The Evil Within 2؛ تولد دوباره‌ی شیطان

"به قلم علیرضا رزمجویی"

اگر نسخه اول The Evil Within را دوباره بازنگری ‌کنیم، می‌توان عنوانی خوش‌ ساخت با درون‌مایه‌ای استثنایی را مشاهده کرد که توسط گردوغباری از مشکلات و محدودیت‌های فنی پوشانده شده است و برای چشمان غیر مسلح چیزی به جز فرسودگی و کمبود را نمایان نمی‌کند. گردوغباری که از هرج و مرج‌های تغییر نسل، شکل‌گیری استدیویی جوان با نام Tango Gameworks و صد البته، افت روزافزون محبوبیتِ سبک ترس و بقا، برخواسته بود.

در آن روزهای سختِ طرفداران Resident Evil و قربانی شدنِ مداومِ عناصر ترس و بقا در مقابل انفجار‌های پر زرق‌وبرق و لحظات اکشنِ همه‌پسند، نیاز به تحولِ دوباره احساس می‌شد. تیم جدید شینجی میکامی با وجود قرار گرفتن در موقعیت ناخوشایند توسعه‌ی بازیهای میان‌نسلی، موقعیتی مناسب برای خلق تجربه‌ای آشنا و به یادمانی پیدا کرد. تجربه‌ای که باعث شد داستان بازی با سرگذشت آنتاگونیستی باابهت مانند Ruvik، ترسِ بازی با جیغ‌های وحشت‌زای Laura و مشکلات بازی با افت فریم‌ها و کرش‌ کردن‌های گاه و بی‌گاه آن، برای همیشه در ذهنمان ثبت شود.

اما به نظر می‌رسد حالا اوضاع استدیوی Tango Gameworks بهتر از همیشه است و آنها راه خود را در این وضعیت مه‌آلود سبک ترس و بقا پیدا کرده‌اند. راهی که با توسعه‌‌ی DLCهایی تحسین‌برانگیز مانند Consequence The آغاز شد و حالا به نقطه‌ی عطف خود در The Evil Within 2 رسیده است.

 

زمزمه شیطان

ترس روانشناسانه همیشه می‌تواند مرموزتر و متنوع‌تر از انواع دیگر ترس باشد. زمانی که تصورات و خیالات در یک چشم به هم زدن، به واقعیت تبدیل شود، هر چیزی ممکن می‌شود .The Evil Within 2 مانند نسخه‌ی اول، از دنیای STEM به عنوان محل اصلی روایت داستان و درگیری‌های دلهره‌آور خود استفاده می‌کند. محلی که ثبات نداشته و مرزی بین واقعیت و تصور در آن وجود ندارد. The Evil Within با در اختیار داشتن STEM دیگر نیازی به یک بهانه برای خلق دشمنان متنوع نداشت و ندارد. مانند هر عنوان زامبی‌محور دیگری، نیاز به توصیفی کلیشه‌ای از اینکه چگونه انسان‌ها با ویروسی از اختیار خارج شده آلوده شده و به دشمنان و موجوداتی خطرناک تبدیل شده‌اند، نبود. STEM شیطان را بارها و بارها در شکل و شمایل گوناگون متولد می‌کند و بدون نیاز به توضیح اضافه‌ای، از آن برای وحشت‌زده کردن ما استفاده می‌کند. شیطانی که این بار از درون هر انسان نشات گرفته و می‌تواند در قالب هر چیزی که می‌توان تصور کرد، ظهور کند.

STEM ذهن افرادی که به آن متصل می‌شوند را با یکدیگر پیوند داده و باعث می‌شود خاطرات، تصورات و تخیلات در آن بازتاب داده شود. هسته اصلی STEM که از جنسِ مغز انسان است، می‌تواند اتفاقات درون این دنیا را کنترل کرده و بطور مداوم بر روی محیط، دشمنان و ساختار بازی تاثیر بگذارد. در نسخه‌ی قبل با شیطان درونِ Ruvik مبارزه کردیم که ذهن و باطن آشفته‌ی او به عنوان هسته‌ی STEM مورد استفاده قرار گرفته بود اما این‌بار وضعیتی بسیار شخصی و احساسی‌تر انتظار Sebastian را می‌کشد.

