انتظار، انتظار، روز شماری، تحمل، شایعه، نگرانی…. این کلمات را تک تک کسانی که منتظر رسیدن روز موعود و انتشار بازی God of War بودند از دو سال قبل تا به امروز با تمام وجودشان لمس کردند و لمس کردیم. مدام شنیدیم “فلان جای بازی فلان شده پس شکست می خوره”، “فلان نفر گفته بیسار […]

خدای  جنگ یا خدای نسل هشتم؟! | نقد و بررسی بازی God of War

انتظار، انتظار، روز شماری، تحمل، شایعه، نگرانی…. این کلمات را تک تک کسانی که منتظر رسیدن روز موعود و انتشار بازی God of War بودند از دو سال قبل تا به امروز با تمام وجودشان لمس کردند و لمس کردیم. مدام شنیدیم “فلان جای بازی فلان شده پس شکست می خوره”، “فلان نفر گفته بیسار پس بازیش بد میشه.” هی نگران شدیم که نکند نام این شاهکار جاودانه با یک بازی معمولی و حتی خیلی خوب خراب شود چون ما فقط شاهکار می خواستیم، مثل همیشه. عادت کرده ایم دیگر. ما دوست داران پلی استیشن را سونی خیلی بدعادت کرده است و وقتی نام انحصاری بزرگ می آید دیگر به کمتر از شاهکار راضی نیستیم چون در طول تاریخ بیست و چند ساله پلی استیشن مدام و مدام و پشت سر هم سونی برایمان شاهکار منتشر کرده است و ما هم دیگر بدعادت و شاید پررو شده ایم. شاید چیزی مثل قضیه هواداران رئال مادرید و جام باشگاه های اروپا که از بس به برترین بودن و قهرمان اروپا شدن عادت کرده اند، حتی طاقت یک بازی بد را هم ندارند و به نوعی پررو شده اند و با یک بازی بد هم بدوبیراه نثار همه می کنند و این جام را مال خودشان می دانند! همین وضعیت در دنیای گیم برای سونی و طرفدارانش وجود دارد و تا نام بازی انحصاری “AAA” می آید دیگر ما کلا می رویم بالای ۹۰ و شاید با تخفیف بالای ۸۸! مخصوصا اگر که نام این بازی انحصاری God of War باشد که دیگر هیچ! فقط و فقط شاهکار می خواهیم و بس آن هم وقتی که یک نسل جلو آمده ایم. برای همین ها بود که انتظار کشیدن برای بازی جدید “حاج کریتوس کبیر مزین به ریش و محاسن” خیلی خیلی دشوار بود و البته برخی روزها نگرانی هایش هم وحشتناک. با این که هر یک تریلری که از بازی می دیدیم فقط داشت داد می زد که “عزیزان اصلا نگران نباشید!” ولی بالاخره دست خودمان نبود و تا روزی که نمرات این منتقدان عجیب و غریب این روزها را نمی دیدیم آرام نمی گرفتیم.

خدای جنگ یا خدای نسل هشتم؟! | نقد و بررسی بازی God of War

می دانید انتظار و سختی ها و نگرانی هایش کی تماما از جان آدم بیرون می روند و تبدیل به مصائب شیرین می شوند؟ این زمانیست که وقتی روز موعود فرا می رسد، عنوانی که منتظرش بوده ایم حتی از شگفت انگیز هم شگفت انگیزتر عمل کرده و حتی بزند روی دست شاهکاری بی نکرار به نام ویچر ۳٫ آن وقت است که نفسی به راحتی می کشیم و می گوییم خدا رو شکر… عینا همین موضوع برای نسخه جدید God of Warاتفاق افتاد و وقتی نمرات بازی منتشر شد و پشت سر هم ۱۰۰ و ۱۰۰ و ۹۷ و ۹۵ و .. را می دیدیم دائما قند در دلمان آب می شد و به سونی و کوری بارلوگ و سانتامونیکا درود می فرستادیم. بله! God of War موفق شد تا امتیاز متای ۹۵ را کسب نماید و در صف برترین بازی های تاریخ قرار بگیرد. چند روزی گذشت و بالاخره زمان انتشار جهانی بازی نیز فرا رسید و البته مثل همیشه از چند روز قبلش بازی در کشور ما موجود شد ولی چه موجود شدنی؟ بگذارید وارد یک بحث کثیف و موضوع سوء استفاده از علاقه مردم بیچاره و دلار ۱۰ هزار تومانی نشویم. ذره ای انصاف هم چیز خوبیست. به هر شکل موفق شدم تا چندین ساعتی قلم و کاغذ به دست این شاهکار را از طریق یکی از اقوام تجربه نمایم و ۱۰ دقیقه بازی کنم و ۱۰ دقیقه بنویسم تا بتوانیم نقد و بررسی این بازی را مثل همیشه و همه بازی های روز دنیا خیلی زود و به موقع برای دوستان عزیزم در وبسایت گیمفا منتشر کنیم. البته شما قول می دهم که وقتی هم که بازی را خیلی بیشتر تجربه کرده و خیلی بیشتر به آن اشراف یافتم، نقد ویدئویی این شاهکار را نیز برای شما عزیزان قرار دهیم تا هم به صورت متنی و هم ویدئویی در جریان جزییات این عنوان قرار بگیرید. به هر شکل امروز قصد داریم تا به بررسی زوایای مختلف و بخش های گوناگون بازی God of War بپردازیم و هر چه بیشتر شما عزیزان را با این شاهکار آشنا کنیم. البته بگویم که اگر دارید این نقد اصلا برای این نیست که ببینید بازی را بخرید یا نه زیرا که نامی مثل God of War و امتیاز متای ۹۵ دیگر فکر کردن برای خرید نمی خواهد و این بازی جزو عناوینی است که اگر شما پلی استیشن ۴ دارید و این بازی را تجربه نمی کنید پس چرا اصلا پلی استیشن ۴ خریده اید؟ در هر صورت اگر علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر در مورد این شاهکار جدید سونی و سانتامونیکا هستید از شما دعوت می کنم تا در ادامه مطلب نقد و بررسی بازی God of War با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.

ایکاروس کیلو چند؟!

