اگر تا به حال حتی به طور مختصر انیمهها یا مانگاهای ژاپنی را دنبال کرده باشید، احتمالاً نام سری One Piece به گوشتان خورده است. این سری که با محوریت یک دزد دریایی به نام Monkey D.Luffy و همراهانش ساخته شده است، بیشک یکی از محبوبترین انیمههای سالهای اخیر محسوب میشود و به همین علت […]
اگر تا به حال حتی به طور مختصر انیمهها یا مانگاهای ژاپنی را دنبال کرده باشید، احتمالاً نام سری One Piece به گوشتان خورده است. این سری که با محوریت یک دزد دریایی به نام Monkey D.Luffy و همراهانش ساخته شده است، بیشک یکی از محبوبترین انیمههای سالهای اخیر محسوب میشود و به همین علت نیز بازیهای زیادی از روی آن ساخته شدهاند. جدیدترین عنوان این سری One Piece: World Seeker است که سعی داشته این سری را در قالب عنوانی Open World در مقابل مخاطبان قرار بدهد. در ادامه به بررسی این بازی خواهیم پرداخت.
پیش از شروع مقاله، به صورت خلاصه بعضی از عناصر اصلی داستان سری One Piece را توضیح میدهیم، هر چند این عنوان نیز همانند اکثر انیمههای طولانی ژاپنی، آنقدر پیچ و خم و جزئیات مختلف دارد که برای توضیح کامل داستان آن به چندین مقاله نیاز است. داستان این مجموعه در دنیایی اتفاق میافتد که بخش اعظم آن را آب و اقیانوس تشکیل داده است. دو اقیانوس اصلی در این سری وجود دارند که توسط یک قاره کمربند شکل کوهستانی که تنها قاره دنیای انیمه است از هم جدا میشوند. علاوه بر این، عمود بر این قاره، نوعی دریا وجود دارد که در اطراف آن آبها به شدت آرام هستند و این دریا به نوعی هر کدام از اقیانوسها را به دو قسمت تبدیل کرده است. در میان این دریای آرام، موجودات دریایی خطرناکی زندگی میکنند که باعث میشوند رفت و آمد بین دریاها برای کشتیها به صورت مستقیم سخت باشد و از این رو کشتیها نیاز دارند برای جا به جایی از راههای آبی که در میان قاره کوهستانی وجود دارند استفاده کنند. در این دنیا، همه افراد از قدرتهای خاصی به نام Haki به طور بالقوه برخوردار هستند که به هر شخص تواناییهای ویژهای نظیر پیشبینی حرکات آینده رقبا یا افزایش توان دفاعی و تهاجمی را میدهد. با این وجود تنها افراد کمی هستند که میتوانند این قدرتها را در وجود خود فعال کنند. در این میان، شخصیت اصلی داستان فردی به نام Monkey D.Luffy است که قصد دارد با الهام از الگوهای کودکی خود، تبدیل به یک دزد دریایی بزرگ بشود. او برای این که نام خود را برای همیشه جاودان کند، قصد دارد به گنج افسانهای One Piece دسترسی پیدا کند تا بدین ترتیب نام خود را به عنوان پادشاه دزدان دریایی در تاریخ جاودان کند و برای این کار نیز، او دستهای از دزدان دریایی به نام “دزدان کلاه حصیری” (Straw Hat Pirates) تشکیل میدهد و به تدریج افراد مختلف و ماهری نیز به این گروه میپیوندد. در طرف مقابل، نهادی به نام World Organization وجود دارد که به نوعی دشمن دزدان دریایی محسوب شده و طبیعتاً در طول داستان برای مانکی مشکل ایجاد میکند. علاوه بر این، دزدان دریایی رقیب که مهمترینشان Blackbeard نام دارد نیز درگیریهای مختلفی با مانکی و گروهش پیدا میکنند.
