بگذارید اینطور شروع کنیم که «دوشیزه» را خوان کارلوس فرنادیلو کارگردانی کرده که بیش از یک دهه بود در صحنهی فیلمسازی خبری از او نشنیده بودیم و هیچ فیلم بلندی به کارگردانی او نداشتیم. نویسندهی فیلم نیز دان مازو است که آخرین فیلمنامهاش را برای فیلم «فست اکس» یا همان «سریع و خشن ۱۰» نوشته است. البته «دوشیزه» از آن فیلمهایی نیست که بعد از دیدنش بلند میشوید و عوامل ساخت آن را چک میکنید؛ بلکه میخواهید با دیدن فیلم دیگری هر چه زودتر یاد آن را از ذهنتان پاک کنید. خلاصه بگذارید اینطور بگوییم که فیلمهای «انولا هلمز» در برابر «دوشیزه» شاهکار به نظر میرسند. اگر بخواهیم برای این استدلال آماری به شما بدهیم میتوانیم به امتیازات فیلمهای براون اشاره کنیم. در کارنامهی همکاریهای میلی بابی براون با نتفلیکس، فیلم «دوشیزه» تاکنون پایینترین امتیاز راتن تومیتوز را به دست آورده است. چهار فصل «چیزهای عجیب» (Stranger Things) به کنار، «دوشیزه» حتی از فیلمهای «انولا هلمز» نمرهی پایینتری کسب کرده که بعد از فیلم مانسترورس، «گودزیلا: سلطان هیولاها» (Godzilla: King of the Monsters)، که امتیازش در راتن تومیتوز ۴۲ درصد است، بدترین فیلم میلی بابی براون به حساب میآید.
جز این، در جهان مبتنی بر شبکههای اجتماعی امروز حس کنجکاوی افراد با اطلاعات خصوصی درباره افراد شناختهشده تحریک میشود؛ چرا از این ترفند در سینما استفاده نشود؟ البته این به معنای دستکم گرفتن ژانر زندگینامهای نیست. ما در تاریخ سینمای جهان فیلم «آمادئوس» میلوش فورمن را هم داریم که درباره زندگی موسیقیدان بزرگ -موتزارت- است. یا همین آقای فورمن دو فیلم زندگینامهای فوقالعاده دیگر هم در کارنامهاش دارد. اما خب اشباح شدن هم چیزی خوبی نیست. مثل اینکه یک سال در میان فیلمی درباره الویس پریسلی بسازند؛ با وجود اینکه پیش از این چندین و چند فیلم و سریال دیگر درباره زندگی او ساخته شده است. این یک جور سوء استفاده از شخصیتی شناختهشده و محبوب است.
در سال ۲۰۰۸ فیلمهای مختلفی براساس کتابهای کمیک و یا حول محور ابرقهرمانان ساخته شد که قابلتوجهترین عناوین در این مقاله معرفی شدهاند. همه فیلمهایی که در این فهرست گنجانده شدهاند، فیلمهای فوقالعادهای نیستند، اگرچه برخی از آنها همچنان در سینمای ابرقهرمانی میدرخشند و جایگاه ویژه و ماندگاری دارند. اما نکتهای که وجود دارد این است که این فیلمهای سینمایی در کنار هم سال ۲۰۰۸ را به سالی تبدیل کردند که سینما در آن تغییر کرد، سالی که سینمای ابرقهرمانی را به جریان اصلی تبدیل کرد و به خاطر سود مالی زیادی که برای شرکتها به همراه داشت، باعث شد ژانر ابرقهرمانی به چیزی که امروز میبینیم بدل شود.
این فیلمها با پرت کردن مخاطب به جهانهای جدید و شگفتانگیز نشان میدهند که ژانر فانتزی زنده و پویا است. امیدواریم سال ۲۰۲۴ با فیلمهایی مانند «شرور» (Wicked)، «نوسفراتو» (Nosferatu) و «بیتلجوس بیتلجوس» (Beatlejuice Beatlejuice) شاهد نسخههای مدرنتری از داستانهای کلاسیک محبوب باشیم اما تا پیش از اکران آنها، ۱۰ فیلم برگزیدهی این مقاله میتوانند شما را سرگرم کنند.
اگرچه استودیوی مارول هنوز به طور علنی تأیید نکرده است که کورین در نقش کاساندرا بازی میکند اما اطلاعات مربوط به فیلم «ددپول و ولورین» در اداره کپیرایت ایالات متحده اما کورین را به عنوان بازیگر این شخصیت ثبت کرده است. با توجه به یک صحنه کوتاه در تریلر که شخصی بسیار شبیه به اما کورین را نشان میدهد، میتوان اطمینان یافت که شایعهها در این باره درست بودهاند. بنابراین باید قبل از تماشای «ددپول و ولورین» بدانیم کاساندرا نوا کیست و چه نوع تهدیدی برای وید ویلسون و لوگان ایجاد خواهد کرد؟
خوشبختانه «تلماسه: بخش دو» برخلاف فیلم اول، جهان منسجمتری دارد. البته هنوز هم اثر خودبسندهای نیست و فهم داستانش شدیدا به فیلم اول وابسته است و اگر کسی قسمت اول این مجموعه را ندیده باشد، امکان برقراری ارتباط با آن را ندارد. اما باز هم به دلیل جا افتادن شخصیتها، اثر مقبولتری است. شاید پیش خود بگویید که فیلمهای دنبالهدار و سهگانهها اصولا آثاری به هم وابستهاند. تا حدی این موضوع قابل پذیرش است اما باز هم تریلوژی یا سهگانههای درخشان آنهایی هستند که هر کدام را بتوان به شکل جداگانه هم تماشا کرد و لذت برد؛ چرا که جهانی کامل دارند و به اندازهی کافی خودبسندهاند. دو مثال درخشان میتواند موضوع را کمی روشن کند.