خسته‌اید و گاهی سرتان را به سوی ساعت دیواری بزرگی که از طرف پدربزرگ برایتان آورده‌اند خیره می‌شوید؛ ای دل غافل! ساعت چهار صبح است! نگاهتان را به صفحه اصلی برمی‌گردانید. چشمانتان پژمرده‌اند و دستانتان عرق کرده! شانه‌هایتان خسته شده‌اند… تلگرام را چک می‌کنید اما به جز کانال دومی، هیچکس برایتان پیام عاشقانه نفرستاده است! […]

یک اسکرین‌شات هنری! | ده شهر بی نظیر در بازی های ویدیویی

خسته‌اید و گاهی سرتان را به سوی ساعت دیواری بزرگی که از طرف پدربزرگ برایتان آورده‌اند خیره می‌شوید؛ ای دل غافل! ساعت چهار صبح است! نگاهتان را به صفحه اصلی برمی‌گردانید. چشمانتان پژمرده‌اند و دستانتان عرق کرده! شانه‌هایتان خسته شده‌اند… تلگرام را چک می‌کنید اما به جز کانال دومی، هیچکس برایتان پیام عاشقانه نفرستاده است! با نگاهی تأسف بار به دنیای واقعی خیره می‌شوید، چشمانتان را کمی ماساژ می‌دهید و دوباره به دنیای شیرین بازی‌های ویدئویی بازمی‌گردید. یک چشمتان باز است و دیگری بسته! و در عین حال که با شخصیت اصلی داستان مسیر سخت رستگاری را ادامه می‌دهید، آب دهانتان را به سختی قورت می‌دهید، اما ناگهان…

ناگهان چشمانتان را باز می‌کنید و خودتان را درمکانی می‌بینید که تاکنون، نه با چشم‌هایتان بر آن بوسه زده‌اید و نه با انگشتانتان لمسش کردید! آن حالت نشستن احمقانه را کنار می‌گذارید، آب دهانتان را قورت می‌دهید، چشمانتان را بازتر می‌کنید، و غرق می‌شوید! درهمه‌چیز…

ناگهان چشمانتان را باز می‌کنید و خودتان را درمکانی می‌بینید که تاکنون، نه با چشم‌هایتان بر آن بوسه زده‌اید و نه با انگشتانتان لمسش کردید! آن حالت نشستن احمقانه را کنار می‌گذارید، آب دهانتان را قورت می‌دهید، چشمانتان را بازتر می‌کنید، موبایل از روی مبل پرت می‌شوود اما آنقدر در این منظره غرق هستید که صدای آن را نمی‌شنوید، درد شانه‌هایتان را حس نمی‌کنید و در نهایت غرق می‌شوید! درهمه‌چیز… در رپچر، در لوس‌سانتوس، در کلمبیا! در بازی! خانم‌ها و آقایان، با ده شهر برتر در تاریخ بازی‌های ویدیویی همراه گیمفا باشید!

در دنیای کسل کننده و گاهاً بی‌اعصاب خودمان، شهرهایی وجود دارند که می‌توانند، ساعت‌‌‌‌‌ها ما را به نظاره و تأمل و تفکر وادار کند. شهرها و روستاهایی که باب سلفی گرفتن و البته گذاشتن آنها در “اینستاگرام” هستند. مثل پاریس، لندن، برزیل و حتی همین آبادان خودمان که دسته کمی از بزریل ندارد! منظره‌هایی که اغلب فقط در تصاویر موجود در مرورگرهایمان می‌بنیم و شاید، روزی سعادت دیدن مجسمه عیسی مسیح در ریو دو ژانیرو را داشته باشیم. اما اگر در دنیای بازی‌های ویدئویی باشیم چطور؟! شهرهای رویایی این دنیا چه نام دارند؟ چگونه می‌توانیم مسافر آنها باشیم و البته، ده شهر برتر این دنیا کدامند؟

