پیشنمایشی بر Kingdom Come: Deliverance
"به قلم سید مهدی میرشاهدهی"
Dungeons & No Dragons
در حالی که بازیهای نقشآفرینی عموما فانتزی یا علمی تخیلی هستند، جای خالی یک نقشآفرینی تاریخی و واقعگرایانه برای برخی از افراد (از جمله نویسندهی این مقاله) همیشه حس میشد. Kingdom Come: Deliverance قصد دارد خلأ اینگونه عناوین را پر کند.
ایدهی اولیهی بازی متعلق به کارگردان بازی، "دنیل واورا" (Daniel Vávra) بود که کارگردانی و نویسندگی نسخهی اول Mafia را در کارنامه دارد. او با تیم کوچکی، پس از کش و قوسهای فراوان موفق شد که نظر یک سرمایهگذار خصوصی را برای تأمین بودجهی لازم برای ساخت یک نمونهی اولیه را جلب کند. استودیوی سازندهی بازی یعنی Warhorse Studios در سال 2011 تأسیس شد و هماکنون حدود 100 نفر کارمند دارد. در سال 2014 و بعد از ناموفق بودن در جلب نظر ناشران، استودیوی سازنده یک کمپین Kickstarter راهاندازی کرد تا به سرمایهگذار خصوصی بازی ثابت کند که به اندازهی کافی برای آن تقاضا وجود دارد. سرانجام مبلغ 2 میلیون دلار از طریق کمکهای مردمی برای بازی جمعآوری شد و پس از تأخیرهای فراوان، بالاخره قرار است که چند روز دیگر، منتشر شود.
بعد از مرگ Charles IV امپراتور مقدس روم و پادشاه بوهم (Bohemia) در سال 1378، فرزند او Wenceslaus IV تاج و تخت را به ارث برد. در سال 1402 پادشاه مجارستان و کروتیا (Croatia) یعنی Sigismund که برادر ناتنی Wenceslaus IV است، او را دزدیده و زندانی میکند. حال با خالی بودن تخت پادشاهی بوهم، Sigismund آزاد است که به آنجا حمله کند. داستان بازی در سال 1403 شروع میشود. شخصیت اصلی بازی که Henry نام دارد، فرزند یک آهنگر ساده است. Sigismund دستور یک حمله به روستای Henry که یک منبع نقره است را میدهد و در این حمله، خانوادهی Henry و همهی افراد روستا کشته میشوند. Henry که تنها بازماندهی این حمله است، در حالی که در آتش خشم و انتقام میسوزد، به پیش حاکم منطقه رفته و از او اجازه میخواهد که به نیروهایش برای مقابله با Sigismund، ملحق شود.
سازندگان این عنوان مدعی هستند که این عنوان کاملا به تاریخ وفادار است و قصد دارند داستان و وقایع بازی، مناطق آن، سبکهای مبارزه، سلاحها و زرهها، آداب و رسوم مردم و در یک کلام همهچیز را مبتنی بر واقعیت بسازند و برای این کار حتی یک تاریخدان تماموقت نیز استخدام کردهاند. جالب است Warhorse Studios در جمهوری چک قرار داشته و بقایای پادشاهی بوهم نیز هماکنون درون این کشور است. این موضوع به سازندگان بازی این امکان را داده که کاملا دربارهی محیط بازی تحقیق کنند. آنها حتی به قلعههای باقی مانده از آن زمان رفته و از آنجا عکسبرداری کرده و قلعههای درون بازی را مطابق با آن ساختهاند. درختها و پوشش گیاهی و روستاها نیز همه به همین منوال اسکن و ساخته شده و محیط 16 کیلومتر مربعی بازی را تشکیل میدهند.