در خصوص داستان بازی جدید God of War اصلا و ابدا قصد نداریم تا حتی ذره ای از آن را برای شما عزیزان اسپوبل کنیم تا خودتان بتوانید تمام لحظات و اتفاقات بازی را برای اولین بار لمس کنید و خیالتان راحت باشد که می توانید این مطلب را با خاطری آسوده مطالعه نمایید. حتما می دانید که به مانند همه المان های بازی، داستان و زمینه داستانی این نسخه نیز زمین تا اسمان تغییر کرده است و کلا به سرزمین و افسانه های دیگری کوچ کرده است تا حالا شاهد به آنش کشیدن سرزمین های شمالی و اسکاندیناوی و افسانه های نورث و دروازه های والهالا توسط کریتوس کبیر باشیم. بله درست است، God of War از یونان و اسطوره های یونان و خدایان آن، به سرزمین های اسکاندیناوی آمده است و کریتوس بعد از سلاخی یونان و خدایانش به سراغ اسکاندیناوی و اساطیرش آمده است و البته ماموریتی خاص تر در قالب تربیت فرزند نیز دارد. در عنوان جدید God of War بیشترین موضوعی که در مورد داستان بازی به چشم می خورد اضافه شدن بسیار زیاد بار احساسی به داستان است که تاکنون حتی ذره ای از این احساس را در عناوین قبلی سری مشاهده نکرده ایم و نگاه از این زاویه جدید با بار احساسی بیشتر در عنوان جدید خدای جنگ، موضوعی بسیار جذاب و قابل تحسین است که سازندگان به خوبی ظان ار در دل خشم و خشونت کریتوس حل کرده اند. مطمئن هستم که شما نیز مانند خیلی از طرفداران دیگر این سری محبوب، دیگر نمی خواستید شاهد داستانی مربوط به خدایان یونان و کوه المپ و تایتان ها باشید که تا به حال در ۶ بازی با آن ها دست و پنجه نرم کرده ایم و این موضوع کاملا از بازخوردهای بازی Ascension مشخص و مبرهن بود که این سری تغییر فضا می خواهد آن هم وقتی یک نسل به جلو آمده است دیگر تغییر فضای عمیقی هم می خواهد. کاملا واضح است که کوری بارلوگ و تیم هنرمندش نیز کاملا به این موضوع واقف بوده اند و این تغییر فضای عمیق را با تغییر سرزمین بازی از یونان باستان و کوه های المپ، به سمت اساطیر و افسانه های اسکاندیناوی در بازی اعمال کرده اند تا فضا کاملا برای یک افسانه سازی جدید و خلق یک ۳ گانه شاهکار دیگر فراهم گردد.

ما هیج.. ما نگاه… قیمت در ایران: ارزان ترین فروشگاه کنسول و بازی در ایران ما هستیم: این باندل رو میدیم ۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ میلیون تومان. ولی نخرید تا متعادل شه!!

این تغییرات گسنرده و عمیق داستان بازی یکی از مهم ترین نکاتی است که در بازی اعمال شده است و باید اعلام کنم که همین موضوع، یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی جدید نیز هست و داستان و ماجراجویی جدید کریتوس در سرزمین های شمالی همه چیز دارد، از عشق و احساس تا پدر بودن و خشم و جنون همیشگی کریتوس. جالب اینجاست که وقتی بازی را آغاز می کنید و مقداری در آن پیشروی می کنید کاملا در می یابید که جدا از فضا و داستان و سرزمین بازی، اصلی ترین چیزی که در بازی تغییر کرده است شخصیت خود کریتوس و جهان بینی اوست که بسیار پخته تر شده و بهبود یافته است و دلیل این هم چیزی نیست جز داشتن یک فرزند که پدرش را قهرمان خود می بیند و از هر کاری که او انجام می دهد درس می گیرد و همان را درست می داند. در واقع کریتوس خوب می داند که اکنون او یک کتاب آموزش زندگی برای فرزندش است و از قدیم گفته اند که شاید شرورترین و بدترین آدم های دنیا هم وقتی صاحب فرزند می شوند و یا در جلوی فرزندشان سعی می کنند بهترین باشند و در کنار فرزندشان خیلی از مسائل را رعایت می کنند که این موضوع کاملا در بازی جدید God of War در مورد کریتوس واضح است. کسی که داغ کشتن دختر و همسرش او را دیوانه و محنون کرد و تبدیل به یک ماشین سلاخی خدایان شد، حالا با داشتن فرزند پسری که کاملا خود را در وی می بیند، هرگز نمیخواهد که فرصت دوباره ای که به دست آورده را از دست بدهد و می خواهد که فرزندی خوب و درستکار را در کنار یک جنگجوی قدرتمند بودن، تربیت نماید. در واقع در این عنوان ما جنبه ای دیگر از شخصیت کریتوس را شاهد هستیم، جنبه ای که هرگز آن را ندیده بودیم و نمی داسنتیم که کریتوس می تواند چنین فردی نیز باشد. در واقع در این بازی جدا از خشم و جنون و مرگ و رنج، ما شخصیت پدرانه کریتوس را به تماشا می نشینیم که بسیار جذاب است.

کریتوس حالا دیگر خیلی تغییر کرده است و تک تک رفتارهایش را در بازی بر اساس این که چه تاثیری روی پسرش می گذارد انجام می دهد و خیلی بیشتر از خودش به فکر فرزندش است و حتی در بازی چند باری می بینیم که گاها کریتوس خشم خود را در مقابل فرزندش کنترل می کند و بیش از آن که به فکر خود باشد به فکر پسرش است.

جذاب از این نظر که در طول بازی ما مدام کریتوس را با گذشته اش مقایسه می کنیم و با شخصیتی که از او می شناختیم تک تک تصمیماتش را می سنجیم و دیدن تغییر شخصیتی وی به خاطر فرزندش و البته به خاطر با تجربه تر شدنش موضوعی است که بسیار بسیار جذاب و جالب و جدید است که با زاویه ای دیگر از شخصیت مردی که می شناختیم روبرو می شویم. “کریتوسی که که از یک موجود فانی تبدیل به یک خدا شد و تک تک خدایان و حتی تایتان های عظیم الجثه و افسانه ای را سلاخی کرد. مردی که تا ابد کابوس کشتن زن و دخترش را با خود حمل می کند. مردی که برادر خود هرکول افسانه ای و مادر خود را می کشد. پدر خود یعنی خدای خدایان زئوس را سلاخی می کند، خدای جنگ را جنگاوری می آموزد، چشمهای پوسایدون را با انگشت کور می کند و سر هلیوس را با دست از جا می کند. مردی که کرونوس غول پیکر و عظیم را به زانو در می آورد و وی را نابود می کند. مردی که خیانت مادر زمین یعنی گایا را نیز تاب نمی آورد و دست او را قطع می کند و وی را از بلندای کوه های المپ به سقوط نابودی روانه می کند. مردی که به دل جهنم می رود و دنیای زیر زمین و جهنم را  برای صاحب آن یعنی هیدیس که خودش خدای جهنم و دنیای زیرزمینی است و روح های مردگان را می گیرد، تبدیل به جهنم می کند و خدای مرگ را به کام مرگ می فرستد، حالا دیگر خیلی تغییر کرده است” و تک تک رفتارهایش را در بازی بر اساس این که چه تاثیری روی پسرش می گذارد انجام می دهد و خیلی بیشتر از خودش به فکر فرزندش است و حتی در بازی جدید چند باری می بینیم که گاها کریتوس خشم خود را در مقابل فرزندش کنترل می کند و بیش از آن که به فکر خود باشد به فکر پسرش است.

در طول بازی ما مدام کریتوس را با گذشته اش مقایسه می کنیم و با شخصیتی که از او می شناختیم تک تک تصمیماتش را می سنجیم و دیدن تغییر شخصیتی وی به خاطر فرزندش و البته به خاطر با تجربه تر شدنش، موضوعی است که بسیار بسیار جذاب و جالب و جدید است که با زاویه ای دیگر از شخصیت مردی که می شناختیم روبرو می شویم.

