بعضی بازیگرها مختصات یک ستاره‌ی نقش اول را ندارند و اگر به‌عنوان بازیگر اصلی یک بلاک‌باستر معرفی شوند، آن فیلم به احتمال زیاد با شکست بدی در گیشه مواجه خواهد شد. اما کافی است آن‌ها را در نقش‌های مکمل به کار بگیرید تا غوغا به پا کنند. بازیگرهایی که در ادامه آمده‌اند، همگی نقش‌آفرینی‌های ماندگاری به نمایش گذاشته‌اند و شخصیت‌های فرعی و مکمل به‌یادماندنی و حیرت‌انگیزی تقدیم سینمادوستان کرده‌اند. شخصیت‌هایی که خیلی وقت‌ها از کاراکتر اصلی فیلم تأثیرگذارتر از آب در آمده‌اند.

  • ۳۰ نقش مکمل که از شخصیت اصلی فیلم جذاب‌تر بودند
  • ۱۰ کارگردان که به بازیگر تبدیل شدند

۱۰. دان چیدل

دان چیدل بازیگر نقش‌های مکمل

پیش از آنکه دان چیدل پایش به جهان سینمایی مارول باز شود و نقش جیمز رودز ملقب به ماشین جنگی را بگیرد، برای ۱۵ سال در هالیوود فعالیت می‌کرد و نقش‌های مکمل و فرعی جذابی را به نمایش می‌گذاشت. او هم نقش‌های خیلی کم و کوتاه بازی کرد، مثل مرد مرموز فیلم «مرد خانواده» (Family Man) یا حضور کوتاهش در قسمت دوم «ساعت شلوغی» (Rush Hour) که حتی نامش را هم در تیتراژ نیاوردند.

اما دان چیدل در اغلب موارد و در فیلم‌هایی مثل «قاچاق» (Traffic)، «شب‌های عیاشی» (Boogie Nights) و «اره‌ماهی» (Swordfish)  نقش شخصیت‌های مکمل جذاب و کاریزماتیک را بازی می‌کرد. اما نقشی که بیشتر از همه به خاطرش معروف شد، بشیر تار متخصص مواد منفجره در فیلم‌های «یازده یار اوشن» (Ocean’s 11) بود. دان چیدل بازیگر ماهر و مسلطی است و کیفیت هر فیلمی را که در آن ظاهر می‌شود، چند پله بالا می‌برد. امورزه مثل ۱۵ سال پیش پرکار نیست، ولی یک زمانی از بهترین گزینه‌های هالیوود برای نقش‌های مکمل بود.

۹. استیون توبولوسکی

این بازیگر قدبلند غیرمتعارف انگار زاده شده تا نقش سیاست‌مداران بی‌اخلاق، فروشنده‌های بیمه‌ی عجیب‌وغریب و دکترها را بازی کند. در کارنامه‌ی او عنوان بیش از ۲۵۰ فیلم ثبت شده و از دهه‌ی ۷۰ میلادی تا امروز مشغول به کار بوده است. او با فیلم‌هایی مثل «توپ‌های فضایی» (Spaceballs) ساخته‌ی مل بروکس و «میسیسیپی می‌سوزد» (Mississippi Burning) شناخته شد و به تدریج راهش را در فیلم‌های مطرح‌تر باز کرد.

توبولوسکی در فیلم میسیسیپی می‌سوزد نقش شهردار شهری کوچک را بازی می‌کرد که در کشته شدن سه نفر از فعالین حقوق بشر نقش داشت. او از این فیلم به بعد دست از فعالیت بر نداشت و نقش‌های کوچک بی‌شماری بازی کرد. در «غریزه‌ی اصلی» (Basic Instinct) کلا ۵ حضور داشت و نقش روان‌شناسی را داشت که شخصیت کاترین ترمل و انگیزه‌هایش را موشکافی می‌کرد. در فیلم «روز موش‌خرما» (Groundhog Day) همان فروشنده‌ی بیمه‌ی اعصاب‌خردکنی بود که مدام سر راه بیل موری سبز می‌شد. او همچنین در فیلم‌های استیون سیگال هم بازی کرده.

