پیش نمایشی بر Elex: جهانی برای عاشقان فانتزی و علمی تخیلی
"به قلم سعید آرمانی"
اوایل سال 2001، پیش از وجود CD Project Red و پیش از این که Bethesda به لطف فروش و محبوبیت عناوین نقشآفرینی خود به یکی از غولهای دنیای بازی تبدیل شود، استودیوی کوچک آلمانی Piranha Bytes با تنها بیست نفر عضو اولین بازی خود را تحت نام Gothic منتشر کرد. این بازی شروعی برای یک سری نقشآفرینی بود که تا سالها در اروپای شرقی و آلمان هیچ سری نقشآفرینی دیگری نتوانست از نظر فروش و محبوبیت از آن پیشی بگیرد. اما بگذارید چند حقیقت تلخ را همین اول کار بگویم، هیچ کدام از عناوین Piranha Bytes تا به امروز از انیمیشن و گرافیک عالی، یا حتی صداگذاری (در زبان انگلیسی) خوب برخوردار نبودهاند. دلیل آن هم اینجاست که این استودیو تا به امروز کوچک باقی مانده و در حال حاضر هم حدود 30 عضو دارد. حقیقت دیگر این است که تمام بازیهای این استودیو تنها در همان منطقه اروپای شرقی و آلمان محبوبیت داشتهاند و در آمریکا یا هرجای دیگر کمتر کسی را میتوان دید که اصلا از وجود این استودیو و بازیهایش اطلاع داشته باشد.
Piranha Bytes پس از اینکه اجازه ساخت سری Gothic را در سال 2009 از دست داد، شروع به کار بر روی یک سری دیگر تحت نام Risen کرد که تاکنون سه نسخه را در آن منتشر کرده است، هر سه آنها فروش بسیار خوبی در اروپای شرقی و آلمان داشتند و در دیگر مناطق یک شکست بزرگ محسوب میشدند. اما به راستی چه چیزی در بازیهای این استودیو وجود دارد که باعث شده آنها پس از گذشت این همه سال هنوز طرفداران خود را داشته باشند و به کار خود ادامه دهند؟ این پرسشی است که در این مقاله به آن پاسخ خواهم داد.
ویژگیهای یک عنوان نقشآفرینی چیست؟ در حالی که ویژگیهایی همچون سیستم مبارزه خوب، دنیایی قابل باور و طراحی مراحل جذاب همگی مسائل مهمی برای هر گونهای از بازیها حساب میشود، چیزی که باعث شده عناوین نقشآفرینی متفاوت از هر عنوان دیگری باشند، آزادی دادن به بازیکن برای انتخاب راه خود در دنیای بازی است. این انتخابها به شیوههایی متفاوت میتوانند در بازی پیادهسازی شوند، از آزاد گذاشتن بازیکن در انتخاب سبک مبارزه خود گرفته تا ارائه راههای متفاوت در پیش بردن داستان اصلی، مراحل فرعی و چیزهای دیگر. Piranha Bytes در ساخت عناوین نقشآفرینی شیوه خاص خود را دارد. در جهانهایی که این استودیو میآفریند، معمولا (همچون هر نقشآفرینی دیگری) یک فاجعه وحشتناک یا در حال اتفاق افتادن است و شما باید جلوی آن را بگیرید، یا اینکه یک فاجعه وحشتناک اتفاق افتاده و شما باید به گونهای خسارات آن را جبران کنید. تا اینجای کار با یک کلیشه همیشگی روبرو هستیم. اما چیزی که باعث خاص بودن این استودیو میشود، شیوهی روایتی است که آنها در بازیهای خود به کار میگیرند. بگذارید اینگونه بگویم که در عناوین Piranha Bytes همیشه چندین گروه مختلف و بسیار متفاوت وجود دارد که هر کدام به شیوه خود میخواهد با آن واقعه وحشتناک که قبل تر به آن اشاره کردم مبارزه کنند.
نیاز چندانی به گفتن ندارد که هر کدام از این گروهها خود را تنها راه نجات دانسته و به همین دلیل به علاوه مبارزه با مشکل اصلی، باید با گروههای دیگر نیز به گونهای کنار بیایند. درست در وسط تمامی این رقابتها و مشکلات است که شما باید وارد معرکه شوید و با تحقیق و پرسش و جستجو انتخاب کنید که کدام یک از این گروهها بیشتر با شخصیتتان مطابق است و ترجیح میدهید به کدام یک بپیوندید.