قبل از خواندن بدنه اصلی، از شما دعوت می‌کنم تا توضیحات مربوطه را بخوانید، تا دیگر شاهد نظرات عجیب و غریب در این پست نباشیم. مقاله‌ای که درحال خواندن آن هستید، یکی از چندین و چند ده برتری است که گیمفا به شما تقدیم می‌کند. نکته مهم در اکثر ده برتر‌ها معمولاً سلیقه و رتبه بندی نویسنده خواهد بود. طبیعی است که نویسنده، آن عنوانی که بیشتر با آن ارتباط برقرار کرده و خاطرات زیباتری دارد را بالاتر از بازی‌های دیگر قرار دهد. این مسئله فقط زمانی اشتباه خواهد بود که نویسنده، رتبه بندی غیرمنطقی داشته باشد. درهر صورت، سلایق متفاوت است و شما کاربران فوق‌العاده گیمفا، مثل همیشه می‌توانید آزادانه به بیان نظرات و سلایق، همچنین رتبه بندی خود، البته در چهارچوب قوانین وبسایت و کشور عزیزمان ایران بپردازید. در این مطلب، تاحد امکان سعی شده که از هربازی (نه مجموعه)  تنها یک شهر نامبرده شود و برای مثال اگر در بازی خاصی، چندین شهر وجود داشته باشد و از قضا همگی عالی و استثنایی باشند، فقط بهترین آنها در این لیست حضور پیدا می‌کند.  این نکات، از مهمترین نکاتی بودند که قبل از خواندن مقاله بایستی به آنها اشاره می‌کردم تا دیگر مشکلی در بخش نظرات دیده نشود.

Rivet City (Fallout 3) _10

Fallout همیشه در این مورد خاص بوده! طراحی شهر Rivet City به بازی شخصیت می‌دهد.

بگذارید این ده برتر جذاب را با Fallout شروع کنیم و البته Rivet City! مکانی که به ما یادآوری می‌کند که جنگ، سایه طمع بشریت روی نور زندگی است و کوبنده رنگین‌کمان آرزوهای بشر… می‌خواهد تا چشمانمان را باز کنیم و ببینیم مسیری را که ندانسته درآنیم و برآنیم تا بیشتر برویم و برویم. ولی به کجا؟! شاید قرار است همگی روزی بخت برگشته‌های بی‌خانمان Rivet City بشویم. کسانی که هرشب خواب دنیای رنگی‌شان را می‌بیند در حالی که روی تپه‌ای از خاکستر دراز کشیده‌اند. عجیب است این بشر! چه می‌کند با خودش و با دیگران! Rivet City، یکی از تأثیرگذار‌ترین مکان‌هایی بود که در بازی‌های ویدیویی دیده بودم. وقتی از کنار ساختمان‌های پیر و خمیده شهر سوخته، رد می‌شدم، گاهی فقط می‌خواستم یکجا بایستم و فکر کنم! به اتفاقاتی که افتاده! به کلماتی که پشت این طراحی استادانه پنهان شده‌اند و راضی نمی‌شوند تا بیرون بیایند. آن جو عجیب و بی‌انگیزه شهر، دقیقاً انگیزه ادامه دادن در دنیای بی‌رحم Fallout شده بود و دنیایی که… بله! اینجا Rivet City است!

Raccoon City (Resident Evill 2) _9

به Raccoon City خوش آمدید!