۸. جودی دنچ

جودی دنچ بازیگر نقش‌های مکمل

جودی دنچ بازیگری در تلویزیون را از اواخر دهه‌ی ۵۰ میلادی شروع کرد، اما اکثرا او را به خاطر بازی در نقش اِم، رئیس جدی و عصبانی جیمز باند می‌شناسند. جودی دنچ از سال ۱۹۹۵ و دوران پیرس برازنان نقش اِم را بر عهده گرفت و تا فیلم «اسکای‌فال» (Skyfall) و دوران دنیل کریگ هم نقشش را ادامه داد.

اما جودی دنچ به جز فیلم‌های جیمز باند، در آثار مطرح زیادی ظاهر شده و به خاطر حضور ۱۵ دقیقه‌ای در فیلم «شکسپیر عاشق» (Shakespeare In Love) برنده‌ی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. در فیلم «سرگذشت ریدیک» (The Chronicles of Riddick) مقابل وین دیزل قرار گرفت و یکی از بی‌شمار چهره‌ی معروفی است که در دو قسمت فیلم «بهترین هتل عجیب مریگولد» (The Best Exotic Marigold Hotel) بازی کرد.

جودی دنچ تا کنون در ۱۱۰ فیلم گوناگون بازی کرده و در این ۲۰ سال اخیر حسابی پرفروغ شده. امروزه در فیلم‌های گوناگون وقتی می‌خواهند شخصیت‌های زن مسن سرسخت و حاضرجواب را به نمایش بگذارند، معمولا یا سراغ او می‌روند یا هلن میرن. دنچ یکی از بهترین بازیگرهای حال حاضر سینماست که سابقه‌ی دور و درازی در ایفای نقش‌های فرعی و مکمل دارد.

۷. رابرت دووال

رابرت دووال

اکثر سینمادوستان، رابرت دووال را به خاطر بازی در نقش تام هاگن، وکیل خانواده‌ی کورلئونه در فیلم‌های «پدرخوانده» (The Godfather) می‌شناسند. ولی این بازیگر کهنه‌کار هالیوود پیش از پدرخوانده هم در فیلم‌هایی چون «بولیت» (Bullitt) و نسخه‌ی سال ۱۹۶۹ «شجاعت واقعی» (True Grit) بازی کرده بود. اما بیشتر نقش‌هایی که ایفا کرد برای تلویزیون بودند.

بعد از سال ۱۹۷۲، رابرت دووال را می‌توانستید همه جا ببینید. هم‌زمان که آل پاچینو و رابرت دنیرو مسیر ستاره شدن را طی می‌کردند و بی‌وقفه در نقش‌های اصلی ظاهر می‌شدند، دووال از حضورش به‌عنوان یک بازیگر مکمل کاربلد حسابی راضی بود. او سال ۱۹۸۳ به خاطر بازی در فیلم «بخشش‌های محبت‌آمیز» (Tender Mercies) برنده‌ی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، ولی هیچ‌وقت در بین بازیگران چهره‌ی هالیوود قرار نگرفت.

با این حال اگر کارنامه‌ی پربارش را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که او بازیگری تواناست که از پس هر نقشی بر می‌آید. از نقش یک پلیس سرسخت در فیلم «رنگ‌ها» (Colors) گرفته تا نقش یک دکتر در فیلم «پدیده» (Phenomenon).

رابرت دووال هنوز هم بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر کار می‌کند و او را می‌توانید در فیلم‌های پرخرجی مثل «جک ریچر» (Jack Reacher) و «قاضی» (The Judge) یا آثار مستقل و جمع‌وجورتری مثل «دل دیوانه» (Crazy Heart) ببینید. او کسی است که خودش را به‌عنوان بازیگر نقش‌های مکمل پذیرفته و همیشه نقش‌آفرینی‌های درخشانی به نمایش می‌گذارد.