این مهمترین انتخاب در یک بازی ساخته شده توسط Piranha Bytes است. برای پیش بردن داستان اصلی، شما نمیتوانید همچون ابرقهرمانی تک و تنها راه خود را بروید و همه مشکلات را حل کنید، باید جبههای را انتخاب کنید و این انتخاب شما کاملا بر روی شیوهای که جهان بازی به شما خواهد نگریست تاثیر دارد. محبوبیت در بین یکی از جوامع بازی میتواند به معنای تنفر در بین یکی دیگر از این گروهها باشد، همچنین سلاحها و لباسهایی که شما به دست خواهید آورد و تکنیکهایی که خواهید آموخت کاملا بستگی به گروهی دارد که به آن خواهید پیوست. اگر چنین عناصری به درستی در بازی گنجانده شوند میتوانند ارزش تکرار آن را به شدت بالا ببرند.
آخرین و بزرگترین ساختهی Piranha Bytes که تنها حدود دو ماه تا انتشار آن باقی مانده Elex نام دارد و بدون شک جذاب ترین ساخته این استودیو تا به امروز است. Elex قرار است آمیزهای باشد از تمامی عناصر موفق بازیهای پیشین Piranha Bytes که در یک دنیای وسیع پیادهسازی شده است. یکی از جذاب ترین ویژگیهای Elex جهان این بازی است. دنیایی که در آن سعی شده برای هرگونه سلیقهای چیزی وجود داشته باشد، ترکیبی از جهانهای فانتزی، علمیتخیلی و پساآخرالزمانی. در نگاه اول شاید کنار هم قرار دادن چنین عناصر متفاوتی کمی مضحک و عجیب به نظر برسد، اما اگر سازندگان بتوانند یک گونه توازن را در بین این عناصر به وجود آورند میتوانیم شاهد نتیجهی بسیار جالبی باشیم. بیایید نگاهی داشته باشیم به جهان، جوامع و داستان کلی Elex.
جهان بازی
جهان بازی "مَگلَن" نام دارد. سیارهای که زمانی میلیونها انسان را در خود جای داده بوده که همگی در جوامع شهری زندگی خود را میگذارندهاند، هماکنون وارد دورهی کاملا جدیدی شده است. چیزی به مانند یک شهاب سنگ بزرگ به سیاره برخورد میکند، این اتفاق با زمینلرزه و طوفانهای مهیبی دنبال میشود و سرانجام باعث تغییر کلی مگلن میشود. اکثریت جمعیت انسان ساکن بر روی سیاره نابود شده و صدالبته دیگر جانوران هم تغییراتی ژنتیکی را تجربه میکنند، اما بخش جالب قضیه اینجاست که این شهاب سنگ به همراه خود مادهای جدید را نیز به مگلن میآورد. مادهای که باعث میشود تمامی باورها و ارزشهای جمعیت انسان باقیمانده مگلن تغییر کند. مادهای با قدرت و قابلیتهای بینظیر که ظاهرا بهترین راه برای بازسازی این جهان نابود شده است: "ایلِکس".
جوامعی که در دنیای بازی با آنها روبرو خواهید شد همگی خواستار ایلکس هستند و هر کدام نیز به شیوه خود از آن استفاده میکنند. موضوع اصلی داستان بازی به گفته سازندگان "معنای انسانیت" است. حالا منظور آنها دقیقا چیست؟ برای درک بهتر این موضوع بیایید ابتدا نگاهی به مهمترین عنصر بازی یعنی جوامعی که در آن حضور دارند داشته باشیم.
درون مایه
اولین گروهی که قصد معرفی آن را دارم Berserkers نام دارد. اعضای آن راه نجات مگلن را در احیای طبیعت و بارور کردن زمین میدانند. آنها با استفاده از ایلکس، قدرتهای جادویی به دست آورده و همچنین طبیعت اطراف خود را کاملا احیای کردهاند. همانند مردمان قرون وسطا زندگی و از سلاحهای سردی مثل شمشیر و تبر البته جادویی که به کمک ایلکس به دست آوردهاند استفاده میکنند. دومین گروه با نام The Clerics شناخته میشود. کاملا برخلاف گروه قبلی، اعضای این جامعه اعتقاد دارند تنها راه نجات مگلن ارتقا تکنولوژی است. به همین دلیل از ایلکسی که در اختیار دارند برای خلق ماشینها و رباتهای عظیم و قدرتمند استفاده میکنند. سلاحهای مورد استفادهشان نیز انواع پیشرفته سلاحهای لیزری و چیزهایی از این قبیل است. گروه سوم که در بخشهای بیابانی مگلن اقامت گزیدهاند تحت نام The Outlaws شناخته میشوند.
بر خلاف دیگر گروهها، این افراد تلاش چندانی برای بازسازی و یا خلق فرهنگی خاص نمیکنند و اکثر مشکلات را با خشونت برطرف میکنند. قانون موجود در بینشان ساده است: "هر کس قدرت بیشتری داشته باشد، برنده است." سلاحهای مورد استفادهشان سلاحهای گرمی است که از خرابههای تمدن قدیمی به دست آوردهاند، چیزهایی از قبیل شاتگان. احتمالا با خود فکر میکنید این گروه چه استفادهای از ایلکس میکند، که در جواب باید بگویم آن را به عنوان گونهای مخدر استفاده میکنند تا ذهن خود را آزاد کرده و مشکلات اطراف خود را برای مدتی کوتاه از یاد ببرند.