 

دختری که Sebastian سالها قبل در سن 5 سالگی و در یک آتش‌سوزی مرموز از دست داده بود، بر خلاف تصور او، هنوز زنده است و Sebastian باید برای نجات او هر کاری انجام بدهد. در نگاه اول ممکن است این سناریو بسیار کلیشه‌ای به نظر برسد اما نکته‌ی طلایی ماجرا دوباره به STEM مربوط می‌شود. ذهن Lily، دختر Sebastian، به عنوان هسته‌ی دنیای پیشرفته‌تر و جدید STEM که حالا با نام The Union شناخته می‌شود، مورد استفاده قرار داده شده. حالا درونمایه‌ی دنیایی که Sebastian برای نجات دخترش به آن قدم خواهد گذاشت، پر از تصورات، احساسات و خاطرات Lily خواهد بود و این می‌تواند اهرمی مفید برای پرداخت به شخصیت‌ها، آشنایی با گذشته‌ی مرموز آنها، تلفیق احساسات با ترس و همینطور ایجاد هدفی محرک و باارزش در طول بازی، باشد.

اما همه چیز نمی‌تواند به این سادگی باشد. سازمان ناشناخته و مرموز Mobious دوباره نقشِ دست‌های پشت پرده را بازی می‌کند و با مدیریت و توسعه‌ی STEM و استفاده از Lily، دنیایی سراسر وحشت را به وجود آورده‌ است که زمزمه‌کنان ما را به درون خود می‌خواند.

 

خشم شیطان

دنیای The Evil Within 2 پر از افراد مختلف است که به درون دنیای STEM کشیده شده‌اند. درصد بالایی از آنها را انسان‌های بداقبالی تشکیل می‌دهد که در این دنیای بی‌رحم شانسی برای بقا نداشته و حالا به دشمنانی تبدیل شده‌اند که با تصورات و تخیلات افرادی که این دنیای وهم‌آلود را کنترل می‌کنند، جهش یافته و تغییر شکل داده‌اند. اما همه قربانیِ این دنیا نیستند. معدود افرادی وجود دارند که این جهنم برایشان حکم بهشت را دارد. درندگان و قاتلانی که آرزوی چنین دنیایی را داشته تا با آزادی کامل به جنایات، اعمال و آزمایشات مشمئزکننده‌ی خود دست بزنند.

نمونه‌ای شاخص و بسیار باکلاس از این افراد Stefano Valentini می‌باشد؛ یکی از اصلی‌ترین و همینطور جذابترین آنتاگونیست‌های این نسخه. او عکاسی بسیار مشتاق است که زیبایِ واقعی را فقط در لحظه‌ی مرگ هر موجود می‌بیند. این دنیایی بسیار هیجان‌انگیز برای او به شمار می‌رود که به راحتی و با فراغ بال به او اجازه می‌دهد تا شاهکارهای هنری خود را به تصویر بکشد. با اینکه اطلاعات بسیار کمی از او موجود می‌باشد اما تکه‌ای از آثار او را در تصاویر و نمایش‌های منتشر شده، دیده‌‌ایم و می‌دانیم که پتانسیل تبدیل شدن به شخصیتی چندلایه و به یاد ماندنی مانند Ruvik در او موج می‌زند.  

 

ولی اگر حتی کمی از تجربه‌ی نسخه‌ی قبل درس گرفته‌ باشیم، می‌دانیم که این تنها تکه‌ی کوچکی از عناصر شیطانی The Evil Within 2 است. طبق معمول در تریلرها، نگاهی مختصر را به موجودات و باس‌های پریشان‌کننده‌ی بازی انداخته‌ایم اما پیش‌بینی این سخت نیست که در بازی توسط موجودات بسیار بیشتری که اعضای بدنی ناموزون داشته و صدالبته صدای گوشخراشی را تولید می‌کنند تعقیب خواهیم شد، محاصره خواهیم شد و مجبور به مبارزه خواهیم شد!

