در دنیای امروز بازی های رایانه ای با حجم وحشتناک پول و تبلیغات و هایپ و.. که از سوی شرکت های عظیم این صنعت به جریان افتاده اند، خیلی از بازی های کوچک تر هستند که در زیر دست و پای این بازی های غول پیکر که خیلی وقت ها هم طبلی توخالی هستند گم […]

زیبا، بی ادعا، دشوار | نقد و بررسی بازی Eternity: The Last Unicorn

در دنیای امروز بازی های رایانه ای با حجم وحشتناک پول و تبلیغات و هایپ و.. که از سوی شرکت های عظیم این صنعت به جریان افتاده اند، خیلی از بازی های کوچک تر هستند که در زیر دست و پای این بازی های غول پیکر که خیلی وقت ها هم طبلی توخالی هستند گم می شوند و بهتر است بگوییم له می شوند. زیرا که آنها و سازندگانشان نه پول تبلیغات عظیم را دارند و نه قدرت رقابت با غول های هم سبک بازیشان در دنیا. به همین دلیل هم خیلی از این عناوین می آیند و می روند در حالی که خیلی از ما حتی نامشان را هم نمی شنویم و شاید حتی با این که بازی خیلی خیلی خوب و جذابی هم باشند نتوانند چندان موفق عمل نمایند زیرا که زیاد توسط بازیبازها شناخته نمی شوند و اسمشان بر سر زبان ها نیست.

Eternity: The Last Unicorn عنوانی است که قطعا برای قشر مخاطب هدف خود قطعا ارزش تجربه کردن و خرید را با قیمت ۲۰ دلاری اش دارد و کسانی مثل بنده که عاشق عناوین اکشن نقش آفرینی هاردکور و فانتزی مثل سری سولز یا عناوینی مثل دیابلو هستند، از تجربه Eternity: The Last Unicorn حتما لذت می برند

در این شرایط رسانه های تخصصی بازی های رایانه ای وظیفه بسیار خطیری دارند و باید یک پل ارتباط بین این عناوین و بیشتر شناخته شدنشان برای بازیبازها باشند تا حقیقت را بیان کرده و افراد بیشتری با بازی های خوب که زور زیادی برای تبلیغ ندارند آشنا شده و شاید به سراغ تجربه آنها بروند. می دانید که وبسایت گیمفا همواره در این زمینه پیشرو بوده و سعی کرده ایم که همیشه در کنار بررسی و پرداختن به بازی های بزرگ، شما را با عناوین با کیفیت ولی کوچک تر نیز آشنا نماییم تا طرفداران سبک های مختلف بدانند که در سبک محبوبشان فلان بازی هم وجود دارد و شاید به سراغش بروند و کلی هم از تجربه آن لذت ببرند و اینجاست که ما توانسته ایم به رسالت خود عمل کنیم.

بازی گاها محیط ها و طراحی ها و فضاسازی هایی دارد که واقعا زیبا و شگفت انگیز هستند جای تحسین دارند

به این دلیل که عناوین عظیم دنیا را که هر سایتی را باز کنید اول نامشان را می بینید و در همه جا مدام از آن ها صحبت می شود، اما با معرفی بازی های باکیفیت کوچکتر، به نوعی حمایت خود را از بازیسازان کوچکتر اعلام می کنیم و این موضوع ارزش خیلی بیشتری از ده ها بار پرداختن به یک عنوان عظیم دارد، مخصوصا وقتی بازی مورد نظرمان یک بازی تقریبا باکیفت در سبک خود باشد. عنوانی که می خواهیم امروز برایتان آن را بررسی نماییم نیز یکی از همین عناوین باکیفیت است که مطمئن هستم هرگز اسم آن را نیز نشنیده اید و اصلا نمی دانستید که چنین بازی با این اسم وجود دارد اما بعد از خواندن این مطلب شاید نتیجه بگیرید که به سراغ بازی کردن آن بروید و این عنوان را تجربه نمایید. نام این عنوان Eternity: The Last Unicorn است که یک بازی نسل هشتمی محسوب می شود.

