انگار که همین دیروز بود ولی به طرز عجیبی حالا ۷ سال از عرضه عنوانی می گذرد که همه به موفقیتش ایمان داشتند و نیامده بسیاری می خواستند که آن را بپرستند. آن روز ها اسم جان کارمک که می آمد همه بدون استثنا به یاد روز های خوب گذشته و اولین روز های شوتر […]

بی آب و علف، بی مزه!!! | تحلیل نمایش Rage 2 در  E3 2018

انگار که همین دیروز بود ولی به طرز عجیبی حالا ۷ سال از عرضه عنوانی می گذرد که همه به موفقیتش ایمان داشتند و نیامده بسیاری می خواستند که آن را بپرستند. آن روز ها اسم جان کارمک که می آمد همه بدون استثنا به یاد روز های خوب گذشته و اولین روز های شوتر اول شخص می افتادند و همین سبب شده بود که همه انتظار یکی دیگر از آن عناوین انقلابی را داشته باشند. و برای سالیان سال به طور قطع اینباکس جان کارمک پر شده بود از این درخواست هایی که باز هم یک شاهکار انقلابی بساز. ترکیب این ها با اعتماد به نفسی که آن روز ها در بتزدا در حال افزایش بود سبب شد که بالاخره دستور ساخت یک شوتر جدید به گروه id Software سپرده شود ولی باز هم خود شخص جان کارمک هیچ نقشی در بازی نداشت و کار ساخت بازی باز هم به دیگران سپرده شد. در واقع کل هدف بتزدا فقط ایجاد یک تجربه جدید بود با کمک اسم افرادی بود که همه دوستشان داشتند  و بازی به معنای واقعی برای نسل هفت نه مناسب بود و نه دستگاه های آن زمانه توان نمایش واقعی دنیای آن را داشتند. جدای از حجم فک بر انداز بازی برای آن روز ها و یا حجم محتوای بازی، باز هم RAGE در نسخه اولیه چندان هم محبوب نشد و باز هم در حد یک بازی ساده ولی با اسمی بزرک و آرزو هایی بزرگ تر باقی ماند.

چیزی که در این تریلر به شدت تکرار و تاکید شد، این جو رنگی خاص و البته زیبا بود

 

حالا این همه باز هم گذشته است و به سبک سری DOOM این بار بتزدا قصد دارد یکی دیگر از آیکن های خودش که باز برای آن آینده و حداقل اسم و رسمی بهتر نیز متصور بود را بار دیگر زنده کند. اما این بار کار به مراتب سخت تری نیز پیش رو خواهد داشت که دلیلش هم تمام قضایا و حواشی پشت سر خود جان کارمک افسانه ای بود. البته این بار و باز هم با تخصیص بودجه ای عظیم و تیمی عظیم تر سعی بر آن دارد که حداقل به جای ایجاد یک ای پی جدید، با احیای یک نام قدیمی تر هم اندکی از معدود طرفداران قدیم بازی را خشنود کند و برای سالیان آتی نیز اسمی جدای از سری های همیشگی ولفنشتاین و یا دووم را برای عرضه داشته باشد. البته همین مسئله خود یکی از نقاط ضعف مجموعه بتزدا نیز  محسب می شود که هنوز هم مانند دیگر ناشران بزرگ جرات و توان کافی برای ایجاد آی پی های جدید را ندارد و باز هم تلاش می کند به شماره های جدید بسنده کند. این در برابر رقیب دیگری مانند EA و یا حتی اکتیویژن که به راحتی نقل و نبات می توانند روی اسم های جدید سرمایه گذاری کنند اصلا قابل قبول نیست و باز هم دیگر دلیلی بر آن است که هنوز هم نتوانیم با خیال راحت بتزدا و دیگر ناشرانی که رویا های بزرگی نیز در سر دارند را به راحتی در کنار بزرگان قدیمی قرار دهیم.

در هر صورت شماره جدید و باز هم با همان سبک نمایشی همیشگی بتزدا نمایش داده شد و باز هم آن ها سعی کردند که با آوردن یک گروه راک و خفن نشان دادن خودشان، بازی را نیز جذاب به نظر برسانند. اولین چیزی که در بازی خود نمایی می کرد، شباهت خاص بازی به دیگر مجموعه آخر الزمانی آن ها،یعنی فال آوت بود که هیچ کسی هم نمی تواند این شباهت را انکار کند. از همان اولین لحظه سازندگان سعی فراوانی داشتند که به زور اشاره کنند که این بازی همان نیست و بمب های هسته ای کار بشریت را اینبار یک سره نکردند و حالا داستان، داستان یک شهاب سنگ بازی گوش است که میان این همه کره و منظومه و کهکشان فقط زمین را انتخاب کرده است. بازی به شدت سعی دارد که بگوید” ببینید من فال آوت نیستم” ولی دلیل آن هم اندکی مسخره است و صرفا این با وجود محیط ها و دشمنان مشابه با این بازی و گیم پلی که فقط یک کپی آهسته تر از بازی دیگر آن ها است نمی توان این حس را در مخاطب بازی ایجاد  کرد و باید ییاین سری نیز در هسته و DNA خودش هم چیز جدیدی برای عرضه داشته باشد.