۶. وینگ ریمز

 بازیگر نقش‌های مکمل

اگر وینگ ریمز در کل زندگی‌اش فقط «پالپ فیکشن» (Pulp Fiction) را بازی کرده بود، باز هم شایستگی حضور در این فهرست را داشت. مارسلوس والاس در فیلم پالپ فیکشن یکی از بهترین و جذاب‌ترین شخصیت‌های مکملی است که تا به حال دیده‌ایم و وینگ ریمز او را جوری به تصویر کشده که هیچ‌کس دیگری نمی‌توانست.

وینگ ریمز از دهه‌ی ۸۰ میلادی در سینما فعالیت می‌کرد و در نقش‌های کوتاه ولی به‌یادماندی ظاهر می‌شد. او در فیلم‌هایی چون «ایست! وگرنه مادرم شلیک می‌کند!» (Stop or My Mom Will Shoot)، «نردبان جیکوب» (Jacob’s Ladder) و «تلفات جنگ» (Casualties of War) نقش‌های کوتاهی بازی کرد و کم‌کم خودش را به پروژه‌های مهم‌تر رساند.

او حتی در نقش‌های اولیه‌اش هم حضور مؤثری داشت و می‌توانست صحنه‌ها را مال خود کند. تا اینکه در فیلم «دِیو» (Dave) به کارگردانی ایوان ریتمن به نقشی رسید که او را سر زبان‌ها انداخت. او در این فیلم نقش مأمور سرویس مخفی را بازی می‌کرد که موظف بود از نسخه‌ی بدلی و قلابی رئیس جمهور محافظت کند، چون رئیس جمهور واقعی به کما رفته بود.

وینگ ریمز با این فیلم فرصت پیدا کرد که مهارت‌های بازیگری‌اش را به رخ بکشد و به خاطر ظاهر خوب و صدای بم و گیرایش، روی خیلی‌ها تأثیر گذاشت. وقتی کوئنتین تارانتینو او را برای بازی در پالپ فیکشن انتخاب کرد، ستاره‌ای متولد شد و برای تقریبا ۱۵ سال پیاپی، ریمز را برای نقش‌های مکمل جذاب انتخاب کردند. او در سری فیلم‌های «مأموریت: غیرممکن» (Mission Impossible) در کنار تام کروز ظاهر شد، در فیلم «هواپیمای محکومین» (Con Air) یکی از بهترین نقش‌های فرعی بود، و زک اسنایدر هم او را برای بازسازی فیلم «طلوع مردگان» (Dawn of the Dead) انتخاب کرد.

متأسفانه او این روزها بیشتر در فیلم‌های ویدئویی بازی می‌کند، آثار کم‌خرجی که مستقیم و بدون اکران روانه‌ی شبکه‌ی نمایش خانگی می‌شوند. ولی برای بیش از یک دهه، او یکی از بهترین بازیگران نقش مکملی بود که هالیوود می‌شناخت و در هر نقشی که ظاهر می‌شد، جذابیت‌های انکارناپذیری با خودش به همراه می‌آورد.

۵. کریستوفر واکن

کریستوفر واکن

کریستوفر واکن سلطان نقش‌های مکمل کاریزماتیک و جذاب و بامزه است. احتمالا هیچ بازیگری در تاریخ هالیوود به اندازه‌ی کریستوفر واکن نتوانسته این حجم از نقش‌های فرعی ماندگار را خلق کند.

کریستوفر واکن هفت دهه است که بازی می‌کند و به خاطر فیلم «شکارچی گوزن» (The Deer Hunter) برنده‌ی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شده. با این حال بیشتر نقش‌هایی که در اوایل فعالیت حرفه‌ایش بازی کرد، شخصیت‌های اصلی داستان بوده‌اند. واکن در فیلم «منطقه مُرده» (The Dead Zone) ساخته‌ی دیوید کراننبرگ نقش‌آفرینی درخشانی به نمایش گذاشت، و در فیلم‌هایی چون «دروازه بهشت» (Heaven’s Gate) هم نقش‌ نسبتا زیادی داشت.