Eternity: The Last Unicorn عنوانی اکشن نقش آفرینی هاردکور است که توسط Void Studios ساخته و توسط کمپانی ۱C Entertainment برای پلتفرم های پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان و رایانه های شخصی منتشر گردیده است. در این مطلب قصد داریم تا به بررسی زوایای مختلف این عنوان پرداخته و بخش های مختلف آن را برای شما عزیزان واکاوی کنیم تا هر چه بیشتر با المان های مختلف این بازی آشنا شده و راحت تر بتوانید تصمیم بگیرید که آیا این بازی مناسب شما هست یا این که اصلا ارزش خرید و تجربه کردن را ندارد؟ پس اگر به هر دلیلی به این بازی و به طور کلی به عناوین اکشن نقش آفرینی هاردکور علاقمند هستید، با من و گیمفا در ادامه مطلب نقد و بررسی بازی Eternity: The Last Unicorn همراه شوید.

Eternity: The Last Unicorn برخلاف اکثر عناوین این روزها حجم وحشتناکی ندارد و فضای معقولی را به خود اختصاص می دهد، ولی با این وجود گرافیک فوق العاده جذاب و دلنشینی دارد و از لحاظ هنری و فنی قابل قبول است و کلیت گرافیک و رنگ بندی بازی حالتی فانتزی و افسانه ای و زیبا دارد.

داستان بازی Eternity: The Last Unicorn نسبتا خوب است و قابل قبول عمل می کند اما اصلا و ابدا در سطح یک داستان فوق العاده جذاب با شخصیت هایی به یادماندنی و عالی نیست بلکه فقط این توانایی را دارد که شما را در طول بازی با خود همراه کند و دوست دارید بدانید در انتها چه خواهد شد که همین موضوع هم خودش واقعا قابل تحسین است، مخصوصا با بازی هایی که این روزها می بینیم و پس از ۱ ساعت کل داستان بازی دیگر از یاد آدم می رود و انگار دیگر داستان وجود ندارد!! داستان بازی در مورد ۴ اسب جادویی تک شاخ است که قدرت های خاصی دارند و به نوعی بقای سرزمین به آنها وابسته است. ۳ تای آنها از بین رفته اند و تنها یکی باقی مانده که شما باید با نجات و حفظ این تک شاخ، سرزمینتان را حفظ نمایید.

چند وقت دیگه باید بگیم “یک بازی را نام ببرید که در آن باس عنکبوت وجود ندارد؟!!!”… والا… توی همه بازیا داری راه میری یهو ننه‌ی عنکبوتا از سقف میاد!! برو بچه هاتو جمع کن خب ریختن توی دست و پای مردم!

در این راه و برای حفظ سرزمین افسانه ای بازی، شما یک شخصیت مونث الف و یک وایکینگ را همراه خود دارید که هر کدام به فکر حفظ میراث مردمان خود هستند و در یک مسیر با یکدیگر همراه می شوند. عدم وجود هر نوع صداگذاری برای شخصیت ها مزید بر علت شده است تا روند روایت داستان متوسط بازی نیز آن چنان جذاب نباشد و به طور کلی در مورد مجموع و محصول نهایی “داستان و شخصیت ها و روایت” در عنوان  Eternity: The Last Unicorn می توان گفت شاهد یک بازی متوسط و تقریبا قابل قبول هستیم که این توانایی را گاها از خود نشان می دهد که شما را به فهمیدن ادامه داستان ترغیب نماید و باعث شود تا همواره در طول پیشروی در بازی، مقدار کمی هم که شده حواستان به داستان باشد و کلا آن را رها نکنید.

بدون شک ضعیف ترین و عجیب ترین نکته بازی Eternity: The Last Unicorn  مربوط به دوربین بازی است که سالهاست مثل آن را ندیده بودیم! دوربین بازی از نوع ثابت است آن هم به صورتی که سکانس به سکانس تغییر می کند. یعنی دقیقا مثل دوربین های عناوین قدیمی رزیدنت اویل و اونیموشا که مثلا داشتیم می دویدیم و ناگهان دوربین عوض می شد و از یک جای دیگر راهرو ما را نشان می داد! نمی دانم دلیل این موضوع و قرار دادن چنین دوربینی در بازی چه بوده است ولی اصلا فکر خوبی نبوده که دوربین بازی را به این شکل انتخاب کنند.

