البته بزرگترین و مهم‌ترین پرسش درباره‌ی این موضوع احتمالا این است: در دنیای تل‌ماسه مذهب به چه معناست؟ پاسخ این سوال بستگی به این دارد که از چه کسی بپرسیدش. از نظر بعضی‌ها نظیر فرمن‌ها، شیوه و روش زندگی است. اما برای کسانی که بر مسند قدرت نشسته‌اند، ابزاری سیاسی است. خیلی از آدم‌هایی که در طبقه‌های بالاتر و قدرتمندتر دنیای تل‌ماسه زندگی می‌کنند (افرادی مثل اعضای اتحادیه‌ی فضایی، که کنترل تمام سفرهای بین ستاره‌ای را در دست دارند)  اعتقادی به مذهب و عقاید ماورایی ندارند. حتی اعضای فرقه‌ی بن جزریت هم خودشان را گروهی مذهبی نمی‌دانند، اما عقاید و خرافه‌هایی در ذهن بقیه‌ی مردم جا می‌اندازند تا به مقاصد خودشان برسند. تمام این‌ها به خاطر رویکرد فرانک هربرت در گسترش دنیای داستانش بود.

  • هر آنچه باید پیش از دیدن فیلم تلماسه بدانید

هربرت سعی داشت هم‌پوشانی بین مذهب و سیاست را به تصویر بکشد و به خوانندگانش نشان دهد چگونه عقاید دینی و مذهبی می‌تواند به سلاح و ابزاری برای رسیدن به قدرت و مطیع نگه داشتن مردم بدل شود.

انجیل کاتولیک نارنجی

در دنیای تل‌ماسه، یک باور دینی واحد وجود ندارد (جدای از این باور که خدایشان یک قادر مطلق چندجنسیتی است) اما تقریبا همه به نحوی نسبت به سنت‌های مذهبی تعلق خاطر دارند.

در مرکز تمام باورها و اعتقادات مردم تل‌ماسه، انجیل نارنجی قرار گرفته است. این انجیل اصلی‌ترین و مهم‌ترین متن مذهبی است که در سرتاسر دنیای تل‌ماسه استفاده می‌شود. کتابی که هزاران سال پیش با تلفیق صدها باور مذهبی گوناگون خلق شد.

همه چیز با شورش علیه ماشین‌ها آغاز شد. حدود ۱۰ هزار سال قبل از وقایع اولین کتاب تل‌ماسه (که ۱۰ هزار سال بعد از زمان حال ما است) زندگی مردم به هوش مصنوعی یا «خدای منطق ماشینی» گره خورده بود. تا اینکه انقلابی عظیم و ۲۰۰ ساله به نام جهاد بوتلری شکل گرفت و در پی آن مردم تکنولوژی هوش مصنوعی را به کل پس زدند و به این اعتقاد روی آوردند که «هیچ چیز قادر به جایگزینی انسان نیست». همین ماجرا باعث شد تا منتات‌هایی (چیزی که به‌عنوان جایگزین انسانی کامپیوترها به وجود آمد) مثل ثوفیر هاوات حضور پیدا کنند، افرادی که آموزش دیده‌اند تا ساز و کار ذهنشان نزدیک‌ترین نمونه به تفکر کامپیوتری باشد و از آن‌ها به جای هوش مصنوعی استفاده می‌کنند.

در پی جهاد بوتلری، اتحادیه‌ی سفرهای فضایی و بن جزریت (دو گروهی که قدرت و نفوذ روزافزونی پیدا می‌کردند) رهبرهای تمام مذاهب دنیا را متقاعد کردند تا با هم متحد شوند و یک متن واحد بنویسند. آن‌ها شروع به کار کردند و با تلفیق و بازتعریف هزاران باور و انگاره‌ی مذهبی امپراتوری قدیم، متن تازه و متحدی شکل دادند که در آن آموزه‌ها و مضامین مسیحیت، بودیسم، اسلام و دیگر مذاهب و ادیان حضور داشت.

کمیسیونی از مترجم‌های سراسر دنیا برای ۷ سال با هم کار کردند تا در نهایت انجیل کاتولیک نارنجی منتشر شد. کتابی ۱۸۰۰ صفحه‌ای که آموزه‌های تمام ادیان شناخته‌شده را کنار هم جمع می‌کرد و یکی از مضامین اصلی مطرح‌شده در آن بحث اعتماد به انسان‌ها بود تا این باور درون ذهن همه شکل بگیرد که «هرگز به ماشین‌ها اعتماد نکنید.»