بهتر است توضیح در مورد داستان کلی سری را در همین جا به اتمام برسانیم و به سراغ داستان این بازی برویم. شروع بازی به این شکل است که مانکی و افرادش در پی یافتن گنج، به جزیره این میرسند که در آن زندانهای مختلفی برای دزدان دریایی تعبیه شده است. آنها بعد از مدتی متوجه میشوند که کشیده شدن آنها به سمت این جزیره نوعی توطئه بوده است تا نیروهای World Organization که با نام Marines شناخته میشوند، آنها را دستگیر کنند. البته هر طور که هست، مانکی میتواند از این مشکل جان سالم به در برده و پس از آن مانکی تصمیم میگیرد که به جنگ Marine ها که زمینهای ساکنین اصلی سرزمین را غصب کردهاند رفته و آنها را شکست بدهد.
شاید داستان بازی در کل شکل کلیشهای داشته باشد اما خوشبختانه در طول بازی جذابیت خود را در حد خوبی حفظ میکند تا شما را به ادامه داستان ترغیب کند. در این میان شخصیتهای مختلف و آشنای سری به علاوه یکی دو شخصیت جدید و مهم نیز وارد داستان میشوند که همگی شخصیت پردازی خوب و قابل قبولی دارند و میتوانند متناسب با داستان سری، در حد قابل قبولی ظاهر شوند. در کنار این موارد حس طنز خاص سری نیز در سرتاسر داستان وجود دارد که باعث میشود بازی به خوبی بتواند حس یک One Piece را به شما منتقل کند. هر چند شاید بازی در نهایت از نظر پیچیدگی داستان شبیه چند قسمت فیلر (filler) بوده و در حد یک خط داستانی کامل در انیمه نباشد و همچنین به دلیل مأموریتهای فرعی مختلفی که در بازی وجود دارند، روند اصلی داستان تا حدودی برای بازیکنان کند شروع شود، اما در کل میتوان بازی را از لحاظ داستانی قابل قبول دانست.
اما بعد از داستان نوبت به گیم پلی بازی میرسد. One Piece: World Seeker اولین نسخه این سری است که رسماً میتوان آن را Open World یا جهان باز به حساب آورد. محیط نسبتاً بزرگی برای جزیره تدارک دیده شده است که شما میتوانید آزادانه در آن به گشت و گذار و انجام کارهای مختلف بپردازید. نحوه گشت و گذار در این محیط بزرگ را نیز میتوان تا حدی ترکیبی از سیستم حرکتی سری Just Cause و Batman: Arkham دانست. مانکی دستهای کشسانی بلندی دارد که میتواند با اتصال آنها به اجسام مختلف موجود در محیط خود را به اطراف پرتاب کرده و به نقاط مختلف برود. چنین سیستمی با ذات کلی سری One Piece هماهنگی داشته و بالاخره در این نسخه، سازندگان توانستهاند این سیستم را که شاید باید سالها قبل به عناوین این سری اضافه میشد را در نهایت در این عنوان پیاده سازی کنند و خوشبختانه این پیاده سازی نیز به نحو احسن انجام شده و گشت و گذار و پریدن به نقاط مختلف، یکی از لذتبخشترین کارهایی است که در این عنوان میتوانید انجام بدهید. البته توجه کنید که در ابتدای شروع بازی شاید این سیستم خیلی جذاب به نظر نرسد ولی با ارتقا دادن این سیستم حرکتی و اضافه شدن حرکات مختلف به آن، جذابیت این سیستم کمکم آشکار میشود.
