گاهی اوقات اما خط بین قهرمانان و شرورها مبهم میشود. تعداد کشتههای برخی از ترسناکترین قاتلان تاریخ سینما در مقایسه با تعداد کشتههای برخی از بزرگترین قهرمانان اکشن سینما ناچیز است، با این حال مخاطبان یکی را تشویق میکنند و علیه دیگری هستند. جالب است که در نظر بگیریم چگونه با یک تغییر جزئی در داستان یک شخصیت، یا حتی تغییر در نقطه نظر و جایی که داستان از آن روایت میشود، بسیاری از شخصیتهای محبوب میتوانند به راحتی به اندازهی برخی از بهترین شرورها ترسناک باشند.
قسمت اول انیمیشن «درون و بیرون» درباره احساسات اصلی انسان مثل غم و شادی است و در درون دختری ده ساله به نام رایلی میگذرد. قسمت دوم که گیشه تابستان ۲۰۲۴ را به آتش کشیده است، درباره دوران بلوغ رایلی با تمرکز بر اصلیترین احساس این دوره یعنی اضطراب است. مربیان، مشاوران، درمانگران و مراقبان از هر دو فیلم موفق پیکسار به عنوان ابزاری بینظیر برای کمک به مردم به منظور درک خود استقبال کردهاند. به گفته بسیاری از کارشناسان، داستان احساسات هدایتکننده «پنل کنترل» در سر دختری به نام رایلی، در درمان روزمره، در مدارس و حتی در خانه، جایی که فیلم ها به والدین زاویه دید جدیدی درباره چگونگی مدیریت آشفتگی دوران رشد داده است، تحولآفرین بوده است.
در مورد اقتباسهای سینمایی، فضای کمتری برای خطا وجود دارد و قطعاً فضای کمتری برای جا دادن همه چیز در محدودیت زمانی فراهم شده. در طول سالها، اقتباسهای سینمایی به خاطر نگرانی بیپایانی که میتوانند در طرفداران ایجاد کنند، با بدنامی شهرتی برای خودشان دست و پا کردهاند. با این حال، برخی از این فیلمهای سینمایی به عنوان یک شگفتی خوشایند ظاهر میشوند، تمام جزئیات را رعایت میکنند و یک اقتباس ساخته شده با توجه به علایق طرفداران ایجاد میکنند. به نظر میرسد «سرزمینهای مرزی» -یا «بوردرلندز»- (Borderlands) آخرین قربانی شکست یک اقتباس سینمایی بازیهای ویدیویی است. این ده فیلم که در ادامه به آنها اشاره میکنیم اما دقیقاً برعکس عمل میکنند. آنها بینندگان خود را جذب میکنند و به داستانهای موفقیتآمیز انتقادی و تجاری تبدیل میشوند که برای مخاطبان هدف خود به طور کامل لذتبخش هستند.
یکی از این اسپینآفها سریال «اسنو» (Snow) است که قرار بود مسیر بازگشت جان اسنو و ماجراجوییهای او در آن سوی دیوار را به نمایش بگذارد و در آن کیت هرینگتون دوباره نقش فرزند حرامزادهی ند استارک را ایفا کند. با این حال، این اسپینآف اوایل امسال به دلیل عدم وجود جهتگیری داستانی مشخص که بازگشت شخصیتی را که ما به مدت ۸ فصل با دقت دنبال کردیم توجیه کند، لغو شد.
بازسازی فیلم «کلاغ» توسط استودیوی لاینزگیت، -فیلم کالت دهه ۱۹۹۰ که با بازی براندون لی فقید در آخرین حضور سینماییاش ماندگار شد- آخر هفته گذشته روی پرده رفت. نقدها در مجموع بسیار منفی بودند: امتیاز آن در راتنتومیتوز در حال حاضر ۲۰ درصد است، و تنها چند وبسایت بزرگ مانند ورایتی برایش نقد مثبت نوشتهاند، آنهم با جملاتی همچون «قابل تحمل». بدتر از این اما عملکرد تجاری فیلم بود که تنها ۴.۶ میلیون دلار در آمریکای شمالی فروخت. وضعیت در گیشهی بینالمللی قطعا بهتر نخواهد بود و این نشان میدهد که کمتر کسی برای این فیلم هیجانزده شده است.
