کارت گرافیک با رم بیش از ۶ گیگابایت احتیاج خواهید داشت ولی بدون استفاده از این تنظیمات، بازی به خوبی روی سیستم‌های نسبتاً قوی با بهترین کیفیت اجرا خواهد شد.

در زمینه موسیقی نیز سازندگان عملکرد خوبی داشته‌اند. خوشبختانه در این بازی برخلاف بسیاری از بازی‌های ساخته شده بر اساس ارباب حلقه‌ها که در آن عیناً از آهنگ‌های فیلم استفاده می‌شود، سازندگان دست به ساخت آهنگ‌های جدیدی برای بازی زده‌اند. طبیعتاً این آهنگ‌ها شاید به اندازه آهنگ‌های فیلم خاطره انگیز نباشند ولی همین که موسیقی‌های جدیدی را شاهد هستیم جای خوشحالی دارد. این آهنگ‌ها نیز اگر با فیلم ارباب حلقه‌ها مقایسه نشوند، در حد بسیار خوبی قرار دارند ولی قطعاً در مقایسه با فیلم، در سطح پایین‌تری قرار می‌گیرند.

از لحاظ صداگذاری نیز صداپیشگان بازی کار خود را به خوبی انجام داده‌اند. صداهای بازی چه در زمینه شخصیت‌های غیر اورک و چه در زمینه اورک‌ها به خوبی احساس آن لحظه را منتقل می‌کنند و در عین حال هماهنگی میان حرکات صورت شخصیت‌ها و صدایشان نیز به خوبی رعایت شده است. در زمینه‌های نظیر صدای شمشیرها، نعره موجودات وحشی و سایر موارد نیز بازی نمره قبولی می‌گیرد. در مجموع از لحاظ صوتی چه در زمینه موسیقی و چه در زمینه صداگذاری، عملکرد سازندگان خوب و قابل قبول است.

نتیجه‌گیری نهایی:

در کل Middle-Earth: Shadow of War به خوبی توانسته نقاط قوت نسخه قبلی را ارتقا داده و به گسترش المان‌های اصلی موفقیت نسخه قبلی که مهم‌ترین آن‌ها سیستم Nemesis است، تجربه‌ای زیبا و منحصر به فرد را رقم بزند. بازی شاید ایراداتی در زمینه گرافیکی داشته باشد و از نظر داستانی نیز از همه پتانسیل‌های اثر استفاده نشده باشد ولی اگر در مجموع به آن بنگریم، با عنوانی بسیار خوب طرف هستیم که قطعاً ارزش تجربه کردن را دارد. اگر از طرفداران نسخه قبلی باشید که قطعاً این عنوان را نیز می‌پسندید و اگر نسخه قبلی را بازی نکرده‌اید ولی از بازی‌های اکشن ادونچر با تم فانتزی خوشتان می‌آید، به احتمال بسیار بالا این عنوان نظر شما را به خود جلب خواهد کرد.

توجه: تیتر مطلب، مربوط به بخشی از نوشته‌های روی حلقه سائرون است.

 

منبع متن: gamefa