Eternity: The Last Unicorn برخلاف اکثر عناوین این روزها حجم وحشتناکی ندارد و فضای معقولی را به خود اختصاص می دهد، ولی با این وجود گرافیک جذاب و دلنشینی دارد و از لحاظ هنری و فنی قابل قبول است و کلیت گرافیک و رنگ بندی بازی حالتی فانتزی و افسانه ای و زیبا دارد. البته این عنوان تا حدودی از مشکل دنیایی کم جزییات و خالی رنج می برد و در صحنه های مختلف بازی، شاهد وجود محتویات و اشیا و آیتم های خیلی زیادی نیستیم ولی با توجه به هدف و کیفیت و سطح بازی که یک عنوان ۲۰ دلاری است، این موضوع کاملا قابل قبول است. اما از نظر طراحی مراحل و مخصوصا وصل شدن آنها به یکدیگر Eternity: The Last Unicorn کیفیت خوبی دارد و شامل مراحل و مناطقی زیبا هستیم که به خوبی هم به یکدیگر بر اساس قابلیت های هر شخصیت متصل می شوند.

از نکات منفی بازی انیمیشن های غیر قابل رد شدن (مثلا در زمان آغاز باس فایت ها) هستند. از آن جایی که بازی بسیار سخت است ممکن است یک باس شما را ۲۰ بار بکشد و هر بار که دوباره به منطقه باس برسید باید انیمیشن گاها طولانی آن را از اول ببینید که این واقعا آزار دهنده است و مثلا در نبرد با یک گرگ بزرگ که یکی از باس های بازی است من را واقعا اذیت کرد.

برخی لوکیشن ها و مناطق بازی واقعا از نظر بصری جذاب و زیبا و دوست داشتنی هستند و با خوش ذوقی هنری خلق شده و طراحی چشم نوازی دارند. در طول زمان تجربه بازی در زمینه گرافیک فنی مشکل خاصی از قبیل باگ های بزرگ و تاثیرگذار در بازی مشاهده نکردم و بازی به صورت روان و بدون افت فریم و مشکلات فنی دنبال می شود که نکته مثبتی است. به طور کلی باید گفت Eternity: The Last Unicorn از نظر گرافیکی عنوانی قابل قبول و بسیار زیبا از لحاظ طراحی هنری محسوب می شود که در هر دو زمینه فنی و هنری می تواند بازیباز را راضی نگه دارد و شاهد بازی استاندارد و خوبی از لحاظ بصری هستیم.

برخی لوکیشن ها و مناطق بازی واقعا از نظر بصری جذاب و زیبا و دوست داشتنی هستند و با خوش ذوقی هنری خلق شده و طراحی چشم نوازی دارند. در طول زمان تجربه بازی در زمینه گرافیک فنی مشکل خاصی از قبیل باگ های بزرگ و تاثیرگذار در بازی مشاهده نکردم و بازی به صورت روان و بدون افت فریم و مشکلات فنی دنبال می شود که نکته مثبتی است.

از لحاظ کلیت گیم پلی Eternity: The Last Unicorn یک عنوان سوم شخص با مبارزات هک اند اسلش و در سبک اکشن نقش آفرینی است. Eternity: The Last Unicorn یک عنوان هاردکور و دشوار در زمینه گیم پلی محسوب می شود که مخصوصا در اوایل بازی ممکن است شما را از بازی بترساند و زده کند. دشمنان و باس ها واقعا سخت هستند و به ویژه در نیمه ابتدایی بازی باید خیلی دقت کنید و روند و قلق مبارزات را یاد بگیرید. گیم پلی و مبارزات بازی بسیار سریع و برپایه تمرکز بالا و جاخالی دادن های به موقع (با یک شخصیت) و دفاع با سپر (با شخصیت دیگر) و دقت در زمان ضربه زدن و فرصت ندادن به دشمنان و همینطور استفاده به موقع از قدرت های خاص و جادویی است. مبارزات بازی از نوع هک اند اسلش بسیار سریع است و اگر بخواهیم مثالی بزنیم می توان گفت چیزی شبیه به حالت مبارزات سولز (البته اصلا فکر نکنید که مبارزات این بازی همان جذابیت سولز را دارا هستند زیرا تفاوت خیلی خیلی زیادی از نظر “لذت و خوش دست بودن” مبارزات دارند).

