تعریف دوبارهیِ دیوانگی با Far Cry 3: Classic Edition
"به قلم علیرضا رزمجویی"
قدرتنماییِ تکنیکی و گرافیکیِ Crytek در نسخهی اولِ Far Cry و همینطور اتمسفر گیرا و تحسینبرانگیزِ Far Cry 2 که با گیمپلی پر از تنش و چالشِ آن همراه شده بود، برای رقم زدنِ آیندهی سری Far Cry کافی نبودند. Far Cry 3 نقطهی عطف بود. نقطهی عطفی که سری را در جهتِ همهپسند شدن هدایت کرد و فرمولی بشدت مفرح و سرگرمکننده برای گیمپلی معرفی کرد که Ubisoft تا به امروز از آن در حال درآمدزایی است. با اینکه این فرمول هویتی ثابت را برای این سری به ارمغان آورد اما پس از آن دیگر شاهد دگرگونیِ بزرگی در گیمپلیِ Far Cry نبودهایم و این به تنهایی ثابت میکند که همین فرمول چقدر انعطافپذیر بوده و در مقابل تکرار مقاومت بالایی دارد.
حال تقریبا پس از 6 سال، Ubisoft دوباره ما را به ریشههایِ این فرمولِ برمیگرداند و با عرضهی Far Cry 3: Classic Edition، یادآوری میکند که چطور ایدهی خلقِ یک پارک تفریحیِ جهانباز، برای اولین بار به ثمر نشست. برخلافِ Far Cry 2 که در آن، دنیای خشنِ بازی بزرگترین تهدید برای پروتاگونیست محسوب میشد، Far Cry 3 تمام این تهدید و خباثت را در دلِ شخصیتی نمادین مانند Vaas گردآوری کرده است. گشتوگذار در جزیرهی خوش رنگ و لعاب Far Cry 3 هنوز هم پر از نشاط است و البته، رویایی با Vaas یکی از پر استرسترین لحظات تاریخ گیمینگ باقی مانده است.
وقتی در حال گشتوگذار، شکار، مسابقه و قتلعامِ دشمنان هستید، نهایتِ آزادیعمل در این عنوان را تجربه میکنید اما ناگهان زمانی که به صندلی دوخته شوید و به تهدیدهای دیوانهوار Vaas یا حتی شخصیتهای جذابی مانند Citra و Buck یا Hoyt گوش کنید، هیچ چارهی دیگری به جز اطاعت ندارید. این نشاندهندهی هویت و کاریزمای قدرتمندِ آنتاگونیستهای بازی در مقابلِ پروتاگونیست بازی است. Jason هنوز هم یکی از شخصیتهای کمرمق و معمولیِ بازی باقی مانده است و ابدا توانایی رقابت با شخصیتپردازی و صداپیشگی ماندگارِ شخصیتهایی مثل Vaas و Citra را ندارد و این باعث شده است بازی تماما به آنتاگونیستهایش تکیه کند، نکتهای که اثرش در نسخههای اخیر Far Cry هم دیده میشود.
با اینکه بازی هنوز هم از نظر سینماتیک، درگیرکننده بودن داستان و تعامل شخصیتها، درجه یک باقی مانده است اما در همین 6 سال، شاهد بهبودهایی در این سیستم گیمپلی بودهایم که حالا باعث میشود Far Cry 3 نسخهای محدود و خامتر، نسبت به عناوین جدیدترِ سری، مخصوصا در مقایسه با Far Cry 5 به نظر برسد. سیستمهای بسیاری مانند شکار حیوانات، خرید و فروش آیتمها و ارتقا دادنِ قابلیتها در Far Cry 3 وجود دارد که به اندازهای که در نسخههای جدیدترِ سری دیدهایم با هم تعامل ندارند و همدیگر را محدود میکنند.
به عنوان مثال، پیشرفت در بازی، کاملا به شکار و پیدا کردن حیوانات بستگی دارد و بدون ارتقا دادنِ ابزار خود، بدون شک در ابتدای بازی کار زیادی از دستتان بر نخواهد آمد. در اختیار داشتن آیتمها و حتی پول کافی وابسته به پیدا کردن حیوانات خاص هست و طبیعتِ حضور تصادفیِ حیوانات در محیط باعث شده است، این بعضا به کار طاقتفرسایی تبدیل شود که کمی به شانس هم بستگی دارد. همینطور برجهایی که بسیاری از طرفداران از آن بیزار بودند، برگشتهاند و دوباره آزادسازیِ مناطق به بالارفتن از 18 عدد از این برجها بستگی دارد.