 بدون هیچ مقدمه‌ای می‌خواهم با اجازه همگی به Resident Evill 2 سفر کنم! به Raccoon City که ساعت‌ها ما را ترساند و هنوزهم که دوباره به تصاویر این شهر لعنتی خیره می‌شوم، حس عجیبی از ترس و دلهره به سراغم می‌آید. عنوانی که اولین بار، روی Playstation One موفق به تجربه آن شدم و چه اتفاقاتی که پس از آن تجربه برایم نیفتاد! با صراحت تام باید گفت که Raccoon City یکی از خوب‌های تاریخ است! فضای جذاب و حساب شده شهر، بعدها الهام بخش بازی‌های زیادی بوده و قطعاً کمی گشت و گذار در آن، به همراه شخصیتی که همه ما نامش را به خوبی دریاد داریم، لذت زیادی به خون شما تزریق می‌کند. البته با چاشنی استرس و ترس! بعد از Raccoon City، دیگر نتوانستم از هیچ مکان و شهر دیگری در این سری لذت ببرم! گویا همه چیز اینجا آغاز و دقیقاً همه چیز همینجا به پایان رسید. شاید بعد از اتمام این ده برتر، دوباره سری به رفقایم در Raccon City زده باشم! چراکه دلم، با نوشتن این ده برتر و یادآوری خاطرات گذشته، حسابی برایشان تنگ شده است!

۸_ (Meridian (Horizon Zero Dawn

نما و معماری دیوانه کننده‌ای که روبروی خود می‌بینید، یکی از شاهکار‌های مهندسی چندسال اخیر است! طراحان بازی‌های ویدیویی همیشه ثابت کرده‌اند که معماران خوبی هستند!

Horizon Zero Dawn، به همه ثابت کرد که “ریسک” کردن، گاهی می‌تواند منجر به یک انفجار شود! خلق یک شاهکار، ایجاد یک تلنگر! گوریلا گیمز، می‌دانست که این روزها، عناوین جبهه شوتر (چه اول‌شخص و چه سوم‌شخص) حسابی ردیف‌هایش پر شده و دیگر جای درست و درمانی ندارد. می‌دانست که یا باید نسازد، یا اینکه اگر می‌خواهد بسازد، باید یک شاهکار ساخته باشد! اما او خیل رک، هیچ‌کدامشان را انتخاب نکرد و دست به کاری زد که هیچگاه انجامش نداده بود! و سرانجام، چیزی که با چشمانمان می‌دیدم، گویی یک معجزه بود! و دقیقاً این معجزه، باعث خلق شهری رویایی در دنیای وسیع  بازی شد. شهری به‌نام Meridian که می‌توان آن را از زیباترین شهرهای دیده شده در تاریخ بازی‌های ویدیویی نام برد. معماری خاص و بناهای خیلی خیلی آشنا، باعث شده بود تا حسابی با آن ارتباط برقرار کنم و حتی از فاصله طولانی، فقط به تماشای آن بنشینم. محیط شهر همراه با NPC  ها، و پوشش خیلی خیلی جذابشان، معرکه بنظر می‌رسید و از همه مهمتر مناظری بود که از داخل شهر می‌توانستید به تماشای آنان بپردازید! محیط خشک اطراف شهر، به بناها و تم آن می‌خورد و نمای قشنگش را زیباتر از همیشه جلوه می‌داد. ترکیبی از صحراها و تپه‌های نزدیک، و جنگلها و کوه‌های سبز دوردست، یک اسکرین‌شات رویایی تقدیمتان می‌کند. پس اگر هنوز این عنوان فوق‌العاده را به دوستتان قرض نداده‌اید (تا هیچگاه به شما پس ندهد!) باز هم سری به Meridian بزنید و از قدم زدن در کنار آن معماری و مناظر جذاب، “فقط” لذت ببرید!

۷_(Liberty City (GTA IV

دوستان خواهش می‌کنم با ایشون کاری نداشته باشید فقط! همین الان هم اعصابش خرد شده گذاشتیمش رتبه هفت! ایشون کلا عصبیه! عصبی به دنیا اومده! عصبی هم مرده! روایت داریم عصبی گریه می‌کرده، عصبی غذا می‌خورده، عصبی راه می‌رفته! خلاصه خوبی بدی هرچی دیدید حلال کنید!!!