از نکات خوب گیم پلی بازی باید به طراحی زیبای مراحل و ساختار بندی یکپارچه آنها و به هم وصل شدن عالی بخش های مربوط به ۲ شخصیت بازی اشاره کرد که تا حدود خیلی کمی ما را به یاد سولز می اندازد. بازی از مناطق و مراحل مخفی و انتخابی (مثل Arena و نبرد با موج های دشمنان که در انتهایش پاداش خوبی می گیرید) نیز برخوردار است که برای کسانی که خیلی اهل اکتشاف و گشت و گذار و جستجو در محیط و بازگشت به مناطق قبلی برای باز کردن راه هایی که قبلا در دسترس نبوده اند، هستند می تواند جذاب و پاداش دهنده باشند

تنوع حرکات و حملات در مبارزات تقریبا مناسب است و مخصوصا با وجود دو شخصیت قابل بازی که هر کدام از دیگری کاملا متفاوت هستند، تنوع خوبی را در مبارزات و گیم پلی بازی شاهد هستید. بدون شک ضعیف ترین و عجیب ترین نکته بازی Eternity: The Last Unicorn  مربوط به دوربین بازی است که سالهاست مثل آن را ندیده بودیم! دوربین بازی از نوع ثابت است آن هم به صورتی که سکانس به سکانس تغییر می کند. یعنی دقیقا مثل دوربین های عناوین قدیمی رزیدنت اویل و اونیموشا که مثلا داشتیم می دویدیم و ناگهان دوربین عوض می شد و از یک جای دیگر راهرو ما را نشان می داد! نمی دانم دلیل این موضوع و قرار دادن چنین دوربینی در بازی چه بوده است ولی اصلا فکر خوبی نبوده که دوربین بازی را به این شکل انتخاب کنند.

از لحاظ کلیت گیم پلی Eternity: The Last Unicorn یک عنوان سوم شخص با مبارزات هک اند اسلش و در سبک اکشن نقش آفرینی است. Eternity: The Last Unicorn یک عنوان هاردکور و دشوار در زمینه گیم پلی محسوب می شود که مخصوصا در اوایل بازی ممکن است شما را از بازی بترساند و زده کند. دشمنان و باس ها واقعا سخت هستند و به ویژه در نیمه ابتدایی بازی باید خیلی دقت کنید و روند و قلق مبارزات را یاد بگیرید

 از نظر تنوع دشمنان، سازندگان تقریبا قابل قبول عمل کرده اند و راستش جدیدا حتی در بازی های بزرگ هم تنوع دشمنان خوبی ندیده ام و این بازی در اندازه خودش در زمینه تنوع دشمنان قابل قبول است. در زمینه باس ها هم موضوع همین طور است و در بازی با چندین باس مختلف باید نبرد کنید که خیلی از آنها واقعا جذاب و لذتبخش هم هستند اما خب درجه سختی بالایی هم دارند و مخصوصا وجود سیستم تکرار انیمیشن آغازین باس ها می تواند گاها شما را اذیت کند. بگذارید بیشتر توضیح دهم. از نکات منفی بازی انیمیشن های غیر قابل رد شدن (مثلا در زمان آغاز باس فایت ها) هستند. از آن جایی که بازی بسیار سخت است ممکن است یک باس شما را ۲۰ بار بکشد و هر بار که دوباره به منطقه باس برسید باید انیمیشن گاها طولانی آن را از اول ببینید که این واقعا آزار دهنده است و مثلا در نبرد با یک گرگ بزرگ که یکی از باس های بازی است من را واقعا اذیت کرد.

