بعد از چهارسال دوری از سینما سال ۲۰۱۶ پل ورهوفن با یک فیلم رعبانگیز برگشت. فیلمی که یادآور دوران طلایی او در ابتدای دههی نود بود.
پدرو آلمادووار کارگردان اسپانیایی، برندهی جایزهی اسکار بهترین فیلمنامه برای فیلم «با او حرف بزن» و سازندهی فیلمهایی مانند «رنج و شکوه» و «همه چیز دربارهی مادرم» که مهمترین فیلمساز امروز اسپانیا محسوب میشود، در روزهای شیوع کرونا از قرنطینه یادداشتهایی مینویسد. بخشی از این یادداشتها دربارهی تجربهی شخصی فیلمساز در قرنطینه و یادآوری خاطراتش است و بخشی دیگر به معرفی فیلم میپردازد. فهرست پیشنهادی سینمایی آلمادووار برای فیلمبینی در قرنطینه تا امروز به دو بخش فیلمهای عاشقانهی محبوب او و فیلمهای حال خوب کن تقسیم شده است. مروری میکنیم روی فیلمهایی که آلمادووار در قرنطینه آنها را مرور کرده و به عاشقانه سینما هم دیدنشان را توصیه کرده است.
از زمانی که انسانها شروع به تعریف قصه و داستان برای همدیگر و نسلهای مختلف کردند، حکایتهایی دربارهی جنایت، تجاوز و دستدرازیهای بشر هم نقل میشد. حکایتهایی که قدمتشان تا خود انجیل هم میرسید. بهترین سریالهای پلیسی به همین حکایتها میپردازند.
روز چهارشنبه هفته گذشته سهام شرکت نتفلیکس از خود رشد نشان داد و با رسیدن قیمت هر سهم به بالاترین میزان خود در تاریخ این شرکت ارزش بازار آن را به ۱۸۷.۳ میلیارد دلار رساند. رقمی که بالاتر از ارزش ۱۸۶.۶ میلیارد دلاری دیزنی بود و همین موضوع در رسانهها خبرساز شد.
باب کین، استن لی و جک کربی مردانی بودند که با خلاقیت پایانناپذیر و طراحیهای جذاب و قصههای شگفتانگیزشان دنیا را تسخیر کردند. اکثر فیلمهایی که در هزارهی سوم رکورد گیشه را شکستند از قصههای این سه نفر تاثیر گرفتند پس منطقی است اگر سراغ خالقان اصلی این آثار برویم. کسانی که موفقیت این فیلمها مدیون آنهاست نه کارگردان و تهیهکنندگانشان. خالقان مهمترین کمیک استریپها و قهرمانان فیلمهای ابرقهرمانی.
فیلم «پلتفرم» محصول شبکهی نتفلیکس ناگهان فضای اینترنت را به تسخیر خودش درآورد. این روزها تقریبا همه در فضای مجازی از تجربهی دیدن «پلتفرم» مینویسند. جدا از این که نتفلیکس حالا با محصولات اریجینال سینمایی هم توانسته اسم و رسمی برای خودش پیدا کند، این فیلم اسپانیایی با ساختاری متفاوت به مفهومی میپردازد که خیلیها را مجذوب خودش کرده است.
محمدحسین مهدویان بعد از تجربهی درخشان فیلم اولش«ایستاده در غبار»، که فرم ماکیومنتری (داستانی مستندنما) داشت) سراغ سوژهای رفت که گرچه از لحاظ ساختار سادهتر از فیلم قبلیاش بهنظر میرسید (که البته ظاهر قضیه اینطور است) اما داستان و سوژهاش حساسیتبرانگیزتر و پرداخت آن سختتر از داستان احمد متوسلیان بود. داستان فیلم ماجرای نیمروز از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و با خواندن بیانیهی مجاهدین شروع میشود که خواستار حضور در ساختار قدرت هستند و تهدید به حملات مسلحانه میکنند. همین که قصه از این تاریخ شروع میشود نشاندهندهی هوش مهدویان است. نکتهی مثبت دوم این است که مهدویان قصه را از زاویهی دید ماموران اطلاعات نشان میدهد.
در حالی که آکادمی علوم و فنون آمریکا یا همان اسکار خودمان بیشتر اوقات به فیلمهای انگلیسی زبان روی خوش نشان داده است، از سال ۱۹۵۶ که آکادمی اسکار بخش مجزایی برای فیلمهای خارجیزبان تاسیس کرد از مهمترین فیلمهای بینالمللی هم تجلیل شده است. فیلمسازانی مثل پدرو آلمادووار، ویتوریو دسیکا و آکیرا کوروساوا در کارنامهشان جایزهی اسکار برای بهترین فیلم بینالمللی (همان بهترین فیلم خارجی زبان سابق) را دریافت کردهاند. از ابتدای قرن بیست و یکم فیلمهایی از سرتاسر دنیا در این بخش جایزه گرفتهاند. خیلی از این فیلمها بعد از گرفتن جایزهی اسکارشان تازه به شهرت جهانی رسیدند و اگر اسکار را دریافت نمیکردند شاید در این حد منتقدان آنها را ستایش نمیکردند و در فروش هم موفق نبودند. این فهرستی از برندگان اسکار فیلمهای خارجی زبان هزاره سوم است که به ترتیب از بهترین تا بدترین مرتب شدهاند.