آقایان و خانم‌های عزیز! من قبل از اینکه شروع کنم درباره Liberty City نوشتن باید از همه حلالیت بطلبم! فقط ازتون خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم به نیکو کاری نداشته باشید! فقط همین! همین الان هم اعصابش خیلی خرابه گذاشتیمش رتبه هفت! ایشون خواندن مقاله رو فقط تموم بکنه مطمئن باشید میره اونایی که تو LCS و San Andrias و Vice City بودن رو هم میاره و میاد حقشو پس بگیره! خلاصه خوبی بدی هرچیزی دیدید از من توی این مدت حلال کنید! خب تا ایشون نیومده سراغم بگذارید براتون کمی از Liberty City بگم! LC را درواقع اولین بار دربازی Gran Theft Auto: Liberty City Stories دیدیم که خب آن زمان یک‌سری عملیات ساخت و ساز و ایجاد مترو و قطار و اینا داشت که البته بازهم یک دنیایی بود برای خودش، بعد از سالها بالاخره شهرداری Liberty City تونست هرطور که شده شهر رو سر و سامان بده و خب البته بازهم یک‌سری موانع اقتصادی سدی بود روبروی اونها و مانع از پیشرفت شهر می‌شدند ولی مسئولین زحمت‌کش، دست از تلاش  برنداشتند و به هیچ عنوان به مال و منال مردم شهر نگاه کج نکردند تا لیبرتی سیتی، همین لیبرتی سیتی‌ای بشود که اکنون می‌بینیم!

شهرداری Liberty City تونست هرطور که شده شهر رو سر و سامان بده و خب البته بازهم یک‌سری موانع اقتصادی سدی بود روبروی اونها و مانع از پیشرفت شهر می‌شدند ولی مسئولین زحمت‌کش، دست از تلاش برنداشتند و به هیچ عنوان به مال و منال مردم شهر نگاه کج نکردند تا لیبرتی سیتی، همین لیبرتی سیتی‌ای بشود که اکنون می‌بینیم!

شاید، لیبرتی سیتی، بیشترین نقش را در متای فوق‌العاده GTA IV بازی کرده باشد! متای ۹۸ برای نسخه‌های کنسولی بازی مشت محکمی است بر دهان هرشخصی که به مسئولین این شهر بزرگ توهین کرده بود! بنده از همین تریبون، کمال تشکر رو از مسئولین و علی‌الخصوص شهردار لیبرتی سیتی دارم و باید از تمام زحمات ایشون قدردانی بشه واقعاً! انشالا یک همایشی سمیناری چیزی برگزار می‌کنیم برای تشکر از این عزیزان! منتظر اخبار پیرامون این مراسم از گیمفا باشید!

۶_ (London (Assassin’s Creed: Syndicate

لندن، چه کردی با من؟!

لندن، شهر زیبا و رنگارنگ ملکه ویکتوریا اکنون، جز سیاه و سفید رنگی به خود نمی‌بیند. غبار سیاه کارخانه‌ها، روی بال پروانه‌های سفیدِ لندن، نشسته‌اند. فقر، بختکی شده بر زندگی مردمی که زیر بار انقلاب صنعتی لِه شده‌اند و کودکانِ کاری که خستگی و غم، پیرشان کرده. ابرهای سپیدی که روزی الهام بخش نقاشان بودند اکنون به تیرگی رفته اند و شاید باران، تنها خصوصیت به جا مانده از لندنی باشد که گویی تغییر هویت داده است! بله! این AC: Syndicate است که با افتخار و لبی خندان، بر سکوی ششم ما ایستاده است. با وجود همه این توصیف‌های حزن‌آور و ناامیدکننده، هنوز هم لندنِ Assassins Creed: Syndicate یکی از بهترین‌ها در تاریخ بازی‌های ویدیویی است. یوبی‌سافت گرامی، در هر قسمت از بازی، دسته‌گل به آب بدهد و خراب کند، در طراحی هنری اصلا و ابدا این اجازه را به خودش نمی‌دهد. (ما هم نمی‌دهیم!) کمپانی فرانسوی، حداقل طراحی هنری بازی‌هایش را هنوزهم با کیفیت نگاه داشته و دقیقاً این نقطه قوت از نسخه Unity سرچشمه می‌گیرد. عنوانی که اتفاقاً افتخار حضور در لیست ما را نیز پیدا کرده! لندن در Syndicate از زیبا هم زیباتراست. آن کاخ رویایی در آن بالا همچون الماس می‌درخشد و ما را به دنیایی دیگر می‌سپارد. سخت است اگر در لندن باشید و دلتان نخواهد در هوای بارانی و درکنار خیابان‌های خیس آن قدم نزنید یا سوار بر ارابه‌، آرام آرام به تماشای حرکت کشتی‌های باربر ننشینید! در یک کلام، به هیچ وجه لندن یوبی‌سافتی را از دست ندهید! چراکه در زندگی‌تان، هیچگاه فرصت ندارید تا به سال ۱۸۶۸، آن هم در لندن سفر کنید!

