در حالی که گویا هر چهار قهرمان داستان به این نتیجه رسیدند که این موقعیت بحرانی، واقعیت جدیدی است که باید با آن کنار بیایند و لذا باید برای بقا تلاش کنند یا از چیزهای کوچک و پیش پا افتاده لذت ببرند، اما گویا الباقی قسمتهای جهان هنوز به این واقعیت پی نبردهاند.
تقریبا ۲۰ سال بعد از اینکه اولین فیلم ماتریکس انقلابی در سینمای اکشن و علمی-تخیلی به پا کرد، دنبالهی آن یعنی رستاخیزهای ماتریکس بعد از مدتها انتظار اکران شد و در دسترس عموم قرار گرفت، و تقریبا همه را سرخورده و ناامید کرد. در این ماتریکس جدید، توماس اندرسون را بار دیگر گرفتار یک لوپ و حلقهی تکرار از زندگی روزمره میبینیم که اسیر کار دفتری و اداری شده، ولی مدام چیزی آزارش میدهد و انگار میداند که زندگی واقعی جایی بیرون این حلقهی تکرار کسالتبار است، و بار دیگر مورفیوس (که این بار به شکل ناراحتکننده و حقارتباری متفاوت است) به کمکش میآید تا او را از این زندگی پوچ و خیالی نجات دهد.
به رغم فناوری اعجابآوری که میتواند مخاطب را بر هر نقطهای از زمان در گذشته، حال یا آینده ببرد، یکی از چالشبرانگیزترین حقههایی که یک فیلم میتواند سوار کند، این است که مخاطبش را متقاعد کند که بازیگرانی که بیشتر اوقات برای اولین بار یکدیگر را سر پروژه ملاقات میکنند، در واقع اعضای یک خانواده هستند.
معمولا فیلمهای ترسناک، بیشتر بر روی ترساندن مخاطبان و ارائه سکانسهایی مملو از قتلهای وحشتناک تمرکز میکنند و لذا، داستان فیلم آخرین چیزی است که بدان میپردازند، بنابراین بسیاری از فیلمهای ترسناک، ساختار داستانی مطلوبی ندارند اما درعینحال، داستان غنی، یکی از اولین چیزهایی است که سبب شده برخی از فیلمهای ترسناک به شهرت جهانی دست پیدا کنند.
بدون شک بزرگترین غایب جشنواره فجر امسال فیلم «قاتل و وحشی» به کارگردانی حمید نعمتالله است. سال گذشته مسئولان جشنواره فجر بهخاطر برخی مشکلات که هرگز توضیح شفاف و قانع کنندهای در خصوص آنها ارائه نداند از نمایش و بررسی این فیلم خودداری کردند. امسال امیدوار بودیم قاتل و وحشی برای هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۰ به نمایش درآید و شاهد رقابت این فیلم برای کسب سیمرغهای بلورین باشیم، ولی بازهم اینگونه نشد تا انتظار سینمادوستان برای تماشای ششمین ساختهی نعمتالله طولانیتر شود.
سال ۲۰۲۱ چندان مطابق انتظارات ثباتبخش نبود اما به هر حال، سینماها نشانههای امیدوارکنندهای از بهبود شرایط گیشه بروز دادند (بهویژه با فیلم «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست») و دعوای حقوقی اسکارلت جوهانسون با دیزنی نیز زنگ خطری برای استودیوهایی بود که از لغو اکرانهای سینمایی سود میبردند. با این وجود، بیثباتی بر وضعیت همچنان حاکم است و همانطور که سال ۲۰۲۱ با تهدید یک گونه جدید کرونا که اختلالات بینالمللی را تهدید میکرد، آغاز شد، باز هم با یک گونه جدید به پایان میرسد.
«رستاخیزهای ماتریکس» با نئو آغاز میشود که یک بار دیگر همان نام ماشینی خود، توماس اندرسون را دارد و در واقعیت اختصاصی خود، یک توسعهدهنده بازیهای ویدیویی مشهور است. نئو اصلا نمیداند که بازیهای او بازگویی تخیلی خاطرات واقعی وی هستند اما ناخودآگاه به این نتیجه میرسد که چیزی اشتباه است. در همین حال، مورفئوس تلاش میکند تا نئو را از هرج و مرج ماتریکس رها کند و همه چیزهایی را که در طول سالهای گذشته برای آن جنگیدهاند به خطر میاندازد تا نئو را که به اعتقاد آنها فرد برگزیده است، نجات دهد.
«رستگاری در شاوشنک» از این نظر منحصر به فرد است که در ابتدا موفقیتی در گیشه نداشت و جایزهی اسکار بهترین فیلم را به فیلم بسیار موفق «فارست گامپ» (Forrest Gump) باخت. با این حال، خیلی زود تبدیل به یک فیلم پرطرفدار ویدیویی شد و نسل جدیدی از طرفداران را در آغاز عصر اینترنت به خود جلب کرد.