جولز وینفیلد، خلافکار فیلسوف فیلم پالپ فیکشن کوئنتین تارانتینو که بعد از اتفاقی عجیب تصمیم میگرفت جرم و جنایت را کنار بگذارد و مسیر انسان درستکار را پیش بگیرد، یکی از به یاد ماندنیترین نقشآفرینیهای ساموئل ال جکسون به حساب میآید. اما حضور جکسون در این نقش به لطف اشتباهی بامزه بود که در ادامه میخوانید.
زمانی که صحبت از انتخاب بازیگر یا گروه بازیگری به میان میآید، انتخاب درست بازیگر برای نقشها و به خصوص برای نقش اصلی، میتواند سرنوشت فیلم و روند موفقیت یا شکست آن را رقم بزند. چه بسا بازیگرانی بودند که با حضور خود در فیلم، به این اثر هویتی خاص بخشیدند و در نقطهی مقابل نیز بازیگرانی بودند که به رغم داشتن نام و آوازه، کاری از پیش نبردند و پروژهی سینمایی عملا با شکست مواجه شد.
بنا بر آمارهای منتشر شده، اغلب تماشاگران فیلم «لیگ عدالت زک اسنایدر» در آمریکا و حدود نیمی از بینندگان این فیلم ابرقهرمانی در بریتانیا آن را به طور کامل و تا پایان تماشا نکردهاند.
بر اساس قرارداد همکاری نتفلیکس و سونی، فیلمهای در حال ساخت این کمپانی پس از اکران در سینماها به طور انحصاری از طریق نتفلیکس پخش خواهند شد.
امسال در مراسم جوایز آکادمی اسکار، زن جوان نویددهنده (Promising Young Woman)، میناری (Minari)، یهودا و مسیح سیاه (Judas and the Black Messiah) و پدر (The Father) در زمینهی بهترین فیلم با یکدیگر به رقابت میپردازند. یک اتفاق کمیاب برای جشنوارهی ساندنس.
فیلمهای جنگی، ژانری از آثار سینمایی را تشکیل میدهند که به قول ساموئل فولر فیلمساز مطرح آمریکایی سوای اینکه چقدر شخصی یا احساسی باشند به این هدف ساخته میشوند تا مخاطبشان، جنگ را از نزدیک احساس کند.
پس از یک سال تعطیلی پی در پی، تاخیر مداوم و اولین پخش آنلاین «زن شگفتانگیز ۱۹۸۴» (Wonder Woman 1984) و اکنون پس از انتظاری طولانی برای اکران «لیگ عدالت؛ نسخهی زک اسنایدر» (Zack Snyder’s Justice League)، دنیای فیلمهای کامیک DC سرانجام دوباره فعالیت خود را از سر میگیرد. DCEU همچنین تعداد زیادی فیلم برای آینده آماده کرده که هر روز تعداد بیشتری به آنها اضافه میشود. برخی همچنان در حال کار هستند، برخی تولیدات رو به اتمام هستند و تعداد زیادی از تریلرها برای اجرا آماده میشوند. برخی هم هنوز در کتابها هستند و تاریخ مشخصی برای اکران ندارند.
عید امسال وعده وعید برای تماشای سریالهای کمدی شبکهی نمایش خانگی زیاد بود. همه هم سریالهایی بودند که اسامی مشهوری پشت صحنه و جلوی دوربینشان حضور داشتند. سه نمونهی پررنگترین سریال «خوب، بد، جلف: رادیواکتیو» نوشتهی پیمان قاسمخانی، «دراکولا» ساختهی مهران مدیری و «مردم معمولی» ساختهی رامبد جوان بود. سه اثر که از فرط بد بودن با یکدیگر رقابت تنگاتنگی داشتند و به زور میتوانستند حتی لبهای مخاطبانشان را به لبخندی باز کنند.