۵_ (Paris (Assassin’s Creed: Unity

پاریس، در این نسخه از Assassin’s Creed از لحاظ هنری، بدون هیچ شکی، از نظر من زیباترین شهر بازی‌های ویدئویی است…

پاریس… سال ۱۷۸۹ میلادی… خورشید، بلند می‌شود از رخت خواب افق، و نظاره می‌کند روی زمین را، کلمات عاشقانه‌ خود را می‌تاباند روی گونه‌هایش و نوازش می‌کند موهایش را… درختان، از شدت خوشحالی برگ‌هایشان را رها می‌کنند… اما گویا مردم دیگر هیچ اهمیتی به این دو عاشق نمی‌دهند، مردم تشنه‌اند، تنشه خون، تشنه عدالت! تشنه انقلاب… سرهای بر نیزه رفته، به یاد تمام گناهان خودشان اشک می‌ریزند بدون آنکه کسی بفهمد و جسدهای تکه تکه شده، آه و ناله می‌کنند زیر آفتاب سوزانی که پوستشان را سوراخ کرده است… اینجا پاریس است…۱۷۸۹!

پاریس…۱۷۸۹!

شهر عشاق! عروس شهرهای روی زمین! زیبای زیباها… بدون شک، برای من، زیباترین و دلربا ترین شهر در تاریخ بازی‌های ویدیویی همین پاریسی است که در AC: Unity می‌بینیم. در همان ساعت‌های اول، چنان من را دیوانه کرد که فقط دوست داشتم شهر را بگردم و اصلا سراغ هیچ مأمورتی نروم! (همین اتفاق هم افتاد!) دیدن انقلاب فرانسه از نزدیک، و داشتن دخالت مستقیم در آن (!) قطعاً برای هر عاشق تاریخی لذت خوردن شکلات نوتلا به همراه مخلفات در صبح پنجشنبه را دارد! قدم زدن میان دیوانه‌هایی که می‌خواهند سر مقام های حکومتی را بر نیزه کنند، و تماشای طلوع آفتاب پاریس، از پشت برگ درختان پاییزی، حس و حال خودش را دارد. پاریس، در Unity به رویایی‌ترین و دلربا ترین شکل ممکن طراحی و به تصویر کشیده شده و این مورد، در کنار پتانسیل خوب داستانی، می‌تواند حسابی شما را غرق در سالهای دور بشریت بکند. با وجود تمام مشکلات و حرف و حدیث‌هایی که پیرامون این بازی بود، و بد و بیراه‌هایی که نسبت به سازنده و نسازنده این عنوان می‌رسید(!)،  پاریسِ Assassin’s Creed Unity یکی از زیباترین شهرهایی است که در طول زندگی‌تان می‌توانید در آن قدم بزنید.