درباره‌ی اینکه چرا عنوان کتاب را انجیل کاتولیک نارنجی گذاشتند چند توضیح متفاوت وجود دارد و هیچ‌کدام را خود هربرت تأیید نکرده است. پسر فرانک هربرت یعنی برایان (که دنباله‌هایی را برای کتاب پدرش نوشت) گفته که این کتاب تلفیقی است از باورهای کاتولیک و پروتستان (که اشاره دارد به محفل نارنجی، انجمنی پروتستان و سیاسی در ایرلند) و چندین باور مذهبی گوناگون را کنار هم جمع کرده. در برخی منابع هم عنوان شده که این نام معنای خاصی ندارد و صرفا یک بازی با کلمات است.

بنه جزریت

ربکا فرگوسن در فیلم تل‌ماسه

انجمن خواهری بن جزریت یک محفل زنانه‌ی مرموز و منحصربه‌فرد در دنیای تل‌ماسه است که هزاران سال فعالیت کرده تا انسان‌ها را آن‌طور که می‌خواهد تربیت کند. این محفل در پی جهاد بوتلری شکل گرفت (اگرچه گفته شده سابقه‌ی آن‌ به خیلی قبل‌تر برمی‌گردد) و در کنار اتحادیه‌ی سفرهای فضایی جایگاهی مهم و پرنفوذ پیدا کرد و یکی از قدرتمندترین نیروهای سیاسی جهان شد.

اعضای این محفل مرموز به خاطر یک عمر تمرین و آماده‌سازی، قدرت‌های ذهنی و فیزیکی فراتر از انسان‌های عادی دارند، از جمله قدرت نفوذ کلام حیرت‌انگیز که مردم را وادار به انجام کارهای گوناگون می‌کند، توانایی کشف حقیقت، و قدرت کنترل تک‌تک ماهیچه‌ها و عصب‌های بدن. قدرتمندترین آن‌ها حتی قادر است به خاطراتی مادرزادی دست پیدا کند و وقایع ده‌ها هزار سال قبل را ببینند.

بن جزریت یک سازمان مذهبی نیست، بلکه از مذهب به‌عنوان یک ابزار استفاده می‌کند تا به اهداف و مقاصد خودش برسد. بخش زیادی از دانش آن‌ها از کتاب اظهر می‌آید، کتاب راهنمایی که در آن اطلاعاتی از کهن‌ترین باورها گردآوری شده و گویا از انجیل کاتولیک نارنجی هم قدیمی‌تر است. با این وجود، اعضای بن جزریت عمدتا اعتقادی به باورهای مذهبی و خرافی ندارند و می‌دانند که خدایان ساخته و پرداخته‌ی ذهن بشر هستند.

در جایی از کتاب «خاندان هارکونن» (House Harkonnen) نوشته‌ی برایان هربرت و کوین جی. اندرسون پاراگرافی درباره‌ی بن جزریت وجود دارد که به درک عقاید آن‌ها بیشتر کمک می‌کند: «مذهب بازی کودکانه‌ای است که آدم‌های بالغ انجامش می‌دهند. مذهب بازتولید عقاید گذشته است: اسطوره‌ها، اسطوره‌هایی که تخیل ذهن هستند و حالا تبدیل به باوری محکم شده‌اند. فرضیه‌های پنهانی که درباره‌ی اعتماد به قواعد جهان به خودمان تزریق می‌کنیم. باورهایی که افرادی خاص برای به دست آوردن قدرت شخصی ساخته و پرداخته‌ و به بقیه خورانده‌اند. تمام این‌ها با ذره‌ای ناچیز از عقلانیت و استدلال و منطق عجین شده. و همیشه حکم و دستور اساسی و نهایی این است که «هرگز حق ندارید سوالی بپرسید، فقط ایمان بیاورید!». ولی ما سوال می‌پرسیم.»

انجمن خواهری بن جزریت به خوبی می‌دانست که خرافه و اعتقاد و مذهب تعدادی از بهترین ابزارهای در دسترسشان بود تا از طریق آن بتوانند در کل جهان قدرت و نفوذی فراگیر پیدا کنند. اعضای بن جزریت برای به کار گیری این ابزار دو روش یا برنامه داشتند؛ میشیونارا پروتکتیوا یا «بازوی سیاه خرافات» که طی آن اعضای محفل به سیاره و دنیاهای در حال توسعه سفر می‌کردند و بذر خرافه و پیشگویی‌های خیالی را در ذهن افراد آنجا می‌کاشتند. خرافه‌هایی که طی سالیان متعدد رشد و گسترش می‌یافت و تبدیل به باور عمومی مردم می‌شد و همه به آن اعتقادی سفت و سخت پیدا می‌کردند.