در کنار سیستم جا به جایی در محیط، طبیعتاً مبارزات نیز نقشی اساسی در گیم پلی بازی ایفا میکنند. برای مبارزه با دشمنان قدرتهای مختلفی در اختیار شما قرار دارد. اولین مورد که ضربه زدن به صورت عادی به دشمنان است که در تمامی بازیها شاهد چنین موضوعی هستیم. مورد دوم، نوعی ضربه از راه دور است که با هدف گیری دستی انجام شده و اگر بتوانید به سر دشمنان ضربه بزنید، آسیب ضربه نیز بیشتر خواهد بود. نوع آخر نیز در اصل حملات ویژه مختلفی هستند که میتوانید با نگه داشتن کلید LB در کنترلر Xbox One و یا L1 در کنترلر PS4 و فشار دادن دکمههای مربوط به ضربات ویژه، آنها را به اجرا در آورید. همچنین دکمهای نیز برای جاخالی دادن از ضربات دشمنان طراحی شده است. در کنار همه اینها، نوع Haki مورد استفاده در نبردها توسط مانکی نیز قابل تعویض است. با تعویض Haki میان دو حالت Observation و Armament، نوع ضربات مانکی به طور کامل دچار تغییر میشوند. مثلاً ممکن است در یک حالت شما ضرباتی معمولی ولی سریع و متمرکز را به دشمن وارد کنید و در حالت دیگری، ضرباتی کند و بسیار پرقدرت و با دامنه اثر بالا. این موضوع باعث میشود که تنوع مبارزاتی بازی به طور کلی بالاتر برود. در کنار همه اینها، اگر به آرامی از پشت سر به دشمنان ضعیف نزدیک شوید، میتوانید با یک حرکت آنها را Takedown کنید که باعث میشود کمی عنصر مخفی کاری نیز به بازی تزریق شود. با همه اینها، هر چند خود سیستم مبارزات بازی طراحی خوب و قابل قبولی دارد اما متأسفانه دشمنان هر چند بعضاً سبک حرکتشان فرق میکند اما به نوعی همگی شبیه هم کار میکنند و چالش ویژهای برای شما ایجاد نمیکنند. برای همین باعث میشود که مبارزات بازی عمق کمی داشته باشند و هر چند مکانیکهای مبارزاتی به خوبی پیاده سازی شدهاند اما ذاتاً جذابیتی برای مبارزات در مقابل شما قرار نمیگیرد. حتی همان طور که گفتیم، کمی عناصر مخفی کاری در بازی وجود دارند ولی تقریباً در اکثر اوقات اگر بازی شما را مجبور نکند، هیچ گونه لزومی به استفاده از این عناصر نمیبینید و ترجیح میدهید مستقیم کار دشمنان را تمام کنید.
در کنار اینها، سیستم ارتقا و کسب مهارت جدید (Skill Tree) نیز در بازی قرار داده شده است. این بخش چند دسته مختلف مرتبط با مبارزات، حرکت و… دارد که با کسب امتیازهای مخصوص در طول بازی امکان کسب مهارتهای جدید وجود دارد. خوشبختانه این بخش از بازی طراحی بسیار خوبی داشته و با قرار دادن مهارتهای مختلف و جذاب و همچنین نمایش تأثیر مهارتهایی که جنبه عملی دارند با استفاده از ویدیو، به خوبی میتواند شما را به ادامه بازی برای کسب مهارتهای جدید ترغیب کند. مخصوصاً مهارتهای جذابی در بخش حرکتی وجود دارد که پیشنهاد میکنم دو سه مهارت اول این دسته را هر چه سریعتر تهیه کنید تا جا به جایی در محیط بازی شکل جذاب و لذت بخشی به خود بگیرد.
از طرف دیگر مسئله دیگری که در یک بازی Open World مطرح میشود، تنوع مأموریتها و کارهای قابل انجام در دنیای بازی است. متأسفانه بازی در این زمینه وضعیت خوبی ندارد. از طرفی در بخش بزرگی از دنیای بازی کار خاصی به جز گشتن دنبال آیتمهایی که فایده چندانی ندارند وجود نداشته و تنها با یکسری دشمن پراکنده رو به رو خواهید شد. سیستمی به نام Karma هم طراحی شده که رابطه کلی شما با شخصیتهای مختلف دوست را نشان میدهد و هر چه مأموریتهای بیشتری برای این افراد انجام دهید، این درصد بالاتر رفته و مأموریتهای بیشتر در اختیارتان قرار