گاهی شاید حس کنید که بازگشت به عقب و مناطق قبلی مقداری بیش از حد زیاد می شود و حس می کنید دیگر شورش در آمده است از بس باید مدام به عقب برگردید، ولی خب برای بازیبازی مثل من با علاقه زیاد به گشت و گذار و باز گشت به محیط های قبلی برای کشف تمام رازها، Eternity: The Last Unicorn یک بازی کاملا جذاب است و از آن مهم تر این که این برگشتن ها بدون دلیل و انگیزه نیست و می توانید پاداش های خوبی بگیرید و تازه در خیلی از موارد اجباری هم نیست

از نکات خوب گیم پلی بازی باید به طراحی زیبای مراحل و ساختار بندی یکپارچه آنها و به هم وصل شدن عالی بخش های مربوط به ۲ شخصیت بازی اشاره کرد که تا حدود خیلی کمی ما را به یاد سولز می اندازد. بازی از مناطق و مراحل مخفی و انتخابی (مثل Arena و نبرد با موج های دشمنان که در انتهایش پاداش خوبی می گیرید) نیز برخوردار است که برای کسانی که خیلی اهل اکتشاف و گشت و گذار و جستجو در محیط و بازگشت به مناطق قبلی برای باز کردن راه هایی که قبلا در دسترس نبوده اند، هستند می تواند جذاب و پاداش دهنده باشند. البته گاهی شاید حس کنید که این بازگشت به عقب ها مقداری بیش از حد زیاد می شود و حس می کنید دیگر شورش در آمده است از بس باید مدام به عقب برگردید، ولی خب برای بازیبازی مثل من با علاقه زیاد به گشت و گذار و باز گشت به محیط های قبلی برای کشف تمام رازها، Eternity: The Last Unicorn یک بازی کاملا جذاب است و از آن مهم تر این که این برگشتن ها بدون دلیل و انگیزه نیست و می توانید پاداش های خوبی بگیرید و تازه در خیلی از موارد اجباری هم نیست

وجود انواع و اقسام آیتم ها و ارتقاهای جمع کردنی و تعداد و تنوع قابل قبول فعالیت های انجام دادنی و قابلیت بازگشت به مناطق قبلی بازی برای رفتن به مسیرهایی که قبلا بسته بودند و کشف آیتم های جدید و انگیزه برای قوی تر شدن جهت فائق آمدن بر Arena ها و دریافت پاداش آنها، از نکات بسیار خوب و مثبت گیم پلی بازی Eternity: The Last Unicorn محسوب می شوند که سبب شدند بازی را به صورت کامل به پایان برسانم و ده ها بار به مناطق قبلی برگردم تا همه چیز را کامل کنم و بازی انگیزه کافی برای این کار را به شما می دهد زیرا دوست دارید قوی تر شوید و در نبردهای سخت بازی راحت تر پیروز شوید.

همچنین برخی پازل های جذاب نیز در بازی وجود دارند که در نوع خود واقعا می توانند بازی را جذاب کنند و به شخصه خیلی با یکی دو پازل این بازی کیف کردم. جدا از دوربین عجیب و ضعیف بازی، کنترل بازی و شخصیت های اصلی بسیار مناسب و خوش دست است و از این نظر نیز مشکلی در بازی وجود ندارد که شما را آزار دهد و تجربه تان را تلخ نماید. با شکست دشمنان و پیشروی در بازی شما امتیاز تجربه یا EXP دریافت می کنید و با اینها لول شخصیتتان بالا می رود (هر شخصیت به صورت جداگانه). در طول روند بازی شما می توانید آیتم های مختلفی را از قبیل محلول های سلامتی و تجهیزات و آیتم های ارتقای سلاح و سنگ هایی که هر ۲ عدد از آنها می توانند خط سلامتیتان را زیاد کنند و …  پیدا کنید که برخی از آنها خیلی راحت تر و جلوی چشم هستند و برخی حالت مخفی تری دارند و باید مقداری محیط را جستجو کنید تا آن ها را بیابید.