رابطه بین کریتوس و فرزندش در عنوان God of War یکی از برترین روابطی است که تاکنون بین دو شخصیت در تاریخ بازی های رایانه ای دیده ایم و این طور بگویم که حتی “تک تک” دیالوگ ها و کلماتی که در بازی از زبان این دو نفر می شنوید کاملا حساب شده است و همین کلمات و دیالوگ ها در طول بازی آرام آرام شخصیت تقریبا جدید کریتوس و فرزندش را برای ما آشکار می سازد و شاهد یک رابطه پدر و پسری فوق العاده عمیق و واقعی در این شاهکار هستیم که به خوبی داستان بازی را شکل می دهد. شاید باید گفت شبیه به نوع رابطه ای که در لست او آس بین جوئل و الی دیده بودیم، منتها از نوع جنگجویانه و خشن ترش و بهتر بگویم از نوع “کریتوسی اش!” حتما می دانید که فرزند کربتوس در این بازی Atreus نام دارد و وی پسر کریتوس و زنی است که نمی شناسیم. همچنین در طول روند بازی شاهد شخصیت هایی دیگر نیز هستیم که با پیشروی در بازی تعدادشان بیشتر می شود و خیلی از آنها شدیدا در داستان بازی تاثیرگذار و مهم هستند و حتی در رابطه بین کریتوس و پسرش نیز تاثیرگذارند که دیگر بیشتر نمی خواهم این موضوع را بشکافم و بهتر است که خودتان در بازی شاهد این موارد باشید.

راستش را بخواهید از این بابت به شخصه مقداری نگرانی داشتم که نکند این سلاح جدید جذابیت زنجبرهای همیشگی کریتوس را نداشته باشد ولی خوشبختانه با تجربه این شاهکار تمام نگرانی ام از این بابت به مانند هر نگرانی دیگری که در مورد این بازی داشتم از بین رفت و باید بگویم به حدی عاشق این تبر مرگبار و مخوف کریتوس می شوید که کلا یادتان می رود که قبلا سلاح های زنجیری داشته ایم و به حدی مبارزات حماسی و صحنه های عظیم و سلاخی های بی نظیری با این تبر انجام می شود که از همین الان باید نام آن را در زمره برترین سلاح ها در تاریخ بازی های رایانه ای به مانند Blade of Chaos قرار دهیم.

کریتوس در بازی با شخصیت های مختلفی تعامل دارد و همین تعاملات و روابط در سایه این که کریتوس مدام به فکر این است که چه تاثیری بر روی پسرش دارند، داستان بسیار عمیق تری را نسبت به قبل و شخصیت یک بعدی و تمام خشن و بی فکر و مجنون کریتوس رقم می زند. این شخصیت ها گاها دوست و برخی دشمن ما هستند و کریتوس مدام سعی بر این دارد که تعادل رفتاری خود را بین فرزندش و دیگر شخصیت ها حفظ کند و جز در مبارزات با هیولاها، آن وجهه مجنون و آن ماشین سلاخی را نشان فرزندش ندهد. در مجموع باید گفت که سازندگان و نویسندگان باز در زمینه داستان و شخصیت پردازی شگفت انگیز کار کرده اند و به خوبی زاویه ای دیگر از شخصیت مرگبار و خشن کریتوس را که همواره به یک شکل او را می شناختیم برای ما به نمایش در آورده اند و این تغییر را هم بدون دلیل و بیهوده به خورد ما نمی دهند و برایش دلیل دارند که چطور و چرا کریتوس این تغییر را به خودش دیده است و این دلیل هم وجود فرزند وی در بازی است که می توانم بگویم حتی از خود کریتوس هم در بازی مهم تر است و به نظر می رسد که سازندگان بازی نقشه های زیادی را برای کریتوس و پسرش در آینده در سر دارند و شاهد ماجراجویی های جذابی از آنها خواهیم بود. God of War در زمینه عمق داستان و جذابیت روایت و شخصیت پردازی از یک فیلم سینمایی با داستانی بی نظیر هم فوق العاده تر است و در سطح برترین عناوین از این لحاظ قرار می گیرد.

داستان و ماجراجویی جدید کریتوس در سرزمین های شمالی همه چیز دارد، از عشق و احساس تا پدر بودن و خشم و جنون همیشگی کریتوس. اصلی ترین چیزی که در بازی تغییر کرده است شخصیت خود کریتوس و جهان بینی اوست که بسیار پخته تر شده و بهبود یافته است و دلیل این هم چیزی نیست جز داشتن یک فرزند که پدرش را قهرمان خود می بیند و از هر کاری که او انجام می دهد درس می گیرد و همان را درست می داند. کریتوس خوب می داند که اکنون او یک کتاب آموزش زندگی برای فرزندش است و شاید شرورترین و بدترین آدم های دنیا هم وقتی صاحب فرزند می شوند و یا در جلوی فرزندشان، سعی می کنند بهترین باشند و در کنار فرزندشان خیلی از مسائل را رعایت می کنند که این موضوع کاملا در بازی جدید God of War در مورد کریتوس واضح است. 

ه بخش گرافیکی و جلوه های بصری بازی. در یک کلام باید به کوری بارلوگ و دوستان طراحش در سانتامونیکا تبریک گفت که موفق شده اند تا سر حد ممکن از بالاترین توان گرافیکی کنسول استفاده کنند و عنوانی را تحویل دهند زیبا، با ثبات، شگفت انگیز، پولیش شده و چشم نواز که جای هیچ گونه گله و شکایت حتی کوچکی را نیز باقی نمی گذارد. بخش گرافیکی عنوان God of War جزو قسمت هایی است که کیفیت فوق العاده ای دارد و یکی از برگ های برنده این بازی قلمداد می گردد که به وضوح مشخص است که سازندگان در طول دوره ۵ ساله ساخت بازی، وقت و تمرکز زیادی را بر روی کیفیت ظاهری بازی گذاشته اند، هر چند که واقعا باید گفت این موضوع در مورد تک تک المان های این عنوان نیز صادق است. در راستای تغییرات همه جانبه در بازی و تغییر زاویه دوربین و … بخش بصری بازی نیز نسبت به قبل دچار تغییرات عظیمی شده است و گرافیک بازی در این نسخه بسیار واقع گرایانه تر از عناوین قبلی است که حالتی کارتونی مانند داشتند و اکنون بت گرافیکی بسیار جدی تر و صحنه های نزدیک تر و نبرهای حماسی تر، به سرزمین های شمالی و اسکاندیناوی که مقر و قلمرو وایکینگ ها بوده است آمده ایم تا ماجراجویی جدیدی را با خدای جنگ آغاز نماییم.