در سالهای اخیر، داستانهای گانگستری زیادی در تلویزیون روایت شدهاند و این لیست شامل سریالهایی است که با تولید نمادین دیوید چیس برابری کردهاند یا شاید حتی از آن پیشی گرفتهاند. به طور ایدهآل، یک درام جنایی گانگستری کامل نیاز به یک شخصیت اصلی قوی دارد و هر سریال گانگستری که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد، چنین شخصیتی دارد. آنها همچنین دارای طرحهای بینقصی هستند که بیشتر کلیشههای ژانر را زیر و رو میکنند و در عین حال نگاهی تازه به زندگی جنایتکاران ارائه میدهند. مهمتر از همه، آنها خط باریکی بین تمجید از جرم و محکوم کردن آن را طی میکنند.
فیلم «بتمن» ۲۰۲۲ با ساخت یک جهان چندلایه و پرجزئیات از پس اولین آزمون خود به خوبی برآمد. تا پیش از انتشار «بتمن: شوالیه شنلپوش» (Batman: Caped Crusader)، این فیلم جدیدترین بازراهاندازی بتمن به حساب میآمد و استودیوی برادران وارنر تبلیغ زیادی روی آن کرد که خبر از دنیای سینمایی دیسی میداد. فیلم «بتمن» و حماسهی جنایی که قرار است حالا با سریال «پنگوئن» حول آن شکل بگیرد، کاملا با دنیای سینمایی دیسی که جیمز گان سراغ آن رفته تفاوت دارد. فیلم ۲۰۲۲ و اسپینآفهای تلویزیونی آن هیچ شباهتی به سهگانهی شوالیهی تاریکی کریستوفر نولان هم ندارند. در فیلم «بتمن» ۲۰۲۲، رابرت پتینسون برای اولین بار در جایگاه قهرمان کلاسیک دیسی قرار گرفت، آن هم در گاتهام سیتی بسیار واقعیتر، جدیتر و تاریکتر که بر جنبههای کارآگاهی، جنایی و پلیسی داستانهای بتمن متمرکز میشود تا جنبهی قهرمانی آن. فیلم «بتمن» با توطئههای ریدلر (پاول دینو) و پیروانش به پایان رسید که گاتهام سیتی را زیر آب بردند. بتمن در این زمان در نقش یک قهرمان ظاهر شده و به بازماندگان کمک کرد تا در میانهی این تراژدی، شهر را بازسازی کنند. با ترور کارماین فالکون (جان تورتورو)، دنیای زیرزمینی جنایتکاران نیز با آشوب تازهای مواجه شد و گاتهام سیتی را در یک دوراهی بزرگ قرار داد که حالا چه کسی جای فالکون را پر خواهد کرد.
برخی عناصر زیرژانر قاتلان سریالی از ژانر جنایی با المانهای ژانر وحشت همپوشانی دارند. قاتلان سریالی، برخلاف قاتلان قراردادی درگیر انگیزههایی چون پول برای دست زدن به جنایت نیستند. قاتلان قراردادی هیچ توجهی به قربانی ندارند و دوست دارند به تمیزترین شیوهی ممکن طرف مقابل را از سر راه بردارند و هر چه سریعتر به پول خود برسند. در حالی که قاتلان سریالی هیچ توجهی به مادیات ندارند و قتل پاسخی است به امیال درونی آنها و ارضاکنندهی تمناهای بیجوابی که سالها درونشان یخ زده و چون غدهی سرطانی به جان روح و روانشان افتاده است.