مبارزاتی مبتنی بر واقعیت
شاید بتوان گفت اولین چیزی که Kingdom Come را از عناوین همسبک متمایز میکند، مبارزات آن است. به گفتهی سازندگان، مبارزات بازی کاملا بر اساس واقعیت و نحوهی مبارزات در قرن 15 میلادی، طراحی شدهاند. در این عنوان نخواهید توانست که به تنهایی از عهدهی یک لشگر برآیید و چند ضربه به نقاط حساس مانند سر، شما را از پا درخواهد آورد. برای حمله به دشمنان، میتوانید از 6 جهت ضربه بزنید. ضربه زدن به زره چندان عاقلانه نیست و بهتر است سعی کنید به نقاطی که کمتر توسط زره محافظت میشوند، ضربه بزنید؛ زیرا همانطور که گفته شد، چند ضربه به نقاط حساس میتواند افراد را از پا دربیاورد. برای ساخت سیستم مبارزات شبیه به واقعیت، سازندگان بازی به سراغ چند استاد شمشیرزنی رفته و از آنها کمک گرفتند. آنها علاوه بر ساخت سیستم مبارزات بر اساس تاریخ و واقعیت، سلاحهای مختلف را بر روی لباسها و زرههای مختلف امتحان کرده و بازی را مطابق با آن ساختهاند. همانطور که در واقعیت، انتخاب سلاح متناسب با تجهیزات دشمن اهمیت دارد، در بازی نیز سلاحی که از آن استفاده میکنید مهم است. سلاحی مانند گرز در مقابل زره مؤثرتر از شمشیر است اما سرعت کمتری دارد، در نقطهی مقابل شمشیر به اندازهی گرز در مقابل زره مؤثر نیست اما سرعت بیشتری دارد.
مورد دیگری که مبارزات بازی را کاملا با دیگر عناوین متفاوت میکند این است که در هنگام مبارزه امکان بازیابی سلامتی وجود ندارد. بعد از مبارزه باید زخمهای خود را بانداژ کنید تا از خونریزی نمیرید. بازیابی سلامتی نیز تنها بعد از مبارزه و با غذا خوردن یا نوشیدن معجونهای خاص ممکن است. شاید بتوان Kingdom Come را یک شبیهساز زندگی در قرون وسطی دانست. برای خوب جنگیدن و داشتن استقامت بالا، Henry نیاز به خوردن، خوابیدن و آشامیدن دارد. برخلاف دیگر بازیها، کارهایی مانند تیز کردن شمشیر یا کیمیاگری صرفا از طریق چند منو انجام نمیشوند و مینیگیمهایی هستند که در صورت اشتباه در آنها، به نتیجهی دلخواه دست نخواهید یافت. حتی ممکن است شمشیری که قصد تیز کردن آن را داشتید به کل غیر قابل استفاده کنید. حتی سیستم سیو (Save) کردن بازی نیز با دیگر عناوین متفاوت است. جدای از Auto-Saveهایی که بازی خود انجام میدهد، برای سیو کردن باید نوعی الکل خاص بنوشید که تعداد محدودی از آن در دنیای بازی وجود دارد. پس بهتر است که منابع خود را به خوبی مدیریت کنید.
سیستم لباس پوشیدن بازی، لایهبندی دارد که یعنی میتوانید برای مثال، زیر زره خود یک لباس چرمی بپوشید. به طور کلی در بازی 14 اسلات (Slot) برای لباس و زره وجود دارد. در این بازی، یک لباس چرمی به مانند یک لباس چرمی و یک زره فولادی، به مانند یک زره فولادی عمل میکنند. نمیتوانید انتظار داشته باشید تنها با یک لباس چرمی، زیاد در میدان نبرد دوام بیاورید. زره و کلاهخود در بازی نقش فوقالعاده مهمی خواهند داشت و از بدن شما (و دشمنان) محافظت خواهند کرد. البته یک زره سنگین سراسر مزایا نیست؛ با پوشیدن زره سنگین کندتر و نوار استقامتتان زودتر خالی شده و در این صورت نخواهید توانست حمله یا دفاع کرده و یا جاخالی دهید. کلاهخود کامل نیز، هر چند وظیفهی محافظت از سر را به خوبی انجام میدهد، دید شما را محدود میکند. پس میتوانید یک جنگجوی چابک باشید که زرهش چند ضربه بیشتر دوام نمیاورد، یا یک تانک قرون وسطایی باشید که به کندی حرکت میکند.
