تصاویر تریلر، بسیار گذرا به نظر میرسیدند و در واقع تصاویری سریع و تقریبا غیرقابل رمزگشایی از فیلم و صحنههای مرموزی شامل شخصیتهای آشنا و غرببه در محیطها و شرایط عجیب بودند. با این حال، با تجزیه و تحلیلی جدی و عمیق، میتوان برخی از نظریههای محتملتر درباره فیلم را از میان جمعی از شایعات طرفداران جدا کرد. پس بد نیست نگاهی به آنها بیاندازیم اما این را بدانید که این نظریات ممکن است کمی عجیب به نظر برسند.
لویس از ترس اینکه موجودات فانتزی داستانش، در لایو اکشن، کفرآمیز به نظر برسند، هرگز حق پخش داستان خود را در طول زندگی نفروخت. با این حال، فیلمهای سرگذشت نارنیا پیشرفتهای چشمگیری در کارهای گرافیکی و کامپیوتری، از جمله یکی از اولین شخصیتهای کاملا دیجیتالی را که شیری به نام اصلان (لیام نیسون) بود، به نمایش گذاشتند. عوامل سازنده در اقدامی به همان اندازه مهم، بازیگران گروه را از بین جوانانی مستعد انتخاب نمودند. فیلمها از نظر کیفیت، متفاوت هستند اما به هر حال، داستان آنها درباره سفر جذاب بچههای خانواده پونسی، پیتر (ویلیام موزلی)، سوزان (آنا پوپلول)، ادموند (اسکندر کینز) و لوسی (جورجی هنلی) است که از خانه خود در انگلستان به دنیایی از جادو و خطر منتقل میشوند.
در دو دههی گذشته بزرگترین قهرمانان این کمپانی از شخصیتهای داستانهای کمیک به سوپراستارهای محبوب و به نوعی نیرویی برتر در دنیای مارول تبدیل شده اند. با این حال و با وجود موفقیتهای اخیر مارول شخصیتهای آن هنوز مشمول قانون کپی رایت یا حق نشر هستند. بر اساس این قانون سازندگان یا خانوادههای آنها میتوانند برای بازپسگیری حقوق مالکیت شخصیتها پس از مدت زمان مشخصی که توافق شده است اقدام کنند.
پس از وقایع انتقام جویان: پایان بازی در هاکآی شاهد این بودیم که کلینت بارتون قهرمانی جدید را راهنمایی میکند تا راه او را ادامه دهد. طرفداران مدت زیادی منتظر بودند تا کیت بیشاپ، یا همان دومین هاکآی را در دنیای مارول ببینند و حالا با هنرمندی هیلی استاینفلد سرانجام به این آرزو رسیدند. احتمالا خط زمانی هاکآی به وقایع زمانی که کلینت بارتون در قالب شخصیت رونین بود و زمان پنج ساله بین اثر بشکن تانوس و بازگشت اثر آن بپردازد.
ژانر وحشت یکی از جنجالبرانگیزترین مدلهای قصهگویی در دنیاست. اصل و اساس این ژانر، نمایش اتفاقهای وحشتناک و دلخراشی است که برای مردم میافتد، ناجورترین و خونبارترین ماجراهایی که حتی فکر کردن به آن هم لرزه به اندام ما میاندازد. وقتی فیلمسازی سراغ به تصویر کشیدن چنین داستانها و ماجراهایی میرود، خواه ناخواه درگیر مسائلی چالشی و جنجالی خواهد شد.
از آنجا برادران کوئن داستانی را بازگو میکند که بسیار خندهدار است و به نظر واقعیت ندارد. اما داستان واقعی چیست؟ واقعا فارگو بر اساس رویدادهای واقعی بود یا آنها مخاطبان را فریب دادند؟