قبل از معرفی گروه پایانی باید نکتهای را ذکر کنم، اگر انسانها به صورت مستقیم از ایلکس برای افزایش قدرت و هوش خود استفاده کنند، با آثار جانبی آن نیز روبرو خواهند شد. استفاده مستقیم از ایلکس باعث میشود اکثر مصرفکنندگان پس از مدتی سلامت روانی و حالت طبیعی جسمانی خود را از دست بدهند و به موجودات وحشی و زامبی مانندی تبدیل شوند که در جهان بازی به آنها Mutant گفته میشود. نکته جالب اینجاست که عدهای از انسانها نه تنها به صورت مستقیم از ایلکس استفاده میکنند، بلکه موفق شدهاند راهی پیدا کنند که تاثیرات جانبی آن را تا حدودی از بین ببرند. این افراد گروه Albs The را تشکیل دادهاند. اعضای این گروه به لطف استفاده مستقیم از ایلکس از قدرت بدنی و هوش فرا انسانی بهره میبرند، قدرتی که به قیمت از دست دادن تمام احساسات انسانی به دست میآید.
اعضای این گروه همانطور که گفته شد، از هیچگونه احساسات انسانی از قبیل عشق یا نفرت برخوردار نیستند و تمام وجودشان قربانی هدفشان شده، مالکیت بر تمام مگلن. کاراکتر اصلی بازی نیز، یکی از اعضای این گروه بوده است. هر چند روزی برای انجام ماموریت به منطقهای نامعلوم اعزام می شود و در این راه، بالگردی که از آن به عنوان وسیله نقلیه استفاده میکرده سقوط میکند. این که این اتفاق دقیقا چگونه رخ داده مشخص نیست اما وی پس از سقوط بالگرد خود نمرده، بلکه دوباره احساسات انسانی خود را به دست میآورد و اینجاست که درباره هدف گروه خود به شک میافتد. حالا شما هستید و یک جهان بزرگ و انتخابات بسیاری که هر کدام سرنوشت متفاوتی را برای مگلن رقم خواهند زد.
شما آزاد هستید که از جوامع بالا یکی را انتخاب کرده و راه خود را با آنها ادامه دهید. همانگونه که گفته شد هر کدام از این جوامع اعتقادات، شیوه مبارزه و البته شهرهای مخصوص خود را خواهند داشت. ارتباطات بین این گروهها میتواند چیز بسیار جذابی از کار در بیاید، اما باید دید تیم سازنده چه نقشههایی در این مورد دارد. آیا میتوان به گونهای از سیاست برای برقراری ارتباط بین این گروهها استفاده کرد یا مانند همان روش کلیشهای که خیلی عناوین دیگر قبلتر از آن استفاده کردهاند شما تنها نقش دستگاه کشتار را ایفا خواهید کرد و باید تمام مخالفین خود را از لذت زندگی محروم کنید؟
نتیجه گیری
جهان بازی وسعت و تنوع بسیاری دارد، از شهرهای وسیع مختلف بگیرید تا مناطقی با شرایط اقلیمی مختلف که هر کدام ویژگیها و حیات وحش خاص خود را دارند. همچنین شما برای گشتوگذار در محیط بازی میتوانید از یک جتپک استفاده کنید که به گفته سازندگان می تواند شما را به اکثر مکانهای مرتفع برساند. ایده جتپک همچنین در گیمپلی و سیستم مبارزات بازی نیز تاثیر قابل توجهی دارد و استفاده از آن میتواند با لذت بسیاری همراه باشد. همانطور که قبل تر گفته شد تنوع سلاحها در بازی بسیار زیاد است و حتی مهماتی که باید برای اسلحههای گرم خود استفاده کنید نیز متفاوت هستند که باید با توجه به دشمن خود آنها را انتخاب کنید. با وجود تمام مسائلی که در این مقاله گفته شد، Elex پتانسیل این را دارد که به عنوانی بسیار جذاب و منحصربهفرد تبدیل شود. اما در دنیای بازیها برای به دست آوردن یک عنوان مناسب باید هر دو مرحله "ایدهپردازی" و "اجرا" به بهترین نحو ممکن انجام شوند. بدون شک Elex هم از این قائده مستثنی نیست، برای اینکه گیمرها بتوانند از تمامی ایدههای عالی این بازی لذت ببرند باید سازندگان این ایده ها را به بهترین نحو ممکن در بازی پیادهسازی کنند. آیا Elex عنوان موفقی خواهد بود؟ برای فهمیدن این موضوع نیازی به صبر زیاد نیست، چرا که Elex در تاریخ 25 مهر امسال برای سه پلتفرم PC، XOne و PS4 منتشر خواهد شد.
منبع متن: pardisgame