کسی که داغ کشتن دختر و همسرش او را دیوانه و محنون کرد و تبدیل به یک ماشین سلاخی خدایان شد، حالا با داشتن فرزند پسری که کاملا خود را در وی می بیند، هرگز نمی خواهد که فرصت دوباره ای که به دست آورده را از دست بدهد

در طول چندین ساعتی که تاکنون به تجربه این شاهکار مشغول بوده ام شاهد عنوانی کاملا با ثبات، روان و مستحکم از لحاظ گرافیک فنی بوده و هرگز تا کنون حتی یک بار شاهد وجود مواردی مثل باگ و مشکلات گرافیک فنی مثل افت فریم و مواردی از این دست نبوده ام. بازی از لحاظ کیفیت طراحی تکسچرها، چه از نماهای دور و چه نزدیک فوق العاده عمل می کند و شاهد مواردی مثل دیر لود شدن تکسچرها و … نیز در بازی نیستیم تا با واقع گرایی هر چه بیشتری به سلاخی هیولاها و تربیت فرزند خدای جنگ مشغول شوید و نگران پیکسل های واضح یا لود نشده زمینی که دارید روی آن دشمن را قلع و قمع می کنید نباشید! دیگر تکنیک ها و افکت های بصری از قبیل سایه زنی ها و عمق دید مناظر و مواردی از این دست نیز به بهترین شکل در دل گرافیک بازی اعمال شده اند تا هر چه بیشتر شما را غرق در دنیای بی نظیر God of War کنند. نورپردازی در بازی بسیار حرفه ای و باکیفیت است و نورپردازی داینامیک بازی در تک تک صحنه های آن کاملا خیره کننده و واقعی بوده و نقش بسیار مهمی در هر چه زیباتر کردن دنیای بازی و تک تک محیط  ها و مراحل آن در حین ماجراجویی شما با کریتوس کبیر دارد.

از همان دقیقه نخست و اولین لحظاتی که  بازی آغاز می شود، کیفیت بصری God of War بازیباز را شگفت زده می کند و هر چقدر که جلوتر می روید مدام با خود می گویید چقدر این دنیا زیبا و فانتزی و جذاب طراحی شده است  و از آن مهم تر تنوع مناطق مختلف این دنیاست که در آن از محیط های سرد و یخ زده سرزمین های شمالی و اسکاندیناوی گرفته تا مناطق جنگلی و سرسبزتر و رودخانه ها و مناطق کوهستانی و غارها و.. همه همه به بهترین شکل و ترتیب ممکن در کنار هم قرار گرفته اند تا حتی لحظه ای هم از قدم زدن و ماجراجویی در دنیای بازی خسته و دلزده نشوید.  

God of War از لحاظ طراحی و کارگردانی هنری نیز عنوانی بسیار تحسین شده است و در مورد بخش هنری و طراحی دنیا و مراحل و شخصیت ها و موجودات این بازی به راحتی و به جرات می توان واژه  “خارق العاده” را به کار برد و این کلمه دقیقا بیانگر کیفیت گرافیک هنری عنوان God of War است. کارگردانی سکانس های بازی از لحاظ هنری فوق العاده است و زوایای دوربین ها در هنگام صحنه ها و سکانس های مختلف بازی به قدری عالی انتخاب شده است که هیجان بازی را چند برابر بیشتر کرده و جذابیت مضاعفی را به رگ های بازیباز ترریق می نماید که این نتیجه انتخاب عالی زوایای دوربین ها و کارگردانی هنری بی نقص سکانس های بازی است. محیط ها و مراحل و به طور کلی دنیای بازی به قدری زیبا و عالی خلق شده اند که نفس هر بازیباز و بیننده ای را در سینه حبس می  کنند.  دنیای بازی کاملا بر اساس افسانه های شمالی و مناطق اسکاندیناوی خلق شده اند و باید گفت سازندگان و طراحان بازی در این زمینه شاهکار کرده اند و شاهد محیط هایی خارق العاده از لحاظ طراحی هنری در بازی هستیم. از همان دقیقه نخست و اولین لحظاتی که  بازی آغاز می شود، کیفیت بصری God of War بازیباز را شگفت زده می کند و هر چقدر که جلوتر می روید مدام با خود می گویید چقدر این دنیا زیبا و فانتزی و جذاب طراحی شده است  و از آن مهم تر تنوع مناطق مختلف این دنیاست که در آن از محیط های سرد و یخ زده سرزمین های شمالی و اسکاندیناوی گرفته تا مناطق جنگلی و سرسبزتر و رودخانه ها و مناطق کوهستانی و غارها و.. همه همه به بهترین شکل و ترتیب ممکن در کنار هم قرار گرفته اند تا حتی لحظه ای هم از قدم زدن و ماجراجویی در دنیای بازی خسته و دلزده نشوید.

برف ها به حدی واقعی هستند که باید با دستکش و کلاه بازی کنید و حتی ممکن است جورابتان خیس شود!!

طراحی مناطق بازی و سرزمین های شمالی و گاها یخ زده و کوهستانی اسکاندیناوی، همان طور که قبلا نیز خدمت شما عرض کرده بودم و در تریلرهای بازی نیز مشخص بود، بسیار عالی و منطبق با فضا و تم داستانی و جدید بازی انجام شده است و حالا با تجربه بازی باید بگویم که موضوع از آن چیزی که فکر می کنید نیز فراتر است و تا وقتی خودتان به دل دنیا بازی سفر نکنید و زیبایی محیط و دنیا و مراحل این شاهکار را به چشم خود مشاهده نکنید، نمی توانید عمق هنری که در دل طراحی های این بازی به کار رفته است را لمس نمایید. این دنیای چشم نواز و طراحی های بی نقصش، با انواع و اقسام هیولاها و دشمنان فوق العاده مخوف و موجودات عظیم الجثه با طراحی هایی تحسین برانگیز و شخصیت های متنوع و جذاب از نظر ظاهری (علاوه بر عمق شخصیت پردازی) پر شده است تا شاهد یک دنیای زیبا و خالی نباشیم و محتویات این دنیا نیز مانند خود آن در بالاترین سطح از کیفیت بصری و طراحی قرار داشته باشند. علاوه بر تنوع بسیار بالا در طراحی هیولاها و انواع دشمنان مختلف، نکته مهم تر اینجاست که این تنوع فقط بر اساس تکیه بر خلق تعدادی هیولای مختلف و متفاوت از هم نبوده است و وقتی به موجودات و شخصیت های بازی دقت می کنید مشاهده می کنید که تا چه حد مرگباری به تک تک جرییات نیز در خلق آنها دقت شده است و دقت در خلق ریزترین جزییات آن ها نیز بیداد می کند تا علاوه بر تنوع از نظر تعداد، از نظر کیفیت طراحی و خلق هر موجود و شخصیت بازی نیز بالاترین سطح را به عنوان یک بازی نسل هشتمی شاهد باشیم. در نهایت و در مورد جلوه های بصری بازی باید گفت شاهد عنوانی هستیم که از منظر بصری (فنی و هنری) و خلق دنیایی زیبا و طراحی و کارگردانی هنری در بالاترین سطح قرار دارد. استودیو SIE Santa Monica در قالب کوری بارلوگ نابغه و تیم توانمندش، با God of War یکی از زیباترین و تماشایی ترین جلوه های بصری در نسل هشتم را خلق کرده و بدون هیچ شکی شاهد یکی از قدرتمندترین جلوه های بصری و طراحی هنری در نسل هشتم هستیم که قدرت کنسول پلی استیشن را با کیفیت هر چه تمام تر به رخ می کشد.

