دیوید کراننبرگ، در دو فیلم ابتدایی خود – استریو و جنایتهای آینده – محافظهکاری شدیدی منباب ارائهی محتوای رئال و ملموس قابلفهم نشان داد و پس از مدتی غوطهوری در دنیای بیزمان و بیمکان سورئال، وارد دورهی دوم فاز فیلمسازی خود شد. دورهای که برخلاف دورهی نخست، حاوی مضامین و درونمایهی شدیداً افراطگرایانه بود و […]
دیوید کراننبرگ، در دو فیلم ابتدایی خود – استریو و جنایتهای آینده – محافظهکاری شدیدی منباب ارائهی محتوای رئال و ملموس قابلفهم نشان داد و پس از مدتی غوطهوری در دنیای بیزمان و بیمکان سورئال، وارد دورهی دوم فاز فیلمسازی خود شد. دورهای که برخلاف دورهی نخست، حاوی مضامین و درونمایهی شدیداً افراطگرایانه بود و این محتوای افراطی و رادیکال، از دو حیث خودش را نشان میداد؛ نخست اینکه، خشونت و مسائل جنسی برخلاف دورهی قبل، دیگر در بطن یا لفافهی روایت داستان، به شکل زیرپوستی و محتاطانه ارائه نمیشد بلکه به صریحترین شکل ممکن، این خشونت مزمن و تهوعآور و مضامین، همچون تیغی برهنه و بُرنده به چشم تماشاگر فرو میگشت و دومین مسئله نیز این بود که کراننبرگ دیگر سعی نمیکرد که پشت مضامین پیچیدهی روانکاوانه و مباحث مربوط به روانشناسی پنهان شود و باواسطه، سعی کند ماهیّت و ذات بشریت را مورد نقد و موشکافی قرار دهد بلکه با جسارتآمیزترین و بیپردهترین وضعیت ممکن، انسان و ماهیّت او را به تصویر میکشید و با نگاهی انتقادی، وضعیت او را مورد واکاوی قرار میداد.
لینک مطلب: انسان و انحطاط وجودی او | سبکشناسی و تحلیل آثار دیوید کراننبرگ (قسمت دوم)
با تلگرام سینماگیمفا (سینما فارس) اخبار روز سینما را دنبال کنید.
منبع متن: gamefa