شاید چند سال پیش که سیستمِ کاملا آزادانهی Far Cry 5 را تجربه نکرده بودیم، این مورد ابدا برایمان مشکلساز نبود اما حالا برای اینکه همزمان دو اسلحه در اختیار داشته باشیم، جستوجو و تعقیب گونهی خاصی از حیوانات، کمی آزاردهنده به نظر میرسد. چندین نوع از این موانع در بازی وجود دارد که کمی از حس آزادیعمل کاسته است و شاید با تعریفی که شش سال پیش از آزادی عمل داشتیم، این طبیعی به نظر میرسید اما حالا ممکن است، همین آزادی عملِ نسل قبلی، برایمان محدودکننده به نظر بیاید.
بنابراین تا زمانی که بتوانید راه خود را برای به دست آوردن آزادیِ کامل در بازی پیدا کنید، مطمئنا بسیاری از ماموریتها را با تحملِ محدودیت و برخورد با موانع، پشت سر گذاشتهاید و وقتی تمام قابلیتها را آزاد کرده و به کلِ محتویات نقشه دسترسی پیدا کردید، جای خالی عنصری دیگر احساس میشود. ماموریتهای فرعی متنوع و پر از شور و نشاط، از نقاط عطفِ Far Cry 5 محسوب میشد و حالا پس از تجربهی آن، بازگشت به Far Cry 3 و قرار گرفتن در معرض ماموریتهایی که تنها روی چند وظیفه تاکید میکند، دشوار است.
اگر به تازگی Far Cry 5 را تجربه کرده باشید و حالا به سراغ FC3: Classic Edition آمده باشید، کاملا واضح است که ناخودآگاه به مقایسهی ویژگیهای مختلف این دو عنوان خواهید پرداخت و از آنجایی که Classic Edition فقط یک پورت ساده است و از نظر گیمپلی هیچ بهبودی در آن دیده نمیشود، مطمئنا در این مقایسه بازنده خواهد بود و این نتیجه کاملا قابل درک است. در این سالها شرکت Ubisoft در هر حوزهای که پسرفت کرده باشد، مطمئنا در فضاسازی، خلقِ اتمسفر باورپذیر و زنده کردن یک منطقهی واقعی، پیشرفتی قابل ملاحظه داشته است و این حقیقت را میتوانیم به عینه در مصر باستانِ Assassin’s Creed Origins و همینطور آمریکایِ Far Cry 5 مشاهده کنیم.
جزایر گرمسیریِ Rook Islands با اینکه بر اساس مناطق واقعی ساخته شدهاند اما از آن هویتی که حالا تقریبا لازمهی عناوین بزرگ جهانباز شده است، برخوردار نیستند. جزیرهای که انگار در ناکجاآباد قرار دارد و فقط میخواهد مکانی تفریحی برای گشتوگذار و به رخ کشیدن مناظر دیدنی باشد. با این حال تا زمانی که فرمول گشت و گذار و گیمپلی، مفرح و سرگرمکننده باشد، یک جزیرهی تفریحیِ ساده هم به شخصه برایم کافی است. اگر با محدودیتها کنار بیایید، هنوز هم شکارِ بوفالوها، خرسها و حتی کوسهها در نقاط مختلف این جزیره، رانندگی روی تپههای سرسبز جزیره و حتی به آتش کشیدن مزارع کاشت مواد مخدر، لذتی سرشار محسوب میشود.
با اینکه Classic Edition یک پورت ساده به شمار میآید اما در نسخهی PS4 که ما بازی را در آن تجربه کردیم، مشکلاتی در سیستم هدفگیری و شلیک وجود دارد که Ubisoft پس از عرضهی اولین آپدیت مقداری از آن را بهبود داده است اما به هر حال هنوز هم نشانهگیری اسلحهها و استفاده از آنالوگ سمت راست در هنگام تیراندازی، روان و بینقص نیست و بعضا ممکن است از این لحاظ به مشکل بخورید. با این حال این مشکلی نیست که شما را از تجربهی بازی منصرف کند و صرفا نکتهای آزاردهنده است که در اوایل بازی با آن کلنجار خواهید رفت و سپس به آن عادت میکنید. شاید آزاردهندهتر از همین نکته، این است که شرکت Ubisoft حتی در پورتِ سادهی یکی از محبوبترین بازیهای خود نیز، بینقص عمل نکرده است.