اصلا و ابدا نگران خشم و جنون و بی اعصابی کریتوس در مواجهه با هیولاها نباشید. دقیقا همون دیوانه ایه که قبلا بود!!

گیم پلی و المان های مختلف آن، بخشی است که بیشترین و اساسی ترین تعییرات را در بازی جدید  God of War  به خود دیده است و به طور کلی در این عنوان تمامی سیستم مبارزات قبلی بازی و سلاح کریتوس و دوربین بازی و المان های گیم پلی مثل QTE دستخوش تغییرات عظیم شده و بهتر است بگوییم کلا تغییر کرده است و در واقع تنها خشونت و سلاخی هیولاها به دست کریتوس است که از بازی های قبلی به این عنوان آمده است که البته اصل موضوع این فرنچایز نیز همین است و به دلیل همین حس مبارزات است که در نهایت می گوییم با وجود تمام این تغییرات عظیم، God of War به ریشه هایش وفادار مانده است و باز هم شاهد یک ” God of War” محض هستیم، منتها در لباسی جدید و نسل هشتمی که اتفاقا بدجوری هم به آن نیاز داشت. بگذارید ابتدا باز گردیم به یک موضوع که قبلا نیز به کرات مطرح کرده بودیم ولی حالا دیگر جوابش را می دانیم و حالا که جواب را داریم همه چیز منطقی تر و صحیح تر به نظر می رسد. پس بد نیست دوباره نگاهی گذار به این مسئله داشته باشیم تا بعد از آن تمام زیر و بم گیم پلی بازی را برای شما بشکافیم. سوال خیلی مهمی که از قبل انتشار بازی بسیاری آن را می پرسیدند این بود که  آیا این سطح از تغییرات برای عنوانی که میزان سنجش ژانر هک اند اسلش بوده جواب خواهند داد یا خیر که اکنون و بعد از انتشار بازی می بینیم که نه تنها جواب داده اند بلکه مشخص شده که بازی شدیدا به این تغییرات هم نیاز داشته است و اتفاقا منتقدها و بازیبازان هم همین را می خواسته اند.

در گیم پلی بازی گاها و در برخی مواقع شاهد هستیم که سیستمی مثل دارک سولز بسیار خوب جواب می دهد و آن هم “ضربه زدن، عقب رفتن یا دفاع کردن ضربه دشمن و دوباره ضربه زدن” است که به دلیل نوع دوربین و مبارزات بازی و سپر کریتوس گاها بسیار به کار می آیند.

در واقع مشخص گردید که این تغییرات نه تنها برای  God of War لازم بوده، بلکه “حیاتی” هم هستند و نمرات بازی نشان می دهد که اصلا منتقدان چیزی غیر از این نمی خواسته اند و تصور کنید اگر سازندگان می آمدند و حتی یک بازی با کیفیت نسخه سوم هم با همان سبک و سیاق و نوع گرافیکی عرضه می کردند منتقدان چه بر سر بازی می آوردند، زیرا مشخص بود که اگر سازندگان بازی با یک نسل جلو آمدن، باز هم تغییرات بنیادی را در این نسخه ایجاد نمی کردند قطعا منتقدان و خیلی از بازیبازان این موضوع را بر نمی تابیدند و برای صنعت بازی قابل هضم نبود که چطور یک بازی که دارد بعد از چندین سال از گذشت نسخه قبلی خود عرضه می شود و یک نسل بالاتر آمده است، هیچ تغییری نسبت به قبل نکرده باشد. البته مثال بارز این موضوع را هم تازه در همان نسل هفتم و بدون یک نسل جلو آمدن، با عنوان God of War Ascension دیده بودیم که ضعیف ترین بازخوردها را بین تمامی ۵ عنوان دیگر سری دریافت نمود در حالی که به واقع از لحاظ کیفیت گیم پلی و … تفاوت خیلی خیلی زیادی با عنوان چند سال قبلش یعنی ۳ God of War که به عنوان برترین برترین بازی هک اند اسلش تاریخ شناخته می شود، نداشت  زیرا پیشرفت خاصی نسبت به عنوان قبلی خود نداشت. به همین دلیل هم بود که سازندگان توانمند بازی و در راس آنها کوری بارلوگ و البته سران سونی، خوب می دانستند که بایستی که در بازی تغییراتی بنیادی رخ دهد اما به ریشه های سری هم پایبند بمانند. بعد از گرفتن جواب مثبت در مورد اعمال این تغییرات بنیادی در بازی از سوی سازندگان، بهتر است تا به سراغ جزییات این تغییرات برویم و یکی یکی آنها را با شما برشماریم و تاثیر آنها را در گیم پلی شرح دهیم.

کریتوسی که کلا می گفت فقط خودم و هیچ کس حتی ذره ای برایش مهم نبود حالا در هر کوچکترین خطری ناخودآگاه خودش را جلوی پسرش می گیرد تا سپر بلایش باشد.

اولین و واضح تربن تغییری که در همان تریلر اول بازی و اولین لجظات ان متوجهش شده بودیم ظاهر کریتوس محبوب و دوست داشتنی مان است که در این عنوان  ظاهرش بسیار متفاوت تر از قبل شده است و کاملا مشخص است که سنش کلی بالارفته است و اکنون محاسن بلندی دارد و خلاصه قیافه اش طوری شده است که خیلی راحت تر بتوانیم خدای جنگ را در قامت یک پدر و یک معلم نظاره گر باشیم. برای اولین بار در گیم پلی عناوین این سری، همراهی نیز در بازی داریم که حتما می دانید آترئوس پسر کریتوس است و باید حواسمان به او نیز باشد و البته وی نیز به پدرش کمک خواهد کرد تا تعلیم ببیند و زمانی مثل کریتوس یک جنگاور بی نظیر شود و شاید روزی در نسخه ای از این سری شاهد حضور Atreus به عنوان نقش اصلی باشیم. بر خلاف عناوین قبلی این فرنچایز، بازی جدید  God of War ماهیتی “نیمه جهان آزاد” دارد و از حالت کاملا خطی عناوین قبلی فاصله گرفته است و خیلی بیشتر از قبل قابلیت گشت و گذار در محیط  و تعامل با شخصیت ها و انجام برخی فعالیت های جانبی در بازی را داریم که وجود این المان های “نسبتا نقش آفرینی” باعث جذاب تر شدن بازی شده اند و از آن مهم تر این که نقش بزرگی در بخشیدن عمق بیشتر به گیم پلی این نسخه ایفا می کنند. البته توجه داشته باشید که این عنوان هرگز مانند یک بازی اکشن نقش آفرینی و جهان آزاد نیست ولی به هر شکل مانند بازی های قبلی هم کاملا خطی و بدون هیچ قابلیت گشت و گذار و .. نیست و شما را در پیشبرد مسیر آزادتر می گذارد و با انجام بیشتر هر یک از کارهای مختلف در بازی، در آن زمینه و شاخه پیشرفت خواهید کرد.