واقعا باید به طراحان هنری بازی برای خلق برخی محیط های این عنوان و استفاده خوبی که از نورپردازی و طراحی برای خلق دنیایی فانتزی و افسانه ای کرده اند تبریک گفت و کار آنها جای تحسین دارد

همچنین در بازی علاوه بر قابلیت ارتقای سلاح هایتان، می توانید انواع و اقسام آیتم های مختلف را نیز Crfat کنید که بسیار جالب و متنوع است و حتی برخی مواقع برای پیشروی در داستان بازی نیز باید برخی آیتم های لازم را بسازید.  از نکات خوب گیم پلی بازی این است که کاملا تاثیر قوی تر کردن سلاح و شخصیت خود در بازی را به وضوح می بینید و به طور کامل روی گیم پلی بازی تاثیرگذار است. همانطور که قبل تر نیز اشاره کردم وجود انواع و اقسام آیتم ها و ارتقاهای جمع کردنی و تعداد و تنوع قابل قبول فعالیت های انجام دادنی و قابلیت بازگشت به مناطق قبلی بازی برای رفتن به مسیرهایی که قبلا بسته بودند و کشف آیتم های جدید و انگیزه برای قوی تر شدن جهت فائق آمدن بر Arena ها و دریافت پاداش آنها، از نکات بسیار خوب و مثبت گیم پلی بازی Eternity: The Last Unicorn محسوب می شوند که سبب شدند بازی را به صورت کامل به پایان برسانم و ده ها بار به مناطق قبلی برگردم تا همه چیز را کامل کنم و بازی انگیزه کافی برای این کار را به شما می دهد زیرا دوست دارید قوی تر شوید و در نبردهای سخت بازی راحت تر پیروز شوید.

 از نظر تنوع دشمنان، سازندگان تقریبا قابل قبول عمل کرده اند و راستش جدیدا حتی در بازی های بزرگ هم تنوع دشمنان خوبی ندیده ام و این بازی در اندازه خودش در زمینه تنوع دشمنان قابل قبول است. در زمینه باس ها هم موضوع همین طور است و در بازی با چندین باس مختلف باید نبرد کنید که خیلی از آنها واقعا جذاب و لذتبخش هم هستند اما خب درجه سختی بالایی هم دارند و مخصوصا وجود سیستم تکرار انیمیشن آغازین باس ها می تواند گاها شما را اذیت کند.

 در زمینه صداگذاری اصلا زیاد نمی شود صحبتی کرد زیرا که اصلا چیزی به نام صداگذاری برای شخصیت ها وجود ندارد و باید فقط متن بخوانیم!! این خیلی حس و حال داستان را می گیرد و حتی داستان معمولی بازی را هم از جذابیتش می کاهد. در بازی های امروز دیگر نبود صداگذاری برای شخصیت ها آن هم دز یک بازی که بین عناوین AAA و عناوین خیلی کوچک است قابل قبول نیست. در زمینه موسیقی اما وضعیت بهتر است و موسیقی متن بازی به خوبی فضای فانتزی دنیای آن را همراهی می کند و یک نوعی از آرامش خاص را به همراه دارد و شنیدنش هنگام بازی کردن لذتبخش است. به طور کلی باید بگویم در زمینه صداگذاری و موسیقی و در مجموع این دو بخش، شاهد عنوانی تقریبا قابل قبول هستیم و با وجود نبود صداگذاری، موسیقی های بازی مناسب هستند.

داستان بازی در مورد ۴ اسب جادویی تک شاخ است که قدرت های خاصی دارند و به نوعی بقای سرزمین به آنها وابسته است. ۳ تای آنها از بین رفته اند و تنها یکی باقی مانده که شما باید با نجات و حفظ این تک شاخ، سرزمینتان را حفظ نمایید. در این راه و برای حفظ سرزمین افسانه ای بازی، شما یک شخصیت مونث الف و یک وایکینگ را همراه خود دارید که هر کدام به فکر حفظ میراث مردمان خود هستند و در یک مسیر با یکدیگر همراه می شوند. 

Eternity: The Last Unicorn عنوانی است که نکات مثبتی مثل طراحی هنری زیبا و فضاسازی جذاب و فانتزی، گیم پلی با ارزش تکرار بالا و کلی امکان برگشت به مناطق قبلی برای جمع آوری تمام آیتم ها و ارتقاها، سیستم جالب مبارزه در Arena برای افزایش محتوای بازی، مبارزات هاردکور و دشوار، استفاده خوب از دو شخصیت برای تکراری نشدن بازی و ارتباط دادن مراحل این دو شخصیت به یکدیگر بر اساس قدرت های خاص هر کدام و همینطور برخی موسیقی های زیبا را به عنوان نکات مثبت در خود می بیند و در کنار اینها نقاط ضعفی هم دارد که در راس آنها دوربین منسوخ شده بازی قرار دارد به همراه یکی دو مشکل ریز دیگر.