اگر با دیدن تصاویر قانع نشدهاید، باید بگویم که ارتقای کیفیت بصری این عنوان، نتیجهای سوپرایزکننده و بشدت چشمنواز داشته است. نورپردازی و رنگبندیِ استادانه باعث شده است Far Cry 3 جان تازهای بر روی کنسولهای نسل هشتم پیدا کند. افکت آب بشدت زیبا و زلال به نظر میرسد و تعامل با آن یا شنا کردن در اعماقِ آن زیبایی منحصربفردی دارد. تمام چهرهها هنوز هم واقعگرایانه به نظر میرسند و به لطف رزولوشن بالاتر، جزئیات بیشتری را به رخ میکشند. اگر چند افت فریمِ معدود را نادیده بگیریم، مشکلِ تکنیکی دیگری در Classic Edition وجود ندارد و همانطور که انتظار میرفت حالا میتوانید روانتر از همیشه در دنیای سرسبز آن قدم بردارید.
به طور کلی اگر قبلا اصلا FC3 را تجربه نکردهاید، این بهترین فرصت برای شماست که با قدرتمندترین آنتاگونیستِ تاریخ این سری رو در رو شوید. اما اگر نسل قبل را با FC3 گذراندهاید و یا از کسانی هستید که پس از تجربهی FC5 از این فرمولِ جهان باز خسته شدهاید، بهتر است تجدید دیدار با Vaas را به زمان دیگری موکول کنید. با این حال اگر مثل من اعتقاد دارید که این فرمولِ گیمپلی خستگیناپذیر است و تا زمانی که سرگرمکننده و مفرح است، باید ادامه پیدا کند، پس چرا که نه...دوباره نفس عمیقی بکشید، از برجها بالا بروید و نقاطِ قرمز نقشه را به رنگ سبز تغییر دهید و جزیره را مالِ خود کنید. تا زمانی که مانور دادن در این چارچوبِ گیمپلی و پیشروی در نقشه، سرگرمکننده و هیجانانگیز باقی بماند، هیچ چیزی نمیتواند جلودارتان باشد. حتی دیالوگهای تهدیدآمیزِ Vass...
Jason:" لعنت به تو."
Vaas : "تو عصبانی هستی، جیسون. تو...عصبانی هستی. میفهمم. میفهممت. اصلا بدون خونوادهمون ما چه هویتی داریم؟ یه زمانی بود که من برای خواهرم به هر کاری دست میزدم؛ اولین باری که کسی رو کشتم بخاطر خواهرم بود....اما این برای اون کافی نبود، نه نه نه نه نه...میدونی قضیه چیه؟ همین افرادِ لعنتی که عاشقشون هستیم، همیشهی خدا وقتی که حواسمون نیست، بهمون حمله میکنن و غافلگیرمون میکنن. میان سراغم و بهم میگن که Vaas، انتخابِ لعنتیت چیه؟ اونا یا من؟! من! یا اونا؟! هه هه...اون لعنتیا فکر میکنن که من مجبورم یکی رو انتخاب کنم."
"استفاده از مواد توهمزا هنوز هم از بهترین لحظاتِ FC3 محسوب میشود."
"سیستم پیشرویِ کلاسیک!"
"مشکل هدفگیری در بازی که هنوز با وجود عرضهی آپدیت، کاملا حل نشده، باعث شده است درگیریها چالشبرانگیزتر باشند."
"برخلاف تیراندازی، رانندگی در بازی بسیار روان و پرهیجان است."
"اگر دلتان برای برجهایِ نمادینِ بازیهای Ubisoft تنگ شده بود..."
و در پایان
Far Cry 3: Classic Edition با قیمت 30 دلار بصورت جداگانه برای کنسولهای نسل هشتم و PC عرضه شده است. با این حال پیشنهاد ما و بهترین راه خرید آن، تهیهی Season Pass ِ عنوان Far Cry 5 به شمار میآید که با پرداخت همین قیمت، میتوانید علاوه بر Classic Edition، سه DLC از FC5 را نیز دریافت کنید.
منبع متن: pardisgame