با توجه به تغییر زاویه دوربین بازی به سوم شخص، اصلا دیگر به هیچ وجه هم نمی شد که شاهد آن سلاح های زنجیری دو دستی باشیم و نوع نمایش شخصیت در این دوربین، کاملا اجازه چنین کاری را از شما می گیرد. زیرا که آن زنجیرها نیاز به یک محیط ۳۶۰ درجه و به نوعی ایزومتریک داشتند که در ان کاملا بچرحند و دورتادور کریتوس را پوشش دهند ولی در زاویه سوم شخص، اصلا امکان چنین کاری وجود ندارد و به همین دلیل بایستی یک سلاح جدید برای کریتوس طراحی می شد که خوشحالم این اتفاق افتاده است و طعم نبرد و کمبوهای بی نظیر با این تبر و سپر فوق العاده کریتوس هرگز از یاد شما نخواهد رفت و به مانند همان سلاح های زنجیری قبلی برایتان جاودانه خواهد گردید.

در واقع باید گفت مانند این است که تعدادی المان های نقش آفرینی به بازی افزوده شده و این موضوع حتی بر روی زمان گیم پلی بازی نیز تاثیر گذاشته است و شما می توانید این بازی را بسته به نوع بازی کردنتان و مقدار گشت و گذار در دنیای بازی و انجام برخی فعالیت ها، بین حدود ۱۹ ساعت تا چیزی حتی نزدیک به ۳۰ ساعت به پایان برسانید که قطعا می دانم برای من این رقم می رود بالای ۳۰ ساعت و آن قدر درنیای بازی می چرخم و عکس می گیرم و کیف می کنم که اصلا وقتی در حال بازی کردن آن بودم دلم نمی خواست تمام شود و گذر زمان را نیز حس نمی کردم. فضای بازی و دنیایی که گیم پلی در آن اعمال می شود به طور کامل عوض شده است و کریتوس از یونان و مقر خدایان و تایتان ها و کوه المپ، به سزمین های اسکاندیناوی و نبرد با موجودات اساطیری آن رفته و به جای خراب کردن مقرخدایان یونان در کوه المپ به سراغ لرزاندن پایه های دروازه والهالا آمده است تا این سمت دنیا نیز طعم نبرد با خدای جنگ را بچشند و کریتوس به نوعی به خدای جنگ افسانه های شمالی نیز تبدیل گردد! زاویه دید و دوربین بازی کاملا تغییر کرده و دیگر آن حالت تقریبا از بالا به پایین و نیمه ایزومتریک بازی های قبلی سری که کریتوس را در یک محیط تقریبا از بالا نشان می داد و دشمنان دور تا دور او جمع می شدند و او در تمام جهات آزادانه با آنالوگ ها غلت می زد و به دشمنان ضربه وارد می کرد را در بازی شاهد نیستیم و دوربین به سان یک بازی اکشن یا شوتر سوم شخص به پشت کریتوس آمده است و نماها و مبارزات بازی را بسیار نزدیک تر کرده است و به طور کلی اکنون باید بگوییم که کاملا شاهد یک بازی اکشن سوم شخص هستیم.

در بازی شما انواع و اقسام نبردهای مختلف را با تنوع بی تظیری از موجودات و دشمنان و هیولاها دارید که از دشمنان معمولی و کوچک گرفته تا مینی باس ها و باس های عظیم الجثه و غول پیکر همگی مبارزات فوق العاده جذابی را برای شما رقم می زنند و تنوع مبارزات چه از لحاظ دشمنان و چه از لحاظ تنوع کمبوها و .. به حدی بالاست که گیم پلی حتی لحظه ای نیز شما را دلزده نخواهد کرد.

دیگر تغییر عظیم بازی مربوط به سلاح کریتوس است که دیگر شاهد سلاح های زنجیری و فوق محبوب Blade of Chaos نیستیم و سلاح اصلی وی در این بازی نیز یک تبر افسانه ای است. راستش را بخواهید از این بابت به شخصه مقداری نگرانی داشتم که نکند این سلاح جدید جذابیت زنجبرهای همیشگی کریتوس را نداشته باشد ولی خوشبختانه با تجربه این شاهکار تمام نگرانی ام از این بابت به مانند هر نگرانی دیگری که در مورد این بازی داشتم از بین رفت و باید بگویم به حدی عاشق این تبر مرگبار و مخوف کریتوس می شوید که کلا یادتان می رود که قبلا سلاح های زنجیری داشته ایم و به حدی مبارزات حماسی و صحنه های عظیم و سلاخی های بی نظیری با این تبر انجام می شود که از همین الان باید نام آن را در زمره برترین سلاح ها در تاریخ بازی های رایانه ای به مانند Blade of Chaos قرار دهیم. در ضمن باید به این نکته نیز اشاره کنیم که با توجه به تغییر زاویه دوربین بازی به سوم شخص، اصلا دیگر به هیچ وجه هم نمی شد که شاهد آن سلاح های زنجیری دو دستی باشیم و نوع نمایش شخصیت در این دوربین، کاملا اجازه چنین کاری را از شما می گیرد. زیرا که آن زنجیرها نیاز به یک محیط ۳۶۰ درجه و به نوعی ایزومتریک داشتند که در ان کاملا بچرحند و دورتادور کریتوس را پوشش دهند ولی در زاویه سوم شخص، اصلا امکان چنین کاری وجود ندارد و به همین دلیل بایستی یک سلاح جدید برای کریتوس طراحی می شد که خوشحالم این اتفاق افتاده است و طعم نبرد و کمبوهای بی نظیر با این تبر و سپر فوق العاده کریتوس هرگز از یاد شما نخواهد رفت و به مانند همان سلاح های زنجیری قبلی برایتان جاودانه خواهد گردید. از همه اینها گذشته با توجه به تغییر سرزمین بازی از یونان و دل جهنم سوزان و گذازه های مذاب به سرزمین هایی یخ زده و شمالی، قطعا یک تبر ابی رنگ و یخی، خیلی بیشتر از یک سلاح زنجیری آتشین و قرمز با دنیا و زمینه بازی مطابقت دارد. نکته مهم در مورد سلاح جدید کریتوس همان طور که قبلا هم خدمت شما عرض کرده بودم این است که “حالتی مثل گرز خدای رعد یا “ثور” دارد زیرا هر وقت که کریتوس آن را پرت می کند مجددا به دست خودش باز می گردد و با همین روش سازندگان کمبوها و حملات بی نظیری را خلق کرده اند که دیدن آن ها در بازی و در دل نبردهای خونین آن، فوق العاده لذتبخش و هیجان انگیز است.”