تنوع حرکات و حملات در مبارزات تقریبا مناسب است و مخصوصا با وجود دو شخصیت قابل بازی که هر کدام از دیگری کاملا متفاوت هستند، تنوع خوبی را در مبارزات و گیم پلی بازی شاهد هستید. گیم پلی و مبارزات بازی بسیار سریع و برپایه تمرکز بالا و جاخالی دادن های به موقع (با یک شخصیت) و دفاع با سپر (با شخصیت دیگر) و دقت در زمان ضربه زدن و فرصت ندادن به دشمنان و همینطور استفاده به موقع از قدرت های خاص و جادویی است.

در مورد پیشنهاد دادن این بازی در انتهای نقد باید خدمت شما عرض کنم که Eternity: The Last Unicorn عنوانی است که قطعا برای قشر مخاطب هدف خود قطعا ارزش تجربه کردن و خرید را با قیمت ۲۰ دلاری اش دارد و کسانی مثل بنده که عاشق عناوین اکشن نقش آفرینی هاردکور و فانتزی مثل سری سولز یا عناوینی مثل دیابلو هستند، از تجربه Eternity: The Last Unicorn حتما لذت می برند و اگر مقداری توقع خود را پایین بیاورند و مشکلشان را با دوربین بازی حل کنند، این بازی می تواند از برخی جهات آنها را شگفت زده کرده و ساعات خیلی خوبی را برایشان خلق کند، برای من که موفق به انجام این کار شد! مخصوصا اگر یکی دو ساعت اول بازی را تحمل کنید و سعی کنید در بازی جا بیافتید و قلق مبارزات سخت آن را به دست بگیرید، بعد از آن است که  Eternity: The Last Unicorn روی خوشش را به شما نشان خواهد داد و پر می شود از نکات مثبت.

Eternity: The Last Unicorn عنوانی است که نکات مثبتی مثل طراحی هنری زیبا و فضاسازی جذاب و فانتزی، گیم پلی با ارزش تکرار بالا و کلی امکان برگشت به مناطق قبلی برای جمع آوری تمام آیتم ها و ارتقاها، سیستم جالب مبارزه در Arena برای افزایش محتوای بازی، مبارزات هاردکور و دشوار، استفاده خوب از دو شخصیت برای تکراری نشدن بازی و ارتباط دادن مراحل این دو شخصیت به یکدیگر بر اساس قدرت های خاص هر کدام و همینطور برخی موسیقی های زیبا را به عنوان نکات مثبت در خود می بیند

Eternity: The Last Unicorn عنوانی است که خرید آن را مخصوصا وقتی که تخفیف خوبی خورده باشد کاملا به علاقمندان اکشن نقش آفرینی هاردکور و فانتزی توصیه می کنم ولی باز هم می گویم که منتظر دارک سولز و دیابلو و عنوانی نزدیک به اینها نباشید و مقداری توقع خود را پایین بیاورید تا یک عنوان اکشن نقش آفرینی “جذاب” و استاندارد را تجربه نمایید. سازندگان Eternity: The Last Unicorn با یک بودجه پایین و در حد عناوین کوچک، یک بازی تقریبا بزرگ و استاندارد ساخته اند که این موضوع بسیار قابل تحسین است و قطعا اگر سازندگان این بازی، بودجه و تکنولوژی در حد عناوین بزرگ AAA در اختیارشان قرار بگیرد پتانسیل ساخت یک اکشن نقش آفرینی بزرگ و بسیار باکیفیت را دارا هستند. در مجموع با توجه به قیمت بازی و کیفیت و کمیت محتوایی که تحویل می گیرید می توانیم بگوییم  Eternity: The Last Unicorn می تواند انتخابی مناسب و بسیار لذتبخش برای مخاطب خود و قشر هدفش باشد.

منبع متن: gamefa