میگیرد. با این وجود وقتی در کل مأموریتهای بازی تنوع زیادی ندارند، طبیعتاً این سیستم نیز نمیتواند جذابیت زیادی برای بازیکنان داشته باشد. مبارزه با این دشمنان نیز به سرعت تکراری میشود و بعد از مدتی ترجیح میدهید سریع از محیط مبارزه خارج شوید و وقت خود را با مبارزه با دشمنان تلف نکنید. از طرفی مأموریتهای بازی هم تنوع زیادی ندارند. اکثر آنها یا از شما میخواهند صرفاً از یک نقطه به نقطه دیگر بروید یا آیتم خاصی را جمع کرده و یا چند دشمن را شکست دهید. در تمامی این موارد، تقریباً هیچ چالش و جذابیت خاصی وجود نداشته و بازی بعد از مدتی تکراری میشود. این موضوع به شدت به تجربه بازی لطمه زده است. با وجود این که دنیای بزرگی در مقابل شما قرار دارد ولی این دنیای بزرگ به شدت خالی به نظر رسیده و همین انگیزه ادامه بازی را از بازیکن میگیرد. البته با همه اینها، محیط بازی طوری طراحی شده که بسیاری از اوقات، باعث میشود به نوعی مانعی در سر راه حرکات شما قرار بگیرد و همین موضوع باعث میشود که علیرغم لذت بخش بودن سیستم حرکتی، خیلی از اوقات بازی ناگهان حرکت شما را به خاطر برخوردی کوچک با یک مانع متوقف کرده و در روند نرم و روان حرکتی، وقفههای مختلفی را ایجاد کند. در کنار همه اینها سیستم Fast Travel نیز در بازی قرار داده شده است تا اگر حوصله جا به جایی در محیط را نداشتید، بتوانید به سرعت در میان مکانهای مختلف بازی جا به جا شوید.
علاوه بر همه اینها، ذکر این نکته نیز الزامی است که بازی به وضوح سعی داشته از سری Batman: Arkham در گیم پلی خود الهام بگیرد. حتی مشابه بتمن، نوعی حالت بررسی محیط به صورت دیدن اشیای مهم نظیر دید کارآگاهی بتمن نیز در بازی وجود دارد. این حالت هر چند در حد سری Batman: Arkham در این جا کاربردی نیست ولی با توجه به شباهتهایی میان سیستم حرکتی و مبارزاتی، میتوان حدس زد که سازندگان سعی زیادی برای الهام گرفتن از این عنوان داشتهاند. هر چند در نهایت بازی به هیچ وجه از نظر کیفی در حد و اندازه Batman: Arkham نبوده و عمق گیم پلی عناوین بتمن را ندارد اما میتوان در بعضی از زمینهها، این الهام گیری را تا حدی موفق توصیف کرد و اکثر بخشهای جذاب بازی نیز به نوعی مدیون این الهام گیری است.
با تمام مواردی که گفتیم، در مجموع گیم پلی One Piece: World Seeker با وجود این که بعضی از مکانیکها به خوبی در آن پیاده سازی شدهاند، اما به دلیل طراحی محیطی نامناسب و همچنین عدم وجود تنوع در مأموریتها و همچنین مبارزات، نمیتواند آن طور که باید و شاید از پتانسیلهای بالای دنیای One Piece استفاده کند و با وجود پیاده سازی درست مکانیکها، به دلیل طراحی مرحله نامناسب عملاً استفاده مناسبی از آن مکانیکها نیز نمیشود.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. خوشبختانه در این بخش عملکرد بازی بسیار خوب بوده است. از یک طرف گرافیک هنری بازی با توجه به این که بازی به طور کلی بر اساس یکی از پرطرفدارترین انیمهها ساخته شده است، قطعاً ایراد خاصی ندارد. از آن جایی که طبیعتاً یکی از دلایل جذابیت این انیمهها علاوه بر داستان، گرافیک و جنبههای بصری آن است، قطعاً استفاده از همان عناصر برای گرافیک هنری بازی میتواند تضمین کند که بازی از این لحاظ مشکل ندارد و همین طور نیز هست و با عنوانی بسیار خوب در این زمینه طرف هستیم. از طرف دیگر گرافیک فنی بازی قرار دارد. بازی از این لحاظ نیز در مقایسه با سایر عناوین انیمه محور، یک