۴_ (Los Santos (GTA V

لوس سانتوس… چه روزهایی که با تو نگذشت و چه خاطراتی که با تو ساخته نشد…

یادش بخیر! سفر در لوس سانتوس برای ما بازی‌بازها، از سفر شمال هم لذت بخش‌تر بود! این راکستار لعنتی، باعث شده تا هر ده برتری بنویسیم، نامش را آن بالا بالاها پررنگ بزنیم و مدام از شاهکارهایش که گویا تمامی ندارند تعریف و تمجید کنیم! مگر می‌شود از بازی‌‌ کردن بازی‌هایش سرباز زد؟! نه سخت است! خیلی هم سخت است! درواقع، هرچه به ۳-۴ پله آخر در این ده برتر می‌رسیدم، تصمیم گیری درباره جایگاه بازی‌ها و شهرهایشان برایم سخت‌تر می‌شد. چراکه این چهار بازی آخر از هر لحاظ در طراحی عالی عمل کرده بودند و هیچ ایرادی برآنها وارد نبود. اما درنهایت، جایگاهی که برای لوس سانتوس درنظر گرفتم (با تمام احترامی که برای این نام بزرگ قائل هستم)  تنها و تنها عددی است که بالاتر می‌بینید. لوس سانتوس، طراحی فوق‌العاده‌ای داشت و دقیقاً از اولین لحظاتی که در GTA: SA وارد آن شدیم می‌دانستیم که با چه طرف هستیم. این طراحی و جبروت، در GTA V به نقطه اوج خود می‌رسد و بازهم زیر گوشمان می‌خواند که “این راکستار است، فقط لذت ببر!” نقشه لوس سانتوس، در این نسخه، بازی را بدل به یکی از وسیع‌ترین عناوین جهان باز تاریخ کرده است و خب قطعاً فقط می‌توان دوباره و دوباره و دوباره راکستار را تحسین کرد. علاوه بر آن ساحل معروف، و تمام امکاناتی که به شما در لوس سانتوس داده شده، حومه شهر هم با کلی حیوان و اتفاقات غیرمنتظره و البته Easter Egg های باور نکردنی، GTA V را به یکی از سرگرم کننده ترین عناوین نسل هشتم تبدیل کرده است.

۳_ (Columbia (Bioshock Infinite

وقتی یک نابغه بخواهد بازی بسازد، یا نمی‌سازد، یا اینگونه می‌سازد! “فریدریش نیچه”

بایوشاک، یک رمان زیباست، یک شاهکار ادبی، البته در دنیای بازی‌های ویدیویی! یک نماهنگ دیوانه کننده، یک خواب شیرین! نمی‌دانم دیگر باید از چه عباراتی برای وصف شاهکار کن لوین استفاده کنم! نمی‌خواهم بازهم بحث بایوشاک را باز کنم. چراکه خیلی درباره آن صحبت شده و مقاله‌ها درباره آن نوشته شده، می‌خواهم از کلمبیا برایتان بگویم، شهر ابرها…تماشای حرکت ابرها هنگامی که در دنیای یک نابغه روانی هستید، توصیف ناشدنی است. ریل‌های معلق در آسمان، کشتی‌های پرنده، کن لوین، ۲K Games، این مجسمه‌ها، آن مجسمه‌ها، من، شما، درب ورودی کلمبیا و حتی دیسک بازی درکنار هم قشنگ هستیم! وقتی زیر سایه بایوشاک و کلمبیا نشسته باشیم، همه چیز قشنگ است! دیگر چیزی نمی‌گویم، فقط بروید و در کلمبیا وقت بگذرانید، کنار الیزابت باشید، و پوکر بازی کنید، نه ببخشید…! در نقش بوکر، بازی کنید!

۲_ (Yharnam (Bloodborne

خوفناک، بی‌نظیر و بلادبورن!!! یارنام با افتخار روی سکوی دوم ما ایستاده است.