همیشه که نباید چیزی گفت…

مبارزات بازی در نسخه جدید بر پایه کمبوهای فوق العاده و نبردهای خماسی و عظیم با تمام کننده های مثل همیشه مرگبار و خونین همراه با قطع عضو … است و زمانی طول می کشد تا کاملا قلق مبارزات دستتان بیاید و و بتوانید زنجیره های جذابی از کمبوها را خلق نمایید. سرعت مبارزات قاعدتا با توجه به نزدیک تر شدن دوربین به شخصیت نسبت به قبل پایین آمده است زیرا می دانید که هر چقدر دوربین از شخصیت دورتر برود انگار سرعت بیشتر می شود و به همین دلیل است که مثلا در بازی های هواپیمایی و یا وقتی که یک ماشین را در بازی می رانید، وقتی توربو می زنید، ماشین و وسیله نقلیه از دوربین دور تر می شود و جلوتر می رود تا حس سرعت گرفتن را بیشتر به شما منتقل نماید و در بازی جدید God of War نیز شاهد چنین موضوعی هستیم و البته باید گفت که به طور کلی زاویه سوم شخص و دوربین پشت شانه، مبارزات کندتری نسبت به عنوانی با دهانه دوربین بازتر و ایزومتریک دارد. با این وجود نکته اصلی مبارزات اینجاست که با وجود این تغییرات و حتی کم شدن سرعت نبردها، اصلا کیفیت و حماسی بودن آن ها کم نشده است و حتی به سبب صحنه های نزدیک تر و دیدن خشونت واضح تر در نبردها، وزن مبارزات بیشتر نیز شده است و دیدن خشونت کریتوس از نماهای نزدیک تر بسیار جذاب تر و حماسی تر از کار در آمده است. در واقع باید گفت ماجراجویی و هیولاکشی به همراه کریتوس، این بار سبک و سیاقی متفاوت دارد و المان هایی کاملا جدید که از نظر من کاملا برای این عنوان لازم بوده اند را در بازی شاهد هستیم. در بازی شما انواع و اقسام نبردهای مختلف را با تنوع بی تظیری از موجودات و دشمنان و هیولاها دارید که از دشمنان معمولی و کوچک گرفته تا مینی باس ها و باس های عظیم الجثه و غول پیکر همگی مبارزات فوق العاده جذابی را برای شما رقم می زنند و تنوع مبارزات چه از لحاظ دشمنان و چه از لحاظ تنوع کمبوها و .. به حدی بالاست که گیم پلی حتی لحظه ای نیز شما را دلزده نخواهد کرد. در گیم پلی بازی گاها و در برخی مواقع شاهد هستیم که سیستمی مثل دارک سولز بسیار خوب جواب می دهد و آن هم “ضربه زدن، عقب رفتن یا دفاع کردن ضربه دشمن و دوباره ضربه زدن” است که به دلیل نوع دوربین و مبارزات بازی و سپر کریتوس گاها بسیار به کار می آیند.

تبرت بر فرق سر بدخواهت!! تازه یه بار  هم بره و برگرده و دوباره بر فرق سر بدخواهت!

در زمینه موسیقی God of War باید گفت شاهد یک شاهکار موسیقیایی در قالب ساندترک این بازی هستیم و هنرمندی که با ساخت این ساندترک اکنون قطعا ارج و قرب خیلی بیشتری در دنیا یافته است یعنی آقای Bear McCreary، با ساخت قطعات موسیقی و آلبوم این بازی یک کار جاودانه و بی نهیات شنیدنی را خلق نموده است که دوست دارید و خارج از بازی هم مدام بارها و بارها گوش دهید و چه بسا که این ساندترک برنده برترین موسیقی بازی سال ۲۰۱۸ در پایان سال جاری میلادی هم باشد یا لااقل این که باید قطعا در بین ۵ کاندید نهایی برترین موسیقی سال جای داشته باشد زیرا معنای واقعی ساخت یک ساندترک برای عنوانی مثل God of War را در آلبوم موسیقی بازی شاهد و شنوا هستیم. قطعات موسیقی متن بازی در هنگام گشت و گذار و مبارزات و نبردهای حماسی و حتی بخش های احساسی بازی، بی نظیر ساخته شده اند و هر کدام با ارکستر خبره و فوق العاده حرفه ای ضبط شده و به حدی زیبا و حماسی هستند که هر شنونده ای را حتی بیرون از بازی به هیجان و وجد می آورند چه برسد به این که آن ها را بر روی نبردهای حماسی و عظیم خدای جنگ با موجدات اساطیری اسکاندیناوی بشنویم. بدون هیچ شکی باید گفت در ساندترک بازی God of War شاهد و شنوای یکی از بهترین موسیقی های نسل هشتم تا امروز هستیم که پیشنهاد می کنم حتما این قطعات را گوش فرا دهید.

قطعات موسیقی متن بازی در هنگام گشت و گذار و مبارزات و نبردهای حماسی و حتی بخش های احساسی بازی، بی نظیر ساخته شده اند و هر کدام با ارکستر خبره و فوق العاده حرفه ای ضبط شده و به حدی زیبا و حماسی هستند که هر شنونده ای را حتی بیرون از بازی به هیجان و وجد می آورند چه برسد به این که آن ها را بر روی نبردهای حماسی و عظیم خدای جنگ با موجدات اساطیری اسکاندیناوی بشنویم.

در خصوص صداگذاری شخصیت های بازی نیز قضیه به همان سبک و سیاق دیگر بخش های بازی است و مطابق انتظارمان و همین طور با توجه به نام و سابقه سری God of War و صداگذاری عناوین مختلف آن تا امروز، شاهد بازی بی نقصی چه در زمینه صداگذاری محیطی و چه صداگذاری شخصیت ها و کیفیت کلی صداگذاری بازی هستیم. نکته قابل تحسین در صداگذاری شخصیت ها بدون شک مربوط به کار بی نظیر Christopher Judge در قالب کریتوس است (موشن کپچر کریتوس را نیز بر عهده داشته است) که شخصیتی را که ما سال هاست در نسخه های متلف این سری با صدای خاص Terrence C. Carson می شناخته ایم را چنان عالی و حرفه ای صداگذاری کرده است که نه تنها ما طرفداران سری کاملا آن را به عنوان یک کریتوس واقعی و کامل قبول می کنیم بلکه اینطور به نظر می رسد که انگار دقیقا هم صدای کریتوس همان صدای قبلی است با این تفاوت که حالا که کلی سنش بالاتر رفته است صدایش هم جا افتاده تر شده است و مقداری پخته تر از قبل است که این موضوع واقعا تحسین برانگیز است و حرفه ای گری Christopher Judge و انتخاب صحیح سازندگان بازی را برای صداگذاری کریتوس می رساند که واقعا در تک تک لحظات بازی با صدای بی نظیر خود مو بر تن بازیباز سیخ می کند. اصلا چرا راه دور برویم؛ در همان اولین تریلر بازی و اولین کلمه ای که کریتوس گفت “Boy” همه چیز مشخص بود که چقدر این صدا پخته و مناسب “کریتوس جاافتاده تر” و چقدر مثل همیشه با ابهت و جذاب است. در همین راستا، کیفیت کار صداگذاری دیگر شخصیت های بازی و هیولاها نیز فوق العاده عالی انجام شده است و کاملا واضح است که هر شخص به بهترین شکل از پس انجام کار صداگذاری بر آمده است و به طور کاملا حس و حال بازی در هر لحظه آن را به بازیباز منتقل می کند و این سبب می شود تا هرچه بیشتر در دل داستان و وقایع بازی غرق شوید و احساسات هر شخصیت را کاملا لمس نمایید که در این زمینه جا دارد به صداگذاری فوق العاده آترئوس نیز اشاره کنیم که به زیبایی هر چه تمام تر همراه با کریتوس در تک تک دقایق بازی شده است و نمی گذارد تا ذره ای تفاوت کیفیت کار صداگذاری را بین کریتوس بزرگ و پسرش حس کنیم و حتی می توان گفت نقش پسر کریتوس در این بازی از خود او نیز پررنگ تر است، همان طور که نقش الی در بازی لست او اس پر رنگ تر از جوئل بود و آن بازی در واقع “درباره الی” بود، این باری هم “درباره آترئوس” است که البته بیشتر از این موضوع را باز نمی کنم تا خودتان بیشتر در هنگام تجربه بازی آن را دریابید.

