او فیلمساز دقیقی است که اخیرا بیشتر به دلیل بررسی احساسی داستانهای علمی تخیلی گسترده و نمایش پیچیدگیهای شرایط انسانی و خود این ژانر، شناخته میشود. بزرگترین و جاهطلبانهترین فیلم او تاکنون، تلماسه، به تازگی روی پردههای سینما اکران شده است و زودتر از آنچه که فکر میکنید به سرویسهای استریم میآید. پس فعلا بد نیست به تمام فیلمهایی که او تا به این لحظه ساخته است نگاهی بیاندازید تا ببینید حرفه کاری او چگونه در طول دههها رشد کرده است.
هرچیزی که به درجهی افراط برسد، میتواند مخرب و آسیبزا باشد اما معمولا به این مسئله توجه چندانی نمیشود. همهی ما عاداتی داریم که در لحظه، احساس خوبی میدهند اما کمتر در رابطه با عواقبشان فکر میکنیم. اعتیاد تنها به مواد مخدر یا الکل خلاصه نمیشود، شما میتوانید به نیکوتین، خواب، قرص یا انجام یک تفریح به ظاهر معمولی معتاد شوید، حتی فیلم دیدن!
بسیاری معتقدند اگر او زنده میماند سرنوشت برخی از بازیگران هالیوود مانند پل نیومن برای همیشه عوض میشد؛ چون جیمز دین گزینهی اصلی بازی در نقشهای اولیهای بود که این بازیگر بزرگ تاریخ سینما ایفا کرده است. برخی هم او را ادامه دهندهی راه مارلون براندو در سینما میدانند اما نمیتوان منکر این نکته شد که پرسونای جیمز دین بسیار شکنندهتر و مظلومتر از تصویری است که مارلون براندو به عنوان انسانی پاکباخته از جوان آمریکایی ارائه کرده است؛ گرچه نمیتوان منکر تأثیر براندو هم بر جیمز دین شد.
در لحظات آغازین فیلم «حرکت ناگهانی ممنوع» (No Sudden Move)، «دان چیدل» را میبینیم که کلاه شاپو بر سر دارد و در خیابانهای دیترویت دههی ۵۰ میلادی قدم میزند؛ سپس موسیقی «دیوید هلمز» را میشنویم که ساز کوبهای کنگا را با گیتار تلفیق و فضای شومی ایجاد کرده است. ظاهر چیدل شبیه به مردی جلوه میکند که مصمم است تا یک کار مهم را به انجام برساند، حتی اگر آن کار باعث شود تا به مناطق مشکوک و خطرناکی قدم بگذارد.
اگرچه تشخیص و درمان بیماریهای روحی و روانی در حوزهی پزشکی و روانشناسی قرار میگیرد، هنر و ادبیات، به طور ویژه هنرهای نمایشی و سینما، همواره میتوانند آینهای برای تماشای بهتر خود و جهان اطراف ما باشد. به هر روی، خوشبختانه انسان در مقطعی زندگی میکند که اهمیت آگاهی از مشکلات مربوط به سلامت روح و روان نسبت به گذشته به مراتب بیشتر شده است، اما نمیتوان دربارهی میزان صداقت فیلمهایی که به این موضوعات میپردازند، مطمئن بود. چرا که تعداد فیلمهایی که موفق میشوند تصویری درست و واقعی از علائم و رفتارهای اثباتشدهی ناشی از بیماریهای روحی و روانی بازتاب دهند، کم است.
وقتی به «کاراکتر زن قدرتمند» فکر میکنید، سخت است که حداقل یک شاهزاده خانم دیزنی جلوی چشمتان نیاید. مطمئنا بعضی از آنها ممکن است کمی قدیمی باشند و مهارتهای تصمیمگیری ضعیفی داشته باشند. مثل آریل در انیمیشن «پری دریایی کوچولو» (The Little Mermaid)، اما بسیاری از آنها دقیقا همان الگوهایی هستند که ما در زندگی نیاز داریم.
ولز نخستین فعالیت جدی خود را در رادیو انجام داد. او توانست یک روز پیش از هالووین ۱۹۳۸ نمایش رادیویی جنگ دنیاها (The War of the Worlds) نوشتهی هربرت جرج ولز را از شبکهی سیبیاس کارگردانی و اجرا کند و بسیاری از مردم آمریکا را به وحشت بیندازد. همین نمایش رادیویی و تاثیر فراوان آن بر مردم، ولز را به شهرت رساند و باعث شد پیشنهادهای فراوانی از سوی شرکتها فیلمسازی هالیوودی که همیشه بهدنبال بهترینها هستند به سوی او سرازیر شود.
میدانیم که اصغر فرهادی امضای خودش را در فیلمسازی پیدا کرده و حالا مفاهیم و جهان خودش را دارد. «قهرمان» چه در چارچوب همان جهان و چه در مواجهه به عنوان فیلمی کاملا مستقل از آن جهان نقطه ضعفهایی دارد در نهایت تبدیل به اثری الکن در بیان قصهاش میشود.