Yharnam نه مانند AC: Unity زیبا و دلبراست و نه همچون Columbia رویایی و دیوانه کننده است، یارنام ترسناک و دلهره آور است! بوی خون می‌دهد! و دقیقاً همین خصوصیت این شهر است که زیبایش کرده، و باعث شده تا با افتخار، بر سکوی دوم ما ایستاده باشد. قرمزی خون، نور سفید و روشن خورشید را درهم شکسته و همه جارا تیره کرده، اینجا زاده‌های خون زندگی می‌کنند. فضای شهر، استادنه شکل گرفته و به قطع می‌گویم که یارنام لیاقت بودن در این جایگاه را دارد. دیگر، نیازی نیست تا بگویم در شهر قدم بزنید، بازی، خودش شما را به بدترین شکل ممکن مجبور می‌کند تا این کار را انجام دهید. هرگوشه از شهر، تاریک است و پشت هر تاریکی، خطری است و  از پشت هر خطری، بوی مرگ به مشام می‌رسد.رحم و بخشش، در دایره لغات ساکنین یارنام وجود ندارد و همه، منتظر یک حرکت اشتباه از شما هستند. دور تا دورتان را تاریکی و پلیدی و خون فراگرفته، راه فراری وجود ندارد! در شهر قدم می‌زنید، صدای خنده حزن‌آور سیاه پوشان مرده، به نفستان اجازه خروج نمی‌دهد و گاهی حتی از سایه خودتان هراس دارید، اینجا یارنام است… مواظب تک تک نفس‌هایتان باشید…

Rapture (Bioshock)_ 1

رپچر، رویاهای دفن شده در زیر آب…

رپچر، قرار بود تا شهر رویایی انسان باشد، بهشت بر روی زمین، اما درنهایت، برای انسان، هیچ دستاوردی جز شکست و نابودی نداشت. کن لوین، برای بازی‌هایش زبان گذاشته است. آنها سخن می‌گویند! چه شما بشنوید و چه نشنوید، حرف‌هایشان را می‌زنند. آنها چیزهایی می‌گویند که باید بشنویم، باید بدانیم، باید درک کنیم. روی هر ساختمان خمیده و خراب شده از رپچر، حرفی نوشته شده، حرفی به عمق اقیانوس‌های زمین و به تلنگر ذهن سطحی آدمی‌زاد… گویی هر ماهی‌ای که از کنارتان رد می‌شود، چهارجمله سنگین بارتان می‌کند و می‌رود(!) لوین، فقط یک بازی نساخت، بایوشاک، فراتر از تعریف‌های یک بازی ساخته شده. بایوشاک، بایوشاک است و بازی، فقط بازی… به قول یکی از کاربران، “درست است که منتقدین BI را در دسته FPS قرار میدهند ولی به نظر من باید این بازی را کاملا جدا از بازی هایی مانند Battlefield و Call of Duty به حساب آورد. چون تنها نقطه مشترک BI با FPS های دیگر اول شخص بودن آن است. در واقع اگر COD و BF را FPS بنامیم، بایوشاک را باید در دسته FPS-Bioshock قرار دهیم!”

درنهایت، تشکر می‌کنم از همه دوستان و کاربران خوب گیمفا که با این ده برتر نیز همراه ما بودند. و همچنین از سعید آقابابایی عزیز که صاحب این ایده جذاب بودند و افتخار نوشتن این مطلب رو به بنده دادند. طبیعتاً ممکن است شهرهای دیگری هم شایستگی حضور در لیست ما را داشته باشند؛ شهرهایی همچون Medici که به هرحال افتخار حضور در ده برتر گیمفا را پیدا نکردند یا شهرهایی که در زمان نوشتن این ده برتر، زیرکانه پا به فرار گذاشتند. نظر شما چیست؟! شما کدام شهرهای بازی‌های ویدیویی را بیشتر می‌پسندید؟!

منبع متن: gamefa