ایده چندجهانی چیزی است که مارول سالهاست به دنبال آن است. این مفهوم، هنگامی آغاز گردید که در فیلم ثور در سال ۲۰۱۱، جهان دیگری از طریق قلمروهای نهگانه راهاندازی شد.
فینچر یک کمالگرای مطلق در داستانگویی است. او کوچکترین اجزای فیلمش را زیر نظر دارد؛ کمالگرایی او تا حدی است که میشود آن را به وسواس بیش از حد تعبیر کرد. خشک بودن او سر صحنه و برداشتهای متعددی که برای درست در آمدن یک پلان میگیرد، دلیلی بر وجود این وسواس و کمالگرایی او است.
کندیمن در اصل، یک داستان کوتاه از کلایو بارکر با عنوان ممنوعه بود که در جلد پنجم مجموعه محبوب کتابهای خون او قرار داشت و در اواسط دهه ۸۰ میلادی منتشر شده بود. فیلم اصلی به کارگردانی برنارد رز، از لیورپول که مکان روایت کتاب بارکر بود، به مجتمع مسکونی کابرینی گرین در شیکاگو منتقل شد.
به لطف بلاکباسترهای استودیوی مارول و موفقیتشان در گیشه به همراه موفقیت آثار سینمایی جذابی چون «جاذبه» (Gravity) و فیلمهای مجموعه «جنگ ستارگان» (Star Wars)، ژانر علمی-تخیلی طی سالهای اخیر محبوبیت فزایندهای یافته و ردپای این محبوبیت را میتوان در سریالهای تلویزیونی و علاقه مخاطبان به این مجموعهها هم جستوجو کرد.
این فیلم به کارگردانی امبر سیلی و نویسندگی کیت لسر، برای اولین بار در جشنواره جهانی فیلم تریبکا در ماه ژوئن به نمایش درآمد و به تازگی بر روی پرده سینماها رفته است. داستان این فیلم، حول مجموعهای از گفتگوها است که بیل هاگمایر، مامور ویژه افبیآی (ایلیا وود) با قاتل سریالی، تد باندی (این بار با بازی لوک کربی) در سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۹ داشته است.
اولین نگاه به سومین فیلم انفرادی تام هالند به عنوان خزندهی روی دیوارها، مدتها به واسطه عدم انطباق با استانداردهای مارول و سونی به تاخیر افتاد تا برای اولین بار در سینماکان (صنعت صاحبان سینماهای مستقل) و سپس متعاقب آن در سایر نقاط جهان برای اولین بار به نمایش گذاشته شد. بنابراین وقتی به بازار آمد، تماشاگران به سرعت به تماشای آن رفتند و سپس آن را موشکافانه برای هر جزئیاتی که ممکن بود مطالب بیشتری را در مورد مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست فاش کند، مورد نقد و بررسی قرار دادند.
پردرآمدترین عناوین سال، از جمله بیوه سیاه، سریع و خشمگین ۹ و یک مکان ساکت ۲، فروش اولیه خوبی در گیشه تجربه کردند اما سود آنها خیلی زود کاهش یافت که یکی از دلایل آن، انتشار این آثار در سرویسهای پخش بود که شرایط را روز به روز پیچیدهتر میکرد. ظهور نوع دلتا کرونا، منجر به تردید شدید بینندگان برای حضور در سینماها شد و ممکن است استودیوهای فیلمسازی دوباره اکران آثار مهم و اصلی خود را تا سال ۲۰۲۲ به عقب بیاندازند.
کمتر کارگردانی در سینما حضور دارد که تعداد زیادی از فیلمهایش امتیازهای بالایی گرفته باشد. بهویژه اگر فیلمهایشان در ژانر اکشن باشد که معمولا قصههای هوشمندانهای ندارند و منتقدان روی خوشی نسبت به آنها نشان نمیدهند. با این حال جان وو موفق شده دقیقا همین کار غیرممکن را شدنی کند، یعنی فیلمهای اکشن با کیفیتی بسازد که هم تماشاگران را حسابی ذوقزده میکند و هم امتیازهای خوب و بالایی از منتقدان میگیرد.