سرعت مبارزات قاعدتا با توجه به نزدیک تر شدن دوربین به شخصیت نسبت به قبل پایین آمده است زیرا می دانید که هر چقدر دوربین از شخصیت دورتر برود انگار سرعت بیشتر می شود و به همین دلیل است که مثلا در بازی های هواپیمایی و یا وقتی که یک ماشین را در بازی می رانید، وقتی توربو می زنید، ماشین و وسیله نقلیه از دوربین دور تر می شود و جلوتر می رود تا حس سرعت گرفتن را بیشتر به شما منتقل نماید و در بازی جدید God of War نیز شاهد چنین موضوعی هستیم و البته باید گفت که به طور کلی زاویه سوم شخص و دوربین پشت شانه، مبارزات کندتری نسبت به عنوانی با دهانه دوربین بازتر و ایزومتریک دارد. با این وجود نکته اصلی مبارزات اینجاست که با وجود این تغییرات و حتی کم شدن سرعت نبردها، اصلا کیفیت و حماسی بودن آن ها کم نشده است و حتی به سبب صحنه های نزدیک تر و دیدن خشونت واضح تر در نبردها، وزن مبارزات بیشتر نیز شده است و دیدن خشونت کریتوس از نماهای نزدیک تر بسیار جذاب تر و حماسی تر از کار در آمده است.

همان طور که در ابتدای این مطلب نیز خدمت شما عرض کردم برخلاف اکثر مقالات نقد و بررسی که در سایت برای شما از بازی های مختلف و جدید قرار می دهیم، این نقد و بررسی اصلا برای این نیست که شما با خواندنش تصمیم بگیرید و ببینید بازی را بخرید یا نه، زیرا که دو فاکتور “نام God of War” و “امتیاز متای ۹۵” دیگر ذره ای هم فکر کردن برای خرید نمی خواهد و این بازی جزو عناوینی است که اگر شما پلی استیشن ۴ دارید و این بازی را تجربه نمی کنید پس چرا اصلا پلی استیشن ۴ خریده اید؟ این مطلب بیشتر از آن جهت است که شما را هرچه بیشتر با المان های مختلف بازی آشنا کنیم و کسانی هم کلا هیچ شناختی از این سری ندارند را هر چه بیشتر با کلیت و فضای حاکم بر بازی و گیم پلی و مبارزات و .. آشنا نماییم، آن هم بدون حتی ذره ای اسپوبل. راستش را بخواهید تمام سعیم در کل مطلب بر این بود که نکند حواسم نباشد و حتی ذره ای از بازی را برایتان اسپویل کنم، زیرا که خیلی خیلی حیف است اگر حتی ذره ای از وقایع آن را خودتان تجربه نکنید، مخصوصا با وقایعی که انتظارتان را می کشد (همین جمله خودش امام هایپ بود ها!!). God of War نیاز به تغییرات اساسی نسبت به بازی های قبلی داشت زیرا دیگر همه چیز در ۶-۷ بازی گذشته سری تکراری و لوث شده بود و عنوان Ascension، در واقع آخرین بازی مجاز به استفاده از فرمول همیشگی سری God of War بود و قطعا دیگر بعد از آن نه منتقدین و نه بازیبازان یک تکرار دوباره از همان فرمول را آن هم در یک نسل جلوتر بر نمی تابیدند و همین نمره های فراتز از شاهکار و متای ۹۵ بازی جدید کاملا موید این نکته است. از نام بدون پیشوند و پسوند بازی جدید “God of War” گرفته تا سیل تغییرات عظیم و ساختاری و بنیادی اش، همه و همه به نوعی نشان از یک شروع مجدد و یک ریبوت برای این سری دارند و گویا قرار است تا در همین بستر و تم جدیدی که در این اولین عنوان خلق شد، شاهد ماجراجویی های دیگر و عناوین جدید تر و شاید خلق ۳ گانه ای بی تکرار دیگر باشیم.

اصلا و ابدا از انواع هیولاهای و باس های غول پیکر و موجودات بی نظیری که در بازی خواهید دید چیزی به شما نگفتم تا خودتان بعدا ببینید و شگفت زده شوید. فقط همین یکی را داشته باشید و خودتان دیگر حدس بزنید که بقیه موجودات و طراحیشان چگونه است؟ چنین طراحی های مخوفی را شاید تنها در یکی دو بازی بتوانیم ببینیم و به شخصه اعتقاد دارم وقتی که می گویند اژدها یعنی دقیقا همین موجود و همین طراحی.

عنوان جدید God of War بهترین شروع دوباره و استارتی جدید برای فرنچایز و افسانه ای است که نیاز به تغییراتی عظیم و انقلابی داشت و خوشبختانه کوری بارلوگ و تیم هنرمندش در سانتامونیکا به بهترین شکل این تغییرات بزرگ را در بازی اعمال کردند تا نه تنها تمامی صنعت بازی اعم از منتقدان و بازیبازان از این تغییرات راضی باشند و آن را تحسین کنند بلکه کاملا به ریشه های سری هم وفادار باشد و هنوز هم شاهد یک God of War باشیم که این در واقع نقطه عطف و بزرگترین مزیت این شاهکار بزرگ است. در حقیقت باید گفت با وجود تمام تغییرات بنیادی مخصوصا در گیم پلی بازی و ساختار آن، هنوز هم وقتی در حال تجربه بازی هستید، کاملا حس و حال بازی کردن یک عنوان از سری God of War را دارید و روح این سری کاملا در بازی جریان داشته و ریشه های آن حفظ شده است تا هنوز روح و عظمت کریتوس و سری God of War کاملا در بازی مشهود بوده و در رگ های بازی جریان داشته باشد. در نهایت باید بگویم دوست عزیز، گیمر عزیزی که پلی استیشن ۴ داری! اگر می خواهی بگویی خفن ترین انحصاری پلی استیشن ۴ و نسل هشتم رو بازی کردم ذره ای در خرید و تجربه God of War شک نکن (البته با توجه به قیمت و نوعی که همیشه بازی ها را تهیه می کنید). دوست عزیزی هم که پلی استیشن ۴ نداری! اگر توان مالی اش رو داری، حیفه از تجربه یکی از برترین انحصاری های تاریخ محروم بشی، چون مانند بازی God of War را هیچ جای دیگه ای و روی هیچ پلتفرم دیگه ای پیدا نمی کنی. خلاصه این که یک کلام ختم کلام: “در خرید God of War و بازی کردن آن لحظه ای درنگ جایز نیست.”

منبع متن: gamefa