با شروع نمایش بازی اولین چیزی که به شدت برای ما خود نمایی می کرد گرافیک به شدت بهبود یافته بازی بود که اصلا با آن چیزی که از نسخه اول به یاد داشتیم از زمین تا اسمان تفاوت داشت. بهبود رزلوشن و فریم ریت از یک سو و از سمت دیگر افزودن افکت های زیبای گرافیکی و نمایشی نسل هشتمی و بهبود کیفیت تکسچر های بازی چیزی است که دقیقا از ظاهر یک بازی نسل هشتمی هم انتظار داریم. البته این ها تماما در راستای ظاهر به روز رسانی شده بازی است و حقیقت گیم پلی  داستان بازی چیز دیگری است.

برای شروع حالا داستان بازی باز هم در خصوص یک تک انسان باقی مانده از دنیای قبل است. این بار داستان حول محور آخرین رنجری است که در کل این سرزمین سوخته باقی مانده است و حالا او باید به دنیال هدفش نسبت به قتل عام تمام باقی مانده دیگر موجودات زنده و نیمه زنده دنیای بازی اقدام کند. البته این وسط دشمنان بازی تا به این جای کار به چند دسته انسان ها، نیمه رباتیک ها و جهش یافته ها تقسیم شده اند که هر کدام نیز ویژگی ها و نقاط ضعف و قوت خودشان را نیز دارند. انسان ها از یک سو به شدت درب و داغان و کثیف هستند و شکل ظاهری آن ها  نیز باز ما را به یاد دشمنان معمول در هر فیلم و بازی آخر الزمانی دیگر می اندازد. آن ها به سلاح های سبک مجهز بودند و همیشه پرتعداد ظاهر می شدند ولی باز هم به وسیله سلاح های گرم معمول موجود در بازی به راحتی می توانید از پس ان ها بر بیایید.

قیافه اندکی مظلوم ولی از سویی به شدت مرگبار!

در سمت دیگر جهش یافته ها هستند که البته شاید تعداد کمتری داشته باشند ولی باز هم به شدت خطرناک هستند. آن ها به جای استفاده از سلاح ها شاید بیشتر به زور بازوی خود متکی باشند و بنابراین شاید بهتر باشد که اندکی از آن ها فاصله بگیرید و با سلاح های گرم دور برد تر و قوی تر به مصاف آن ها بروید.خوشبختانه تعداد آن ها به نظر کمتر است ولی این نباید سبب شود که باز هم بخواهید ان ها را دسته کم بگیرید چون هر چه که باشد کار سختی برای کشتن  آن ها خواهید داشت و حتی بزرگ بودنشان هم نباید سبب شود که فکر کنید آن ها نمی توانند نا گهان به سمت شما جهش کنند و به سراغتان بیایند. دسته آخر اما نوع عجیب تر دشمنان هستند که نمونه آن ها را در شماره قبلی نداشتیم. این ها ترکیبی هستند ترسناک از روبات ها و اندکی بافت شاید انسانی چسبیده به ان ها. این دسته به سلاح های متوسط و سنگین و با قدرت زیادی مجهز هستند که شباهت خاصی هم به تجهیزات درجه نظامی دارند و شاید بتوان گفت این ها سربازانی هستند که شاید روزی روزگاری مسئول حفظ امنیت و آرامش روی سیاره بودند و حالا تبدیل به دشمن بشریت شده اند و یا شاید هم هدف والا تری هم داشته باشند.

باید بدون ذره ای شک و تردید گفت که دشمنان بازی ترکیبی جالب از سایر عناوین بتزدا هستند که باز هم با همدیگر در دنیایی که باز هم در شماره قبلی و دیگر عناوین این مجموعه نمونه آن ها را دیده بودیم، ترکیب شده اند. یکی از این بازی های بدون شک سری فال آوت است که تاثیر این بازی و فضا سازی هایش بر روی شماره قبلی و این بازی غیر قابل انکار است. البته این هم خوب است  هم بد. در واقع شاید با ایجاد یک دنیای جدید می شد که لذت دو چندانی در دل بازی افزود. شاید می شد که به جای تبدیل کل دنیای بازی به یک کویر عظیم بی آب و علف، دنیای بازی را به یک جنگل انبوده منتقل داد که حالا دشمنان هم عرض شما و یا  از بالا می توانستند بر سر شما خراب شوند و حالا باید با حیوانات جهش یافته ای که فضای جنگل به ان ها ساخته و در نتیجه ابعادشان هم به شدت غول آسا شده به جنگ بپردازید ولی باز هم سازندگان ترجیه دادند که کار احت تر را انجام دهند و باز هم شما به یک کویر خسته کننده فرستاده خواهید شد.