تا اینکه در دو فیلم کوئنتین تارانتینو ظاهر شد، اولی «داستان عاشقانه‌ی واقعی» (True Romance) بود که تارانتینو فیلم‌نامه‌اش را نوشته بود و کریستوفر واکن تنها ۵ دقیقه در آن حضور داشت و مقابل دنیس هاپر بازی می‌کرد، اما چه ۵ دقیقه‌ای. فیلم بعدی، پالپ فیکشن بود که حضور واکن در آن حتی از داستان عاشقانه‌ی واقعی هم کمتر بود، اما تأثیرگذاری‌اش دست‌نخورده باقی مانده بود. سکانسی که او به بوچِ خردسال درباره‌ی سرگذشت عجیب و پرماجرای ساعت پدرش می‌گوید، یکی از ماندگارترین لحظات این فیلم تارانتینو است و به لطف بازی کریستوفر واکن تا این حد خوب از آب در آمده.

کریستوفر واکن با این نقش‌های کوتاه، به موفقیت‌های بزرگی رسید و جای پایش را به‌عنوان یک بازیگر مکمل درجه‌یک و ماهر و کاربلد تثبیت کرد. او از آن زمان تا کنون نقش‌های متنوع بی‌شماری را بازی کرد و همیشه هم عالی و مثال‌زدنی ظاهر شد.

۴. جی.تی. والش

 بازیگر نقش‌های مکمل

متأسفانه جی تی والش خیلی ناگهانی و در ۵۴ سالگی درگذشت، وگرنه ممکن بود رتبه‌ی اول این فهرست را از آن خود کند. نام این بازیگر در بیش از ۷۰ فیلم و سریال آمده و خیلی از آن‌ها نقش‌های کوتاه اما ماندگاری بوده که به لطف حضور او معنی پیدا کرده‌اند.

جی تی والش و کرت راسل همکاری جذابی با هم داشتند و در چهار فیلم کنار هم بازی کردند.  او یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌هایش را در فیلم «طلوع خورشید تکیلا» (Tequila Sunrise) به نمایش گذاشت، جایی که در آن نقش رئیس پلیس مگ‌وایر را بازی می‌کرد. والش هیچ‌وقت به جایگاه بزرگی نرسید و در مقام یک ستاره‌ی معروف قرار نگرفت، اما تقریبا در تمام فیلم‌هایی که ظاهر شد شخصیت‌های فرعی ماندگاری بازی کرد.

۳. گری اولدمن

گری اولدمن

گری اولدمن بازیگری است که از پس هر نقشی بر می‌آید. او استاد تغییر لهجه است و با اینکه اصالتا انگلیسی است، در نقش شخصیت‌های آمریکایی بی‌شماری فرو رفته و شاید خیلی‌ها یادشان برود او واقعا بریتانیایی است.

یکی از معروف‌ترین نقش‌های او، پلیس فاسد و دیوانه‌ و مجنون فیلم «لئون» (Leon) بود. گری اولدمن در آن فیلم با همان اولین حضورش در صحنه، لحظات را مال خودش می‌کند و ما به‌عنوان بیننده از مهارت او حیرت‌زده می‌مانیم. تمام اعمال و رفتار و حرکات این شخصیت در ذهن همه‌ی ما ثبت شده و همیشه به‌عنوان یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های منفی تاریخ سینما شناخته می‌شود.

چند سال پیش هم در سه‌گانه‌ی «شوالیه‌ی تاریکی» (The Dark Knight) نقش کمیسر جیم گوردون را بازی می‌کرد و به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های دی‌سی جان بخشید. وقتی اولدمن در قالب یک نقش فرو می‌رود، دیگر او را نمی‌بینید و کاملا در کاراکترش حل می‌شود.

۲. استیو بوشمی

استیو بوشمی

استیو بوشمی به معنای واقعی کلمه یک بازیگری همه‌کاره است. او هم می‌تواند در فیلم‌های کمدی اسلپ‌استیک بازی کند، هم در فیلم‌های درام و ترسناک و جنایی. ترسی هم ندارد که در قالب آدم‌های احمق و خنگ و دیوانه‌ و قاتل و هرچیزی که فکرش را بکنید، فرو برود.