سر و گردن بالاتر بوده و از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است. علفها و پوشش گیاهی موجود در محیط به شکل بسیار زیبا و پویایی در محیط قرار گرفته و طراحی مدلهای کاراکترها و نورپردازی و سیستم سایه و همچنین افکتهای گرافیکی پر شماری که در حین ضربات مختلف به دشمنان به نمایش در میآیند، همگی با توجه به سبک گرافیکی بازی در وضعیت بسیار خوبی هستند. البته بعضی موارد نظیر بافتهای استفاده شده برای بخشهایی از محیط نظیر صخرهها به نظر جای کار بیشتری دارند ولی در کنار همه این موارد و در مقایسه با سایر عناوین انیمهای، این بازی قطعاً گرافیک بسیار خوبی دارد. در زمینه پرفورمنس نیز بازی وضعیت قابل قبولی دارد و حتی با سیستمهای متوسط رو به پایین نیز میشود بازی را به شکل قابل قبولی اجرا کرد. البته متأسفانه طبق تجربههای کاربرانی که با سیستمهای ضعیف به انجام بازی پرداختهاند، ظاهراً منطق بازی و گیم پلی تا حدی به نرخ فریم بستگی دارد و برای همین بهتر است اگر نمیتوانید بازی را به طور فیکس ۶۰ فریم اجرا کنید، حتماً آن را روی ۳۰ فریم فیکس کنید و سعی نکنید تا آن را مثلاً با ۴۵ فریم که به طور رسمی در تنظیمات بازی وجود ندارد اجرا کنید؛ زیرا در این حالت ظاهراً به شکل عجیبی با کند شدن و لگهای عجیب و غریبی در بازی رو به رو خواهید شد که به دلیل وابسته بودن سیستم منطق بازی به نرخ فریم اتفاق میافتد.
در نهایت نوبت به موسیقی و صداگذاری بازی میرسد. در زمینه موسیقی، این عنوان به طور کلی از قطعاتی مشابه قطعات خود انیمه استفاده میکند که امری طبیعی بوده و از این رو ایراد خاصی را نمیتوان متوجه این بخش دانست. در بخش صداگذاری، بازی همانند بسیاری از عناوین ژاپنی، صداگذاری انگلیسی نداشته و تنها از صداگذاری ژاپنی بهره میبرد. میان پردههای اصلی بازی به طور کامل صداگذاری شدهاند اما سایر دیالوگهایی که در بازی بین شخصیتها رد و بدل میشوند صرفاً به صورت متن هستند و صداگذاری خاصی برای آنها انجام نشده است. البته از آن جایی که تعداد قابل توجهی از عناوین ژاپنی چنین وضعیتی دارند، این موضوع تقریباً تبدیل به یک عادت شده است که بسیاری آن را نکته منفی به حساب نمیآورند.
نتیجه گیری نهایی:
با تمام مواردی که گفتیم، One Piece: World Seeker عنوانی متوسط در میان بازیهای جهان باز محسوب میشود از طرفی داستان و گرافیک در سطح خوبی قرار داشته و بعضی المانهای بازی نظیر جا به جایی در محیط نیز به خوبی پیاده سازی شدهاند ولی از طرف تنوع کم مأموریتها و مبارزات بازی ضربه قابل توجهی به کیفیت نهایی اثر زده است به طوری که در نهایت هر چه قدر هم سایر بخشهای بازی خوب باشند، کیفیت کلی و ارزش تجربه آن را به شدت کاهش میدهد. با همه اینها اگر از طرفداران انیمه One Piece هستید، قطعاً تجربه این بازی برای شما لذت بخش خواهد بود ولی در غیر این صورت، با توجه به قیمت بالای ۶۰ دلاری بازی، احتمالاً گزینههای خیلی بهتری در مقابل شما وجود خواهد داشت.
نمره: ۷٫۰ از ۱۰
نکات مثبت: داستان خوب که حس و حال One Piece را به زیبایی به بازیکنان منتقل میکند، سیستم حرکتی خوب در محیط بازی، گرافیک قابل قبول نسبت به سایر بازیهایی که براساس انیمه ساخته شدهاند
نکات منفی: تنوع بسیار کم مأموریتها، دنیای بازی تقریباً بی حس و خالی به نظر میرسد، تنوع کم دشمنان و تکراری شدن مبارزات بازی، نبود صداگذاری انگلیسی و عدم صداگذاری کامل دیالوگها حتی به زبان ژاپنی
منبع متن: gamefa