یک نقشآفرینی واقعی
زره و لباس نه تنها در مبارزه، بلکه در برخورد دیگر اشخاص با شما نیز تأثیر دارند. در یکی از نمایشهای بازی، Henry یکی از راهزنان را کشته و لباس او را میپوشد و با استفاده از این لباس به راحتی به درون اردوگاه راهزنان میرود. به طور کلی، Warhorse Studios سعی کرده که یک نقشآفرینی واقعی بسازد. به نظر میرسد که برای پیشروی در هر ماموریت، راههای متفاوتی وجود دارد. برای مثال میتوانید قبل از حمله به اردوگاه دشمن به تنهایی به آنجا نفوذ کنید و در غذای آنها سم بریزید تا نتوانند به خوبی مبارزه کنند، یا میتوانید تیرهای آنان را آتش بزنید تا به هنگام حمله، کمانداران، به اندازهی کافی تیر نداشته باشند. همهی شخصیتهای بازی به جز چند نفر که برای اتمام خط اصلی داستانی بازی زنده ماندشان، ضروری است، قابل کشته شدن هستند.
مورد جالب دیگر نیز این است که بسیاری از ماموریتها بدون دخالت شما نیز پیش میروند. برای مثال ممکن است فرماندهی شما دستور دهد در مکانی به او و دیگر سربازان برای حمله دشمن ملحق شوید. اگر بجای ملحق شدن به آنها تصمیم بگیرید به کار دیگری بپردازید، بالاخره آنها از نیامدن شما خسته شده و خود به دشمن حمله میکنند و البته شما بعدا بازخواست خواهید شد. خبری از Quest Marker نیست و خود باید با سوال کردن از مردم و بررسی محیط راهحل مشکلات را پیدا کنید. مهارتهای Henry نیز با استفاده کردن از آنها بالاتر میروند. برای مثال، در ابتدای بازی مهارت زیادی در تیراندازی ندارید و نمیتوانید به خوبی تیراندازی کنید. این مورد در شمشیرزنی، کتاب خواندن، کیمیاگری و بسیاری از موارد دیگر نیز صدق میکند. حتی Fast Travel در بازی به مانند نقشآفرینیهای کامپیوتری قدیمی است و ممکن است در راه به شما حمله شود.
نمایشهای بازی نوید یک دنیای پویا میدهند. همانطور که گفته شد محیط بازی 16 کیلومتر مربع وسعت دارد و خب در این محیط میتوانید انتظار فعالیتهای موجود در عناوین جهانباز را داشته باشید. میتوانید در جنگلهای بازی شکار و در تورنمنتهای آن شرکت کنید یا در مسافرخانهها با NPCها به بازی بپردازید. هر کدام از NPCها علاوه بر برنامهی روزانه، علایقی نیز دارند. برای مثال اگر مسافرخانهای که یک NPC ظهرها برای وقتگذرانی به آنجا میرود، پر باشد، به یکی از علایق دیگرش میپردازد مثلا به ماهیگیری میرود.
سخن آخر
به طور کلی Kingdom Come عنوانی است که تمرکز زیادی بر روی المانهای نقشآفرینی و واقعگرایی دارد. واقعگرایی بازی قطعا به مذاق همگان خوش نخواهد آمد و این سوال وجود دارد که با این حجم از واقعگرایی بازی میتواند رسالت سرگرمکنندگی خود را انجام دهد یا خیر؟ انیمیشنهای بازی نیز در تریلرها نگران کننده به نظر میرسند. اما با این حال احتمالا برای عشاق نقشآفرینی و کسانی که همیشه آرزوی یک نقشآفرینی واقعگرایانه را داشتند، جذاب خواهد بود.
Kingdom Come: Deliverance در13 فوریه (24 بهمن) برای PS4، Xbox One و PS4 منتشر خواهد شد. این عنوان بر روی Xbox One X با رزولوشن 1440p، بر روی PS4 Pro با رزولوشن 1080p و بر روی PS4 و Xbox One با رزولوشن 900p اجرا خواهد شد.
منبع متن: pardisgame