ولی تا به این جای کار تنها چیزی که دیدیم محیط های به شدت خشک و بی آب و علفی بود که باز هم تداعی گر محیط های خشک و شیطانی دووم بر روی مریخ و یا زمین های بایر و بی آب و علف سری فال آوت است. با توجه به این که بازی از ابتدا به عنوان یک مجموعه اپن ورد دیگر در کنار دیگر بازی های بتزدا حظور داشته باشد، بنابراین این نسخه نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. باز هم محیط های بازی در دل کوهستان های خشک و بی آب علف میانه امریکا نمایی زیبا و مرگبار به بازی بخشیده اند.از سویی این شماره هم باز باید محیط های عظیمش را داشته باشد. همچون نسخه گذشته، این نسخه نیز احتمالا به شدت دارای مسیر های جاده ای کویری برای لذت از منظره با سرعت بالا و درگیری های برون شهری خواهد بود که در واقع کپی برابر اصل دو عنوان دیگر یکی مد مکس افسانه ای و دیگری خود نسخه قبلی است. البته نسخه قبلی تمام این ها را داشت ولی باز هم انتظار ما پیشرفت نسبت به هر دو نسخه است. در واقع شماره اول سری با وجود تمام جذابیت هایی که داشت هنوز هم از یک خلا عظیم در میانه های بازی رنج می برد و باید به ده درصد انتهایی بازی می رسیدید تا بالاخره اندکی هیجان و لذت به بازی تزریق می شد. حتی مراحل میانی نیز در محیط هایی تکراری و مشابه به هم رخ می داد و پایان بازی بود که با نمایش بخش های جدیدی که تا پیش از آن حتی غیر قابل دسترسی بودند واقعیت اصلی بازی را نشان دادند. البته از سوی دیگر بازی به نظر می واهد راهی که سری مد مکس با فیلمش و نه بازی خوذ پیموده است را نیز طی کند و با تزریق نمایش های جذاب جنگ های بیابانی درون ارابه های مرگبار ترشان، بالاخره یک جانشین شایسته باشد برای بازی از یک فیلمی که شاهکاری واقعی در هر زمینه ای بود.

دشمنان بازی یکی از نقاط قوت این بازی در آینده خواهد بود!

از سمت دیگر گیم پلی بازی سعی کرده است که ترکیبی باشد از سری دووم و حتی با اندکی چاشنی ندای وظیفه و با ترکیب دیگر عناوین شوتر بتزدا باشد. اولین چیزی که در تریلر بازی به شدت خود نمایی می کرد، سعی در تزریق حس و حال سری دووم به بازی بود. از نمایش بند موسیقی و تایید این که سبک های موسیقی راک و متال نقشی اساسی در بازی دارند تا سلاح های بازی و حتی استایل و شکل شمایل آن ها که شاید باز هم اندکی حس آخر الزمانی ایجاد کنند ولی باز هم با نمایش دشمنان جدیدتر به این نتیجه می رسید که سازندگان دووم بر روی این عنوان تاثیری غیر قابل انکار گذاشته اند. البته باز هم لازم به ذکر است که با وجود دشمنان متنوع تر در این بار دیگر به نظر نمی رسد که بتوان با یک تاکتیک و رویه به سراغ همه رفت و در این جا است که یکی از نقاط ضعف بازی بازی شروع به نمایان شدن می کند و آن هم افزایش سرعت گیم پلی بازی در راستای هیجان انگیز تر کردن آن است. حالا دیگر خبری از همان اندک تاکتیکال بودن بازی هم نیست و شما باید چپ و راست از این کاور به بعدی در حال شلیک به دشمنانی باشید که آن ها همین لطف را در حق شما خواهند کرد. البته این خبر بدی نیست و در واقع جای خالی ران اند گان ها در این دوره زمانی به شدت حس می شد که بتزدا شاید جز معدود سازندگانی باشد که هنوز هم به ان ها اهمیت می دهد و از سوی دیگر جمعیت عظیمی از شوتر های تاکتیکالی روی رایانه های شخصی هم وجود دارند که متاسفانه بیشترشان هم به همین پلتفرم محدود شده اند و با وجود نسخه های کنسولی، باز هم تجربه روانی را نمی توانند ارائه دهند.

در نهایت باید گفت که این سری بعد از سالیان سال غیبتی که همه آن را معادل فراموشی کامل سری می دانستند بازگشتی نسبتا هیجان انگیز دارد. البته این بازی باز هم برای همه جذاب نخواهد بود و هدفش نشانه گرفتن بازار بازی بازان شوتر هایی است که دنیای عظیم و نقش آفرینی با تم آخر الزمانی سری فال آوت را در دنیایی به مراتب ساده تر از آن طلب می کردند و حالا با سرعت افزوده شده بازی و بهبود در سیستم ماشنین سواری بازی، لذت بیشتری نیز برای شما به ارمغان خواهد آورد ولی باز هم هنوز ندایی در گوشه ذهنمان مدام تکرار می کند که هنوز هم احتمال خسته کننده شدن بازی مانند مد مکس و حتی نسخه اول وجود دارد و باز هم باید تا زمان عرضه بازی و دیدن نتیجه نهایی کار سازندگانی که دیگر هم نمی توان به آن ها اعتماد داشت، صبر کرد.

 

منبع متن: gamefa