با پخش شدن خبر آمدن بازرس، کنش شهر از حالت مرده و خشنش خارج میشود و بار دیگر سانجورو در مغازهی غذاخوری از پشت نردههای پنجره شاهد شکل جدید و نقاب جعلی اهالی شهر است. فیلمساز با نظم و ترتیب، الگوریتم درامش را جلو میبرد و کنش روایت را از مجراهای تعیین شده هدایت میکند، […]
با پخش شدن خبر آمدن بازرس، کنش شهر از حالت مرده و خشنش خارج میشود و بار دیگر سانجورو در مغازهی غذاخوری از پشت نردههای پنجره شاهد شکل جدید و نقاب جعلی اهالی شهر است. فیلمساز با نظم و ترتیب، الگوریتم درامش را جلو میبرد و کنش روایت را از مجراهای تعیین شده هدایت میکند، مجراهایی که از ابتدای فیلم در فرم روایی مستتر و متکثر شدهاند. یکی از جاهای خوب فیلم رابطهی سانجورو با این پیرمرد است که با هم صحبت میکنند و به نوعی او تبدیل به تنها دوست سانجورو شده است. پیرمرد رستوراندار تنها فردی میباشد که در شهر از وضع موجود ناراضی بوده و دیگر نمیخواهد که قتل و خشونت در آنجا ادامه پیدا نماید، به نوعی او تنها وجدان خاموش این مکان نفرین شده محسوب میشود که به دلیل غلبهی روح شریر و طماع انسانها به دخمهای کوچک خمیده است.
ادامه مطلب را در سینما فارس بخوانید.
منبع متن: gamefa