استیو بوشمی بازیگر محبوب کارگردان‌هایی چون برادران کوئن، کوئنتین تارانتینو و مایکل بی است. او همچنین رفاقتی دور و دراز با آدام سندلر دارد و به خاطر همین توانسته در طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها ظاهر شود. از «فارگو» (Fargo) و «سگ‌های انباری» (Reservoir Dogs) گرفته تا «آقای دیدز» (Mr. Deeds). او همچنین در انیمیشن‌های متعددی هم صداپیشگی کرده. با توجه به شکل و ظاهر خاص بوشمی، او از اولش هم شانس زیادی برای بازی در نقش‌های اول نداشت، برای همین تمام انرژی خود را روی نقش‌های مکمل گذاشت و آن‌ها را به بهترین شکل ممکن بازی کرد.

۱. (به صورت مشترک) ساموئل ال. جکسون و کوین بیکن

 بازیگر نقش‌های مکمل

با ساموئل ال جکسون شروع می‌کنیم، بازیگری که تقریبا کل زندگی‌ حرفه‌ایش را مشغول بازی در نقش‌های مکمل بوده، آن هم چه نقش‌های مکملی. همگی درجه‌یک و به‌یادماندنی و جذاب. او حتی شخصا سراغ جرج لوکاس رفت و به او گفت که می‌خواهد در پیش‌درآمد «جنگ ستارگان» (Star Wars) بازی کند. لوکاس هم بی‌معطلی نقش میس ویندو را اختصاصی برایش نوشت.

ساموئل ال جکسون طی این سال‌ها تبدیل به یکی از چهره‌های اصلی جهان سینمایی مارول هم شده و نقش نیک فیوری، رئیس سازمان شیلد و متصدی انتقام‌جویان را بازی کرده است. او همچنین به خاطر استفاده‌ی مکررش از یک ناسزای به‌خصوص، معروف است.

اما عمده نقش‌های ماندگار این بازیگر، مربوط به حضورش در کنار کوئنتین تارانتینو است. از زمانی که در پالپ فیکشن نقش جولز را بازی کرد، او تبدیل به پای ثابت فیلم‌های تارانتینو شد. ساموئل ال جکسون در هر فیلمی که ظاهر می‌شود، ویژگی‌های خاص خودش را هم می‌برد و همه چیز را به سطحی بالاتر و جذاب‌تر می‌برد.

کوین بیکن

کوین بیکن در ابتدای فعالیت حرفه‌ای خود نقش جوان‌های خوش‌چهره و خوش‌تیپ را در فیلم‌هایی چون «جمعه ۱۳ام» (Friday the 13th) بازی می‌کرد و نامش به خاطر بازی در فیلم «بی‌بند و بار» (Footloose) سر زبان‌ها افتاد.

اما بیکن معمولا در نقش‌های اصلی خوش نمی‌درخشید و فیلم‌هایی که او را در نقش اول به کار می‌گرفتند به موفقیت چندانی نمی‌رسیدند. تا اینکه در چند فیلم نقش مکمل را بازی کرد. در فیلم «جی‌اف‌کی» (JFK) نقش ویلی اوکیف، زندانی همجنس‌گرا را بازی کرد، در فیلم «مرگ‌جویان» (Flatliners) در کنار ستاره‌هایی چون جولیا رابرتز و کیفر ساترلند قرار گرفت و راب رینر هم او را برای نقش جک راس، دادستان نظامی فیلم «چند مرد خوب» (A Few Good Men) انتخاب کرد.

از این مقطع به بعد، او به نقطه‌ی اوج کارنامه‌ی حرفه‌ای خودش رسید و با اکثر کارگردان‌های مهم و مطرح هالیوود کار کرد. چهره‌هایی مثل کلینت ایست‌وود، ران هاوارد و بری لوینسون همگی او را در فیلم‌هایشان آوردند.

منبع: top10films

نوشته ۱۰ بازیگر که در نقش‌های فرعی و مکمل می‌درخشند اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.

منبع متن: digikala