روش دوم، روش تولید مثل و ازدیاد نسل بود. انجمن خواهری بن جزریت برای هزاران سال سیستم محکم وخلل‌ناپذیری در تولید مثل اعضایشان به وجود آوردند. زن‌های عضو بن جزریت جوری تعلیم می‌دیدند که باروری خودشان را کنترل کنند، یعنی می‌توانستند انتخاب کنند چه زمانی حامله شوند و حتی نوزادشان چه جنسیتی داشته باشد. اعضای محفل را در خاندان‌های اشرافی به‌عنوان همسر و صیغه قرار می‌دادند تا مطمئن شوند فرزندان آن‌ها از نسل بزرگان به دنیا می‌آیند و همه چیز طبق برنامه‌ی محفل پیش می‌رود و از نفوذشان کاسته نمی‌شود.

هدف نهایی برنامه‌ی زاد و ولد بن جزریت این بود که اولین فرزند پسر این محفل به دنیا بیاید. فرزند پسری که هم به خاطرات مادرزادی چند هزارساله دسترسی می‌داشت (چیزی که سالیان سال به دنبالش بودند)، و هم به‌عنوان یک ناجی و فرد برگزیده معرفی می‌شد که قرار است مردم جهان را رهبری کند و محفل بن جزریت را به بالاترین مقام کل جهان‌ها برساند.

بعید است که اعضای بن جزریت واقعا به وجود یک برگزیده و منجی اعتقاد داشته باشند، ولی اینکه اعتقاد داشتند یا نه اهمیتی هم ندارد. هدف آن‌ها خلق یک خدا برای خودشان نبود، می‌خواستند یک خدا در ذهن بقیه‌ی مردم جهان خلق کنند و او را تحت امر خودشان در بیاروند.

مذهب فرمن‌ها

نمایی از زندایا در فیلم تل‌ماسه

اگر می‌خواهید نتیجه‌ی کارهای بن جزریت را در القای خرافه و باورهای خیالی مشاهده کنید، کافی است نگاهی به مردم ساکن در آراکیس بیندازید. مذهب فرمن‌ها تلفیقی است از ذن‌سنی (یک باور دینی کهن که خودش تلفیقی است از آموزه‌های اهل سنت اسلام و مکتب ذن در مذهب بودایی) و پیشگویی‌هایی که بن جزریت در گوش گذشتگان آن‌ها خوانده. ریشه‌ی مذهب ذن‌سنی به گروهی از مسافران قدیم به نام ذن‌سنی‌های دوره‌گرد برمی‌گردد. ذن‌سنی‌های دوره‌گرد از سیاره‌ای به سیاره‌ی دیگر سفر می‌کردند تا از دست غارتگران و برده‌داران در امان باشند.

با گذشت قرن‌ها، این نظام اعتقادی در صحرای آراکیس ادامه یافت و مردمش به آن وابسته شدند. مردم این منطقه شیوه‌های خاص خودشان را برای زنده ماندن در محیط مرگبار صحرا پیدا کرده بودند و اسپایس را در خوراکی‌هایشان استفاده می‌کردند تا قوت و قدرت به دست آورند. آن‌ها همچنین کرم خاکی غول‌آسای آراکیس را به‌عنوان تجسمی از خدای خودشان پذیرفتند.

با این حال، بخش مهمی از باورهای مذهبی فرمن‌ها به خاطر بن جزریت و خرافه‌های القایی‌اشان شکل گرفت. فرمن‌ها به یک پیشگویی بزرگ و مهم اعتقاد داشتند،‌ اینکه روزی غریبه‌ای به نام لسان‌الغیب (یا مهدی) که قدرت بصیرت و پیشگویی دارد و از نوادگان بن جزریت است، به آراکیس خواهد آمد و آن‌ها را سمت آزادی و رهایی ابدی هدایت خواهد کرد. این باور در واقع یکی از سنگین‌ترین و سخت‌ترین پیشگویی‌های محفل بن جزریت بود و تنها در مناطقی به کار می‌رفت که کلا از بقیه‌ی دنیا جدا بود و مردمش در پیچیده‌ترین و خصمانه‌ترین شرایط ممکن زندگی می‌کردند. اعضای محفل به این نتجیه رسیده بودند که برای کنترل ذهن اعضای این مناطق بدوی و خطرناک، راهی جز القای خرافه‌های سهمگین و عظیم در ذهنشان نداشتند.

به این طریق فرمن‌ها طی نسل‌های گوناگون و سالیان متعدد، به چیزی ایمان آوردند که خود محفل بن جزریت از قبل در ذهن پیشینیان آن‌ها کاشته بود. زمانی که خاندان آتریدیس به سیاره‌ی آراکیس می‌آید، افسانه‌ی منجی و لسان‌الغیب تبدیل به باوری عمیق و ریشه‌دار در بین فرمن‌ها شده و کلی شاخ و برگ به خودش گرفته. افسانه‌ای که در نهایت با پل آتریدیس، قهرمان اصلی قصه گره می‌خورد.

منبع: gizmodo

نوشته تل‌ماسه؛ نگاهی کوتاه به مذاهب و باورهای دنیای فرانک هربرت اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.

منبع متن: digikala