از ویدیوهای منتشر شده می‌توانیم استنتاج کنیم که مبارزات The Evil Within 2 نسخه‌ای ارتقایافته از نسخه‌ی اول است و تغییرِ ساختار بزرگی را در آن شاهد نیستیم و این خبری خوب است! راستش را بخواهید، شخصا مبارزات نسخه‌ی اول خیلی بیشتر از چیزی که انتظار داشتم، رضایت‌بخش و هیجان‌انگیز بود و هست. اگر بحث مشکلات فنی را کنار بگذاریم، از تخریب پذیری دشمنان (!) گرفته تا خشونت مورداستفاده و ابزار و اسلحه‌های متنوع و مفید، همه و همه یک گیم‌پلی پویا و خشنودکننده را شکل داده بود. تنها چیزی در مبارزات که امیدوارم بهبود پیدا کند، هوش مصنوعی دشمنان می‌باشد که با آپدیتی هوشمندانه می‌تواند مبارزاتی کم‌نقص را تحویل طرفداران دهد و باعث شود هر شیطانی که در این دنیای خشن، به سمت‌مان حمله‌ور می‌شود را در تجربه‌‌ای لذت‌بخش و پویا شکست داده و به جای اینکه با چهره‌ای آزرده‌خاطر منتظر اتمام مبارزات باشیم، با چهره‌ای هیجان‌زده برای نبرد بعدی لحظه‌شماری کنیم.

 

اعتراف شیطان

اما سوال اصلی این است: از این نسخه چه می‌خواهیم؟

گرافیک بهتر و تجربه‌ای روان‌تر؟ تصاویر و ویدیوهای منتشر شده، پیشرفتی قابل ملاحظه در کیفیت بافت‌ها و همینطور نورپردازی را نشان می‌دهند و اتمسفر بازی بسیار رعب‌آور و گیرا به نظر می‌رسد. از لحاظ فنی نیز، با توجه به بازخوردهای مثبتی که از تجربه‌ی دمو‌ی این عنوان در نمایشگاه‌هایی مانند TGS به گوشمان رسیده است، به نظر می‌رسد Bethesda و Tango Gameworks از انتقادهای نسخه‌ی اول، درس خود را گرفته‌اند و از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شوند!

محیط‌های وسیع و عمیق‌تر؟ به گفته سازندگان در این نسخه، گیم‌پلی بازی بازتر و وسعت‌ آن بیشتر شده است و بیشتر از همیشه می‌توان در مناطق مختلف گشت‌و‌گذار کرده و انجام وظایف جانبی بپردازید. در گیم‌پلی یک ساعته‌ای که از مراحل اولیه‌ی بازی منتشر شده است نیز می‌توانیم مدرک این ادعا را به عینه مشاهده کنیم و می‌توانیم مطمئن باشیم که مانند نسخه‌ی اول، در راهرو‌هایی طولانی و تودرتو که مرتبا تغییر شکل می‌دهند، عقل خودمان را از دست نخواهیم داد (!) و فرصتی برای نفس کشیدن و گشت‌وگذار وجود دارد.

اما چیزی که وجودش بیش از همه‌ی انتظارات و خواسته‌های دیگر حس می‌شود، پاسخ سوالهای بی‌جواب است. افرادی که نسخه‌‌ی قبل و DLCهای آن را تجربه‌ کرده‌اند، به خوبی می‌دانند که نقاط تاریک و ابهام‌برانگیز بسیاری در گوشه‌ و کنار داستان بازی وجود دارد که نیاز به پاسخ آنها بشدت احساس می‌شود و The Evil Within 2 موقعیتی بسیار مناسب است که طرفداران را در مورد رازهای بازی روشن کند. مخصوصا اینکه در تریلرهای منتشر شده، مشاهده کرده‌ایم Sebastian با گذشته‌ی خود و اتفاقات The Evil Within و حتی جسم خودش از نسخه‌ی قبل، ملاقات می‌کند و این می‌تواند تجدید دیدارهایی هیجان‌انگیز را رقم بزند. علاوه بر این، سازندگان در مصاحبه‌ای اعلام کرده‌اند که روایت این نسخه بسیار روراست‌تر خواهد بود و برای اطلاع از جزئیات داستان حتما نیازی به جست‌وجو در محیط و مطالعه‌ی فایل‌های متنی نیست.

 

به طور کلی به نظر می‌رسد Tango Gameworks در صدد بهبود تمام مشکلات نسخه‌ی قبل برآمده است و حالا با اضافه‌ کردن مضمونی عاطفی و روایتی متمرکز‌تر، می‌تواند به مذاق گروه بزرگتری از گیمر‌ها خوش بیاید.  

عنوان The Evil Within 2 در تاریخ 21 مهر برای پلتفرم‌های PS4، Xbox One و PC عرضه